سفرهای استانی وی که چند صباحی است به بهانه ی حضور در مراسم بزرگداشت برخی بزرگان استان های مختلف کشور آغاز شده، غالبا حاشیه ساز بوده است.
براساس این گزارش، اگرچه سفر اخیر وی به کرمان به سفرهای قبلی از حاشیه های کمتری برخوردار بود اما باز هم بیان برخی جملات و همچنین سیاه نمایی ها از عملکرد دولت گذشته، موجب بروز شبهاتی شده است.
به همین جهت، برخی جملات شاذ وی را درج کرده و در بی آنکه به تحلیل آن بپردازیم، تنها چند سوال را در پایان سخنانش مطرح می کنیم و قضاوت را نیز بر عهده ی خوانندگان محترم می گذاریم:
2- وقتی رهبر معظم انقلاب رای مردم را حق الناس خواندند، هم موجی در داخل برای امیدواری و اعتماد مردم ایجاد شد و هم، زبان غربی ها برای ایجاد شبهه در سلامت انتخابات بسته شد.
3- در نقطه آغاز مذاکرت ژنو، مقام معظم رهبری با این جمله که «مذاکره کنندگان فرزندان ایران هستند»، دهان منتفدانی را بستند که پیش از مذاکره می خواستند فضای جامعه را با طرح مسایل احساسی و افراطی ملتهب کنند.
4- پس از امضای موافقت نامه نیز پیام تایید و تشکر رهبری، هم باعث تقویت روحیه اعضای تیم مذاکره کننده و هم موجب بسته شدن زبان ها و نارساشدن قلم رسانه های افراطی و بد شد، هرچند آنها در این مقطع نیز ساکت ننشستند و با الفاظ دیگری به کار خود ادامه داده و می دهند.
5- به نقل از چند مقام اروپایی: تحریم اخیر دولت اوباما برای جلوگیری از تحریم گسترده تری بود که مجلس سنا می خواست تحت تاثیر چند نماینده افراطی وضع کند.
6- به رسم نمک شناسی باید بگویم که تصمیمات رهبری کارگشا بود.
7- ضمن اشاره وجه مشترک افراطیون آمریکا، غرب و اسراییل در ناراحتی و عصبانیت از توافقنامه ژنو: متاسفانه برخی افکار افراطی در داخل نیز دانسته یا ندانسته با این طرز فکر همراهی می کنند.
8- آخرین تحریمی که با تدبیر فعلا متوقف شد، اگر اعمال می‌شد ایران به طور کلی محاصره می‌شد و ما از راه‌های دریایی خود محروم شده و مشکلات فراوانی برایمان ایجاد می‌شد.
9- الان چهار هزار طرح عمرانی از دولت قبل مانده که برای آن هیچ اعتباری نداریم. به اندازه 240 تا 250 طرح پول داریم.
10- اگر انتخابات خوب انجام شد به این دلیل بود که رهبر معظم انقلاب فرمودند رای مردم حق‌الناس است و خداوند حق‌الناس را نمی‌بخشد، بنابراین کسی جرات نکرد رای مردم را مخدوش کند. اگر این اصل ثابت بماند در آینده نیز همیشه رای مردم حفظ خواهد شد.
11- با اشاره به اوضاع کشور در 8 سال گذشته: با کنار گذاشتن نیروهای دلسوز ازکارهای اجرایی، یاس و ناامیدی درجامعه ایجاد شد.
همانگونه که ذکر شد، 11 جمله ی فوق، تنها بخشی از جملات عجیب رفسنجانی در سفر به استان کرمان و سخنرانی های پرشمار او بود. راجع به این سخنان و همچنین اصل این قبیل سفرها، تحلیل های بسیاری وجود دارد که به آینده موکول می کنیم، اما در اینجا تنها به ذکر 11 سوال، در برابر هر جمله ی او بسنده می کنیم. مجددا تاکید می شود باتوجه به جملات فوق و سوالات ذیل، قضاوت نهایی با مخاطبان گرانقدر خواهد بود:
1- اولا، حضرت امام خامنه ای علاوه بر حمایت از تیم مذاکره کننده، بر خطوط قرمز نظام در مسایل هسته ای تاکید کردند؛ آیا تیم فعلی تا همینجای کار این خطوط را رعایت کرده است؟ ثانیا، معیار افراطی از دید رفسنجانی و اطرافیانش چیست و چرا با خط کشی اینچنینی میان مردم، سعی در ایجاد تفرقه دارند؟
2- بعد از فتنه 88 و تلاش گسترده ی سران فتنه مبنی برای القای دروغ بزرگ تقلب در انتخابات، انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد که در آن انتخابات نیز شاهد حضور حداکثری مردم بودیم. در آن انتخابات، برخی از حامیان این روزهای رفسنجانی بنا بر دلایلی خاص(!) از حضور فعالانه در عرصه ی انتخابات غایب بودند. تفسیر رفسنجانی از آن انتخابات و مشارکت حداکثری مردم چیست؟
3- در جمله ی سومی که او در کرمان به زبان آورده، نوعی از تحکم و خشونت مشاهده می شود و به صراحت، سخن از بسته شدن دهان منتقدین مطرح می کند. آیا این هم تفسیر جدیدی از اعتدال است؟
4- در بند چهارم نیز، همچنان توهین به منتقدان با عبارت "افراطی" ادامه پیدا می کند و باز هم بر شکستن قلم ها تاکید می شود. آیا رفسنجانی اصولا اعتقادی به مساله ی انتقاد و آزادی بیان و قلم دارد؟
5- او با کدام برهان و منطق، درصدد است تا مساله ی نقض عهد آمریکا در قطعنامه ژنو را اصطلاحا ماست مالی کرده و اقدام عهدشکنانه ی اوباما را مثبت جلوه دهد؟
6- بیان عبارت نمک شناسی از سوی رفسنجانی در برابر رهبری معظم انقلاب از طنزهای جالب این روزها بود. باتوجه به مشاهدات عینی مردم، در این باره شبهاتی مطرح است. آیا رفسنجانی قادر است لیستی از نمک شناسی های سال های اخیر خود نسبت به انقلاب، امام خمینی(ره) و امام خامنه ای را ارایه دهد؟
7- در این بند، باز ضمن توهین به منتقدان با بیان واژه "افراطی"، تهمتی بزرگ به آنها زده شده و آنان را همراه اسراییل دانسته است. او لطفا توضیح دهد که در زمان فتنه و هنگامی پیاده نظام سران فتنه، در روز قدس ضمن شکستن حرمت روزه داری، شعار "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" که روز قبلش از سوی رادیو اسراییل پیشنهاد شده بود، را سر می دادند، چه واکنشی از خود نشان داد؟
8- جمله ی هشتم وی، اولا آیا نوعی ایجاد ترس و هراس در میان مردم نیست؟ ثانیا، باتوجه به بیان کلمه ی "فعلا"، آیا نمی خواهد در ملت این خوف را ایجاد کند که اگر قطعنامه مرده ی ژنو از بین برود و کار تیم مذاکره کننده به بن بست کشیده شود، بلایی بزرگ بر سر آنها خواهد آمد؟ آیا این مساله با شعار تدبیر و امید دولت همخوانی دارد؟
9- باز هم سخن از بی پولی مطرح می شود. رفسنجانی یکبار برای همیشه جواب این سوال را بدهد که با توجه به بی پولی مفرط کنونی، هزینه ی گزاف سفرهای اخیر وی از چه کانالی تامین می شود؟ همچنین، اگر سخن وی درباره ی بی پولی، آن هم در این حد، صحیح است، چرا او ایثارگرانه هزینه ی سفرهایش را به دولت و مردم تقدیم نمی کند تا شاید گوشه ای از مشکلات آنها مرتفع شود؟
10- جمله ی دهم رفسنجانی از جملات شائبه برانگیز است. او به این سوال پاسخ دهد که در کدام انتخابات تاریخ انقلاب اسلامی، کسانی جرات کردند رای مردم را مخدوش کنند؟ اگر پاسخ هیچکدام است، چرا در برخی سخنرانی های چند وقت اخیر، بر این عبارت که در این انتخابات کسی جرات نکرد رای مردم را مخدوش کند، تاکید دارد؟
11- و آخرین سوال از وی راجع به آخرین جمله اش هست که باز هم به سیاه نمایی نسبت به دولت گذشته روی آورده است. اولا، او توضیح دهد که مگر فعالان دولت گذشته در سراسر کشور جزو دلسوزان کشور و انقلاب نبوده اند؟ اگر نبوده اند، آیا برای آن اسنادی دارد؟ ثانیا، آیا در دولت فعلی که به قلع و قمع مدیران گذشته معروف شده، برخی دلسوزان کشور از صحنه ی اجرایی حذف نشده اند؟ نکند رفسنجانی فقط خود و چند پیرمرد اطرافش را تنها دلسوزان ایران اسلامی می داند؟!
منبع: خیبر آنلاین