صراط: وجه متزلزل یک تمدن معمولا در زیر لایههای سطحینگری پنهان میماند، زیرا تمدنها همواره در قالب حماقتهایی که ملازم با قدرت سیاسی و امنیتی است، تلاش میکنند نزدیکترین چیزها به خود را نادیده بگیرند. تاریخ نشان میدهد دولتی که ابرقدرت نامیده میشود دارای سطوح پنهان و مرموزی است و این رازآمیزی تا پایان باقی میماند، به این دلیل ساده که ابرقدرتها بویژه در دوران معاصر عناصری به نام «رسانه» دارند؛ رسانهها در این معنا ابزار مشروعیتبخشی و بزرگ نمودن معنایی خالی از محتوایند. همچنین این رسانهها تلاش میکنند تناقض ذاتی میان بزرگ و پوشالی بودن را به طرق مختلف مخفی کنند.
بدینترتیب باز تاریخ نشان داده که در دل هر آنچه در جوامع سرمایهداری با هیبتی «باثبات» رخ مینماید، «بیثباتی» هولناکی نهفته است. این ثبات و نظم، هر آن ممکن است از درون فرو بپاشد. شکافهای موجود در بطن سرمایهداری آمریکایی، در لایهها و عرصههای مختلفی زاینده وحشت بنیادینی شده که در هر موقعیتی با عکسالعملی خشونتبار و غیرانسانی پاسخ داده شده است. «آزادی» هم در چنین بستری تنها به عنوان یک شعار باقی میماند، شعاری فریبنده که بزرگترین بهانه رسانهها قرار میگیرد.
در پس این زیباشناسی فریبنده، میل تخریبگری ابتدا با شعار «آزادی مطلق» معرفی میشود، اما سپس، خود به بزرگترین مخل آزادی و احترام به شرافت انسانی و مانع نیل به آن تبدیل خواهد شد تا جایی که این میل تخریبگر به معیاری تبدیل میشود که با در نظر گرفتن آن میتوان گفت: «جهان واقعا در خطر است». خطری که خاستگاه آن همان آزادی و مجسمه نمادین آن است؛ از بستر چنین آزادیای که رسانههای جریان اصلی آن را تبلیغ میکنند، تنها یک چیز بیرون میآید؛ «سلاح»
این تنها یکی از تناقضات نهفته در بطن نظام سرمایهداری غربی است. سوالهای دیگری هم هست که بیپاسخ مانده؛ مثلا اینکه «چرا 5 فروشنده اصلی سلاح در جهان، همان 5 عضو دائمی شورای امنیتاند؟» این پرسش و دهها پرسش دیگر از این دست یادآور گفته والتر بنیامین است؛ «همه مدارک و نشانههای تمدن، همان مدارک و نشانههای توحش اند». بدینترتیب شاید روزی برسد که «آزادی مطلق» در نهایت خود را ببلعد.
استفاده از سلاح هستهای در هیروشیما و ناکازاکی، جنگ ویتنام، انهدام ایرباس ایرانی توسط ناوشکن وینسنس در سال 67 هجری شمسی و حتی حادثه 11 سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان و عراق به بهانه «جنگ با تروریسم» همه و همه نمونههای تاریخیای است که به خوبی نشان میدهد چگونه قدرت بهاصطلاح نخست جهان و پلیس جهان در قرن حاضر تا چه حد دچار تناقضات ذاتی است. اینک پدیدار این تناقض در قالب یک تکعکس؛ «CHIP EAST» عکاس آمریکایی این عکس است که عکسهای او از واقعه یازدهم سپتامبر هم به شهرت جهانی رسید.