۰۴ دی ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۸

تاملی بر نقش رهبری در برنامه هسته‌ای ایران

رویکرد ایشان در زمینه استعدادهای داخلی، توسعه برنامه هسته‌ای ایران را در پی داشت و در زمینه خارجی نیز بی اساس بودن ادعاهای غرب و رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت.
کد خبر : ۱۵۲۰۴۲

صراط: توافق ژنو 3 حاصل یک دهه مذاکرات پیچیده و دشوار ایران و 5+1 بود که در نهایت در گام نخست به امضای طرفین رسید. مذاکرات هسته ای در پاریس، ژنو، استانبول، بغداد ، آلماتی و مجددا در ژنو در ادوار گذشته برگزار شده بود.

اما این مذاکرات به مانند توافق ژنو 3 نبود. آنچه که مشهود بود دشواری و چالش این مذاکرات بود که هم طرف ایرانی و هم طرف غربی بر پیچیدگی آن مهر تائید زدند که در اظهار نظر مقامات غربی هم به خوبی مشهود بود.

مقام معظم رهبری با رویکرد استراتژیک به مساله هسته ای، از همان ابتدای بین المللی شدن موضوع، با  توجه به حقانیت رویکرد ایران در این مذاکرات، راه را برای حل مساله هموار نموده بود و آنچه که به دشواری و پیچیدگی موضوعات می افزود، پیش داوری های طرف غربی بود. این نوشتار درصدد بازشناسی  رویکرد مقام معظم رهبری به مساله هسته ای کشور است.

تحلیل رویداد

بر اساس اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مقام معظم رهبری عالی ترین مقام رسمی کشور است و رهبری نقش مهمی در سیاست های کلان دارد. همچنین بر اساس اصل پنجم  همین قانون، در زمان عصر غیبت حضرت ولی عصر( عجل الله تعالی فرجه)، ولایت امر و

مقام معظم رهبری در ابعاد گوناگون، در پرونده هسته ای ایران از قوت قلب به جوانان ایرانی و خانواده های شهدای هسته ای تا آگاهی عمومی از سیاست های غرب علیه ایران، نقش مهمی در بسیج ملی برای احقاق حق هسته ای ایفا نمودند.

امامت امت بر عهده فقیه عادل، با تقوا و آگاه به امور زمان، شجاع، مدیر و مدبر است.

مساله هسته ای کشور نیز یکی از موارد چالش ایران و غرب بود که به یکی از مسائل اساسی کشور تبدیل شد. بر اساس همین اصول 110  و 5 قانون اساسی، مقام معظم رهبری نقش مهمی در روند برنامه هسته ای داشتند. با توجه به این نقش تاریخی بود که رویکرد ایشان جایگاه مهمی در تحلیل سیاست هسته ای ایران دارد.

مساله هسته ای ایران نه بحران بود و نه موضوعی حاد. مساله اینجا بود که تنها با وقوع قیام مردمی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، غرب رویکردی ضد مردم و آرمان های آن داشتند. برهمین اساس و با همین رویکرد ضد مردمی به ایران مساله هسته ای نیز به چالشی بین ایران و کشورهای غربی، آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد تبدیل شد.

تا قبل از وقوع انقلاب 1357 غرب با تمام توان از برنامه هسته ای ایران دفاع نمود. چون از نگاه آنان رژیم پهلوی، رژیمی  همسو با منافع و خواسته های آنان بود. به تبع همین منافع آنان در مساله هسته ای از ایران حمایت نمودند. این حمایت تا جایی بود که آنان در دهه 1960 و دهه 1970 از تاسیس نیروگاه بوشهر حمایت نمودند و حتی شرکت زیمنس آلمان همکاری سازنده ای در توسعه نیروگاه بوشهر داشت.

اما بعد از انقلاب اسلامی و چالش های پس از جنگ تحمیلی 8 ساله عراق علیه ایران، مقام معظم رهبری عمدتا بر تربیت نیروهای بومی - میهنی و استقلال کشور تاکید فرمودند و برآیند آن هم در خودکفایی ایران در تولید دانش هسته ای در سال 1376 بود. سال 1376 سال تاریخی  و نقطه عطف برای دانشمندان ایران بود. سال 76 از این جهت نقطه عطف می‌باشد که اکثر کشورها در همکاری خود با ایران تجدیدنظر کرده و جمهوری اسلامی را در دستیابی به فن آوری هسته ای تنها گذاشتند. در این راستا ، در اواخر سال 1376 شورای فن آوری تشکیل شد.

در این شورا تصمیم گرفته شد که علاوه بر پروژه نیروگاه بوشهر، 6 واحد نیروگاه هسته ای دیگر نیز راه اندازی شود و در عین حال ایران سوخت نیروگاههای هسته ای را نیز خود تأمین کن د.موفقیت دانشمندان هسته ای ایران مرهون کوشش و رهنمودهای معظم له در تقویت قدرت نرم ایران در منطقه بود.

ضمن اینکه ایران از ظرفیت بالایی در خودباوری و اتکا به نیروهای بومی برخوردار بود و جنگ تحمیلی هشت ساله با عراق ضریب این خودکفایی را بالا برد. همین خودکفایی در حوزه فناوری نیز قابل ملاحظه بود که مقام معظم رهبری در ابعاد گوناگون به آن اشاره نمود.

خودباوری دانشمندان ایرانی در راکتورهای آب سنگین و تأسیسات تولید آب سنگین، برنامه غنی سازی از طریق لیزردر مقیاس آزمایشگاهی در منطقه رامنده و لشکر آباد کرج، و تحقق پروژه یو سی اف اصفهان در عرض چهار سال باعث شد تا غرب عملا آژانس را تحت فشارهای سیاسی قرار دهد.

اوج این اتهامات گزارش های شائبه برانگیز آژانس بود. با گزارش های دهه 1380، عملا آژانس تحت تاثیر فشارهای غرب قرار گرفت و با توجه به مبنای سیاسی این گزار

 ایشان در ابعاد گوناگون، نگاهی استراتژیک به مساله هسته ای داشته و برای تحقق حقوق ملی ایرانیان، ضمن تاکید بر حق مسلم هسته ای، از تاکتیک ها ی دستیابی به این استراتژی در دولت های گوناگون حمایت نمودند.

ش ها اعلام می نمود فعالیت های هسته ای ایران شائبه برانگیز است.

این گزارشات در عین حال تاکید می کرد که هیچ انحرافی در پرونده هسته ای ایران وجود ندارد و ایران تنها فعالیت های شبهه برانگیز دارد. با تداوم این فشارها به توصیه مقام معظم رهبری کمیته ای متشکل از دریاردار علی شمخانی، وزیردفاع، یونسی، وزیراطلاعات، آقازاده، رئیس سازمان انرژی اتمی، دکتر حسن روحانی، دبیرشورای عالی امنیت ملی، کمال خرازی، وزیرامورخارجه و علی اکبر ولایتی، مشاورسیاسی مقام معظم رهبری شکل گرفت.

این کمیته نقش مهمی در انسجام دیدگاهها و همسویی مسئولین وقت داشت. چرا که در آن مقطع زمانی ایالات متحده آمریکا به شدت سودای جنگ افروزی داشت و با اشغال عراق و افغانستان، سیاست های تندی علیه ایران اتخاذ نمود. در آن مقطع کاخ سفید و قوه مجریه در دست نئوکان هایی بود که با رهبری جورج بوش تمایل به دخالت نظامی در ایران داشتند.

حتی علی اکبر صالحی، نماینده وقت ایران در وین ( مقر آژانس بین المللی انرژِی اتمی) با ارسال نامه ای خطاب به رئیس جمهور وقت ، ضمن هشدار نسبت به گسترده شدن بهانه جویی های شورای حکام، خواستار تشکیل تیم هایی خبره از کارشناسان برجسته کشور در امور سیاسی، حقوقی، فنی و بین الملل شد.

برای برون رفت از شرایط موجود در پائیز 1382، مقام معظم رهبری ضمن حمایت از مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی و بیانیه سعد آباد، فتوای تاریخی در حرام بودن بمب هسته ای صادر کرد که نقطه عطفی در مساله هسته ای ایران محسوب می شود.

همچنین مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام اسلامی بر دو مساله بومی سازی و نفی پیشنهادات غرب در برنامه هسته ای ایران تاکید فرمودند: « ما به فناورى‌اى رسیده‌ایم که در کشور ما بومى است آن را از کسى عاریه و وام نگرفته‌ایم و متخصّصان هوشمند خود ما توانسته‌اند به آن دست پیدا کنند.

امروز جمهورى اسلامى مسلّح به سلاحى است که از سلاح اتمى بالاتر و بُرنده‌تر است و آن سلاحِ اراده و ایمان مردم و حضور و همراهى آنها با دولت است، که سلاح بزرگ ماست.»( مقام معظم رهبری،11/08/1382) ایشان همچنین با نفی حضور غربی ها در ساخت نیروگاههای ایران تصریح کردند: « یکى از مسائلى که در این مذاکرات جهانى مطرح شد و آن را بعضى از اروپاییها و دیگران گفتند، این بود که ما نه تنها با انرژى اتمى صلح‌آمیز در ایران مخالفتى نداریم، بلکه خودمان برایشان نیروگاه مى‌سازیم و خوراکش را هم مى‌دهیم.

از نظر ما این موضوع قابل قبول نیست، زیرا آن نیروگاهى که غربی ها بخواهند براى ما بسازند و سوختش را هم بدهند، به درد ایران نمى‌خورد، آن به گروگان دادن ایران و ایرانى است!».(همان منبع)

این به آن معنا بود که در حتی در اوایل دهه 1380، مقام معظم رهبری در عین توجه به قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، نگاه جامعی به استقلال اقتصادی کشور داشتند. تائید بر قدرت نرم از دو جهت قابل ملاحظه بود، یکی اینکه برای غربی ها بعد از گذشت یک دهه اثبات شد که عملا ایران دنبال سلاح هسته ای نبوده و اتهامات رژیم صهیونیستی در آن سال ها که ادعا می کرد در سال 2005  ایران به سلاح هسته ای دست می یابد، نوعی دروغ پراکنی بود.

و دوم اینکه تاکید بر قدرت نرم به معنای بی توجهی به قدرت سخت جمهوری اسلامی ایران نبود. نیروهای هوایی، دریایی و زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به همراه بسیج و سپاه پاسداران با اقتدار تمام اجازه هرگونه تعرض و دست اندازی  دشمن به استقلال سرزمینی ایران را ندادند.

حتی در اوایل دهه 1385 و زمانی که نئوکان ها بر طبل جنگ می کوبیدند، جمهوری اسلامی ایران با اقتدار در آمادگی کامل به سر می برد. بیانات ایشان در مرداد ماه 1383 بیانگر همین استحکام بود. ایشان در آن موقع تصریح کردند: « ما امروز اقتصادمان از بیست سال پیش جلوتر است، تجربه‌ى سیاسى‌مان بیشتر است، استحکام نظام‌ مان بیشتر است، این را من نمى‌گویم، این را دشمنان ما هم صریحاً مى‌گویند.

در همین گزارش نود صفحه ‌یىِ  برژینسکى  و رابرت گیتس، که لابد دیده و شنیده‌اید، آمده است که نظام جمهورى اسلامى بسیار مستحکم است. این گزارش که خطاب به دولتمردان کنونى امریکاست، به آنها مى‌گوید نظام جمهورى اسلامى آن طور که شما خیال مى‌کنید نیست، بلکه محکم، مستحکم و پابرجاست. خیال نکنید امروز و فرداست که بحران گریبان آن را بگیرد، نخیر، این شهادت کسانى است که دشمنان ما هستند.

برژینسکى همان کسى است که طراح حمله به طبس بود و رابرت گیتس هم که رییس اسبق CIA بود در زمان بوشِ پدر، امروز دشمنان ما اعتراف مى‌کنند به استحکام ما، ما متکى به مردمیم. »( مقام معظم ، رهبری،25/5/1383 ) بنابراین پر واضح است که توجه بر قدرت نرم در گفتمان

 تبیین استراتژیک مقام معظم رهبری در این مقطع نشان داد که عمق توجه ایشان به توان ملی و بی نیازی از خارج است.

مقام معظم رهبری در راستای استقلال کشور بوده است.

با توجه به شرایط حساس آن دوران و علی الخصوص سیاست تهاجمی غرب در قبال ایران می توان گفت که، نگاه استراتژیک مقام معظم رهبری در توجه به استعدادهای داخلی و موقعیت بین المللی ایران قابل توجه بود. رویکرد ایشان در زمینه استعداد های داخلی، توسعه برنامه هسته ای ایران را در پی داشت و در زمینه خارجی نیز بی اساس بودن ادعاهای غرب و رژیم صهیونیستی  را در به دنبال داشت که با بیانیه سعدآباد عملا این غرب و نئوکان های حاکم بر کاخ سفید بودند که در انزوا قرارگرفتند.

برهمین اساس بود که ایشان در مرداد ماه 1384 و در مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری محمود احمدی نژاد، بر صلح طلبی مردم ایران تاکید نمودند و اعلام داشتند: « در زمینه‌ى سیاست بین‌الملل، همچنان که دولتهاى قبلى اعلام کردند و بعداً هم همین‌طور خواهد بود، ملت ایران یک ملت صلح ‌طلب است.

ملت ایران سرِ ستیزه‌گرى با هیچ ملتى را ندارد ». (مقام معظم رهبری،12/5/1384 ) به تبع همین رویکرد صلح گرایانه ایشان، واقعیت دیگری اثبات شد و آن استفاده صلح جویانه ایران از انرژی هسته ای بود. از آنجا که ایران سر ستیز و جنگ با هیچ ملتی ندارد، بنابراین نیازی هم به تولید سلاح هسته ای ندارد.

طرح مسائل شبهه برانگیز به جایی رسید که آژانس از حالت فنی خارج شده و عمدتا به ابزار سیاسی تبدیل شده است. این سیاست عمدتا از طریق صهیونیست ها شروع شد و مقام معظم رهبری در همان سالها اظهار داشتند: « نفوذ صهیونیست ‌ها روى دولت‌هاى غربى و اروپایى متأسفانه چنین جنجال‌ هایى را به وجود مى‌آورد.

بعد هم از فرصت استفاده کردند، این را وصل کردند به قضیه‌ ى انرژى اتمى! آن نادانى که اولین بار این حرف را زد و این را به ماجراى انرژى اتمى وصل کرد، نفهمید که سلاح اتمى براى از بین بردن حکومت‌ ها و سیستم‌ ها و رژیم ‌ها نیست؛ سیستم‌ ها و رژیم‌ ها با سلاح اتمى از بین نمى‌روند؛ سلاح اتمى فقط مى‌تواند انسان‌ ها و سرزمین ‌ها را نابود کند.

آنچه رژیم‌ها را نابود مى‌کند، قدرت مقاومت و عزم و مبارزه ‌ى ملت‌ هاست »( مقام معظم رهبری،08/08/1384) حوادث بعدی نشان که رژیم صهیونیستی حتی در دور آخر مذاکرات ژنو2 با تحریک فرانسه درصدد اعمال نفوذ ذر مذاکرات بود. ضمن اینکه در حال حاضر هم این رژیم خواهان اعمال نفوذ بر سناتورهای کنگره آمریکاست.

به طوری که مک کول، لیندسی گراهام و جان مک کین از رهبران جمهوری خواه کنگره آمریکا در همراهی با اسرائیل و نتانیاهو، حتی خواستار توقف سانتریفیوژها و غنی سازی به هر شکل ممکن هستند.

نکته مهمتر در رویکرد مقام معظم رهبری، اثبات بی اعتمادی به طرف غربی بود.

این بی اعتمادی در بیانیه سعدآباد هم به اثبات رسید. ایران براساس بیانیه سعدآباد، به طور داوطلبانه پروتکل الحاقی را امضاء و بخشی از فعالیتهای غنی سازی خود را به حالت تعلیق درآورد، در عوض اروپا می بایست به بسته شدن پرونده ایران و عدم ارجاع به شورای امنیت، ارائه کمکهای تکنولوژیک در زمینه فعالیتهای هسته ای صلح آمیز و آغاز همکاری های اقتصادی تجاری و امنیتی با ایران متعهد می شد.

اما ایران همواره  بر سیاست شفاف سازی و اعتمادسازی و حل و فصل پرونده هسته ای ایران از طریق دیپلماتیک تأکید داشت .اما شاهد بودیم که نه تنها تحریم ها بسته نشد بلکه گسترش هم یافت. در همین زمان بود که مقام معظم رهبری با تحلیل روند اتفاقات آن دوران  اظهار داشتند: « مسائلى امروز در دنیا مطرح است که براى ما حائز اهمیت است.

مى ‌بینید درباره‌ ى توانایى فنى و علمى ملت ایران، دستگاه سلطه و استکبار چه جنجال و سراسیمگى از خود نشان مى‌ دهد. این هیاهویى که بر سر مسأله‌ى هسته ‌یى راه انداخته‌اند از روى سراسیمگى است، دستپاچه‌اند. دستگاه سلطه نمى‌خواهد، نمى ‌پسندد که غیر از محدوده‌ ى خودشان، قدرت فناورى و قدرت علمى، آن هم به صورت مستقل و ناوابسته، در اختیار ملت ‌ها قرار بگیرد.

حالا که مى‌بینند یک ملت بدون تکیه به آنها توانسته است یک فناورى فاخرِ علمى را به دست بیاورد، ناراحتند. به ‌دروغ، رئیس جمهور امریکا و دیگران، مرتب از سلاح اتمى اسم مى‌آورند. این براى توجیه موضع خشمگینانه ‌ى خودشان است والّا مى‌ دانند که در این‌جا مسأله، مسأله‌ى سلاح

نکته مهمتر در رویکرد مقام معظم رهبری، اثبات بی اعتمادی به طرف غربی بود. این بی اعتمادی در بیانیه سعدآباد هم به اثبات رسید.

اتمى نیست، مسأله‌ى استقلال یک ملت است »( مقام معظم رهبری، 18/11/1384)

با تشدید نظام تحریم ها علیه ایران، شورای امنیت سازمان ملل متحد عملا تحت تاثیر فشارهای سیاسی قرار گرفت. تحریم های سازمان ملل متحد براساس مواد 39 و 40 از فصل هفتم منشور ملل متحد اعمال شد وهدف از تحریم های سازمان ملل نیز در ماده 39 منشور، حفظ صلح و امنیت بین المللی اما با تعبیر و تفسیر غربی ها بود. 

ورود پرونده ایران به فصل هفتم منشور به معنای تثبیت بی اعتمادی ملت ایران به طرف غربی بود که با ریاست جمهوری احمدی نژاد این بی اعتمادی بیشتر شد و رابطه مستقیمی با تحریم های وضع شده علیه ایران داشت.

در همین زمان بود که مقام معظم رهبری در مورد رسوایی این سازمان ها اظهار داشتند: « آنها مجامع جهانى را هم زیر نفوذ خودشان مى‌گیرند و مجامع جهانى، یکى پس از دیگرى، آبروى خودشان را بر اثر نفوذ آنها از دست می دهند. معاهده ‌ى عدم توسعه ‌ى سلاح‌ هاى اتمى را که معروف به معاهده ‌ى « ان‌ پى ‌تى»است، خودِ غربى ‌ها نوشتند، خودشان هم آن را مچاله کردند. »( همان منبع ) اقدامات بعدی شورای امنیت مؤید همین استفاده ابزاری از این نهاد توسط قدرت های غربی بود.

با بیانیه 1696 شورای امنیت، نظام تحریم ها شکل گرفت و با قطعنامه های الزام آور 1737، 1747، 1803،1887 و 1929  توسعه یافت. در این قطعنامه ها کشتی رانی ایران، دانشمندان هسته ای، بانک مرکزی ایران، نفت و صنایع پتروشیمی مورد تحریم بین المللی قرار گرفتند.

حتی اتحادیه اروپا نیز در فوریه 2013 همسو با تحریم های کنگره و شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحریم نفتی ایران را دنبال نمود. راهبرد ایران در این مقطع قابل ملاحظه و عمدتا تائید بر توان داخلی بود. در پرتو این توان داخلی، ایران گام های اساسی در توسعه خودکفایی برداشت و بسیاری از مواد وارداتی را در داخل تولید نمود.

تبیین استراتژیک مقام معظم رهبری در این مقطع نشان داد که عمق توجه ایشان به توان ملی و بی نیازی از خارج است. برهمین اساس بود که در پرتو ظرفیت داخلی و مبارزه با تحریم ها، سال 1389 را به عنوان سال « همت و کار مضاعف»، سال 1390 را به عنوان سال « جهاد اقتصادی » و سال 1391 را به عنوان « تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گذاری نمودند.

با توجه به موفقیت دستاوردهای سال جهاد اقتصادی و خودکفایی بود که ایشان اظهار داشتند: « شعار امسال را قرار دادیم « تولید ملى »، دنباله‌اش توضیح داده شده: « حمایت از کار و سرمایه‌ى ایرانى»، یعنى شما وقتى کالاى داخلى را مصرف می کنید، به کارگر ایرانى دارید کمک می کنید، اشتغال ایجاد می کنید، به سرمایه‌ ى ایرانى هم دارید کمک می کنید، رشد و نمو ایجاد می کنید. این فرهنگ غلطى است که متأسفانه در بخش هایى از ما حاکم است، که مصنوعات خارجى را مصرف کنیم. این به ضرر دنیاى ماست، به ضرر پیشرفت ماست، به ضرر آینده‌ ى ماست.

همه مسئولیت دارند، دولت هم مسئولیت دارد، باید از تولید ملى حمایت کند، تولید ملى را تقویت کند» (مقام معظم رهبری، 01/01/1391 ) تجربه موفق این سال ها باعث شد تا سال 1392، تز اقتصاد مقاومتی پررنگ تر شود. اقتصاد مقاومتی خود بستری برای خلق حماسه اقتصادی و پیشرفت های ایران در ادوار بعد بود. 

در پرتو این اقدامات تلاش برای حقانیت برنامه ایران در اجلاس های بین المللی هم با نظارت وزارت خارجه شکل گرفت. با تلاش وزارت خارجه، در روزهای 28 و 29 فروردین ماه 1389، در تهران کنفرانس بین‌المللی خلع سلاح و عدم اشاعه برگزار گردید.

این کنفرانس تحت عنوان « انرژی هسته‌ای برای همه، سلاح اتمی برای هیچ کس» برگزار شد. فتوای تاریخی مقام معظم رهبری در این کنفرانس مورد توجه بسیاری از رسانه های بین المللی قرار گرفت و انعکاس وسیعی داشت. گفته شد در آبان ماه 1382، مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام، سلاح هسته ای را نهی و حرام دانستند اما در کنفرانس تهران، فتوای تاریخی مقام معظم رهبری به نفی سلاح هسته ای و حرام دانستن آن بیان شد.

این فتوا توسط مشاور ایشان، علی اکبر ولایتی، قرائت شد و تاکید داشت: « به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته‌ای، دیگر انواع سلاح‌های کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی می‌شوند.

ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملت‌ها خطر تولید و انباشت این گونه سلاح‌ها را حس می‌کند و آماده است همه‌ ی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما کاربرد این سلاح‌ها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه ‌ی همگان می‌دانیم». ( مقام معظم رهبری، 27/1/1392)

البته فتوای مقام معظم رهبری در مناسبات مختلف پیش تر به صراحت بیان شده بود. به طور مثال ایشان در بیستمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی فرمودند: « بارها ملت ایران و مسئولان اعلام کرده‌اند که ما سلاح هسته‌اى را نمی خواهیم، این در سلسله‌ى نیازها و نظام تسلیحاتى ما اصلاً وجود ندارد. ما اعلام کردیم که استفاده ‌ى از سلاحهاى هسته‌اى از نظر اسلام حرام و ممنوع است. و نگهداشتن او ایجاد یک خطر بزرگ و یک دردسر بزرگ است، ما دنبال این نیستیم». ( مقام معظم رهبری، 14/3/ 1388 )

با این وجود حتی پس از قرائت پیام تاریخی معظم له، تلاش غربی ها برای تحریم ایران شدت گرفت. به طوری که تحت فشار کشورهای غربی و آمریکا، در سپتامبر 2012، شو

مقام معظم رهبری ضمن حمایت از مذاکرات ایران و تروئیکای اروپایی و بیانیه سعد آباد، فتوای تاریخی در حرام بودن بمب هسته ای صادر کرد که نقطه عطفی در مساله هسته ای ایران محسوب می شود

رای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی قطعنامه ای ضد ایرانی صادر نمود.

در این قطعنامه ایران را متهم نمودند که در چارچوب فعالیت های آژانس همکاری نمی نماید، به قطعنامه های پیشین شورای امنیت توجهی ندارد و فعالیت هایی شبهه برانگیز در فوردو و پارچین در حال انجام است. ( محمدی فر،1391) برپایه همین فشارهای سیاسی بود که دانشمندان هسته ای ایران در چارچوب موافقت نامه های پادمانی با آژانس بین المللی انرژی اتمی، غنی سازی 20 درصدی را تثبیت نمودند. غنی سازی 20 درصدی ثمره همت دانشمندان بومی، رهنمودهای مقام معظم رهبری و مقاومت تاریخی ملت ایران در برابر تحریم طرف غربی بود.

این تحریم ها عمدتا در راستای تضعیف ملت ایران بود تا زمینه و بستری برای بی ثباتی سیاسی به وجود آورند. در این مساله نیز مقام معظم رهبری با حمله به سیاست های ددمنشانه غرب علیه ملت ایران، به نظام تحریم های غرب حمله نمود و فرمودند: « آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، تلاش دارند تا این تحریمها را به دروغ به موضوع انرژی هسته ای مرتبط کنند، در حالی که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که تحریم ها شروع شد، موضوع انرژی هسته ای به هیچ وجه وجود نداشت.

این تحریم ها در واقع جنگ با یک ملت است اما به توفیق الهی، دشمنان در این جنگ هم مغلوب ملت ایران خواهند شد .همچنین ایشان افزودند: « البته تحریمها مشکلاتی را بوجود می آورند و برخی بی تدبیری ها هم ممکن است این مشکلات را افزایش دهد اما این مشکلات، مسائلی نیستند که جمهوری اسلامی ایران نتواند آنها را حل کند». ( مقام معظم رهبری،19/7/1391) با تبیین این سخنرانی می توان گفت، نقش مقام معظم رهبری در واقع نوعی قوت قلب و تسریع کننده پیشرفت های ملی بود که با بومی سازی فناوری هسته ای به اوج رسید.

با تثبیت قدرت هسته ای ایران و اعلان غربی ها به پذیرش قدرت هسته ای ایران، نقش مقام معظم رهبری پررنگتر شد. به طوری که خود آمریکایی ها در آن مقطع به عنوان یک ترفند اعلام کردند که کسانی از طرف رهبری ایران با آنان وارد مذاکره شده اند اما این موضوع اتفاقا از سوی مقام معظم رهبری تکذیب شد و ایشان اظهار داشتند: « همین‌جا من این را بگویم که از جمله‌ی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع می کنند که از طرف رهبری کسانی با آمریکائی‌ها مذاکره کردند، این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ‌ کس با آنها مذاکره نکرده است ». ( مقام معظم رهبری،1/1/1392 )

مقام معظم رهبری با نام گذاری سال 1392 به عنوان « سال حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی»، مقدمات انتخابات آرام و سالم را فراهم نمود و مردم با استقبال از انتخابات 24 خرداد 1392، حماسه سیاسی را تحقق بخشیدند. در بعد اقتصادی نیز با توجه به قدرت نرم افزاری ایران، مقدمات تثبیت اقتصادی کشور فراهم شد. در این راستا مقام معظم رهبری برای حمایت از دولت تدبیر و امید، در 26 شهریور ماه 1392، از رویکرد دولت روحانی، به مانند دولت های گذشته، حمایت نمودند.

مقام معظم رهبری در این روز با تبیین مسائل استراتژیک کشور به حمایت از راهکارهای دولت پرداختند و فرمودند: « ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى، چه در عالم سیاستهاى داخلى، بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسم‌گذارى شد، « نرمش قهرمانانه». نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است، عیبى ندارد، اما این کشتى‌گیرى که دارد با حریف خودش کشتى می گیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان می دهد، فراموش نکند که طرفش کیست. فراموش نکند که مشغول چه کارى است، این شرط اصلى است. بفهمند که دارند چه‌کار می کنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حمله‌ ى طرف آنها کجاى مسئله است، این را توجّه داشته باشند». ( مقام معظم رهبری ،26/6/1392)

تاکیدات دکتر روحانی، دکتر ظریف و عباس عراقچی بر حمایت مقام معظم رهبری، گویایی این حقیقت بود که در تمامی این موارد ایشان از تیم مذاکره کننده حمایت نمودند.

در عین حال و در آستانه توافق ژنو 3، مقام معظم رهبری در دو مناسبت مهم از تیم مذاکره کننده هسته ای ایران دفاع نمود. در مناسبت اول و در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان فرمودند: « هیچ‌کس نباید این مجموعه ‌ى مذاکره‌کنندگان ما را با مجموعه‌ ى شامل آمریکا، همان شش دولت، به‌اصطلاح پنج بعلاوه‌ ى یک، سازش‌کار بداند. این غلط است. اینها مأموران دولت جمهورى اسلامى ایران هستند، اینها بچّه‌ هاى خودمان هستند، بچّه ‌هاى انقلابند». ( مقام معظم رهبری، 12/8/1392)

در مناسبت بعدی، یعنی در دیدار با بسیجیان کشور فرمودند: « ما تعبیر نرمش قهرمانانه را به کار بردیم یک عده‌اى آن را به معنى دست برداشتن از آرمانها و هدفها ى نظام اسلامى معنا کردند، بعضى از دشمنان هم همین را مستمسکى قرار دادند براى اینکه نظام اسلامى را به عقب ‌نشینى از اصول خودش متّهم کنند، اینها خلاف بود، اینها بدفهمى است. نرمش قهرمانانه به معناى مانور هنرمندانه براى دست یافتن به مقصود است». (مقام معظم رهبری، 29/8/1392) 

مجموعه بیانات فوق سند محکمی بر حمایت مقام معظم رهبری و نقش بی بدیل ایشان از تیم مذاکره کننده هسته ای، چه در دولت روحانی و چه در دولت های پیشین است. با تحلیل این رهنمودها به خوبی مشخص می شود ایشان در ابعاد گوناگون، نگاهی استراتژیک به مساله هسته ای داشته و برای تحقق حقوق ملی ایرانیان، ضمن تاکید بر حق مسلم هسته ای، از تاکتیک ها ی دستیابی به این استراتژی در دولت های گوناگون حمایت نمودند.

مقام معظم رهبری در ابعاد گوناگون، در پرونده هسته ای ایران از قوت قلب به جوانان ایرانی و خانواده های شهدای هسته ای تا آگاهی عمومی از سیاست های غرب علیه ایران، نقش مهمی در بسیج ملی برای احقاق حق هسته ای ایفا نمودند.

ایشان حلقه پیوند اراده مردمی در برنامه هسته ای و تیم دولت  بودند. برهمین اساس بود که اعضای ارشد تیم مذاکره کننده از حمایت های مقام معظم رهبری به نیکی یاد می کردند. سعید جلیلی، دکتر علی لاریجانی، دکتر حسن روحانی، دکتر جواد ظریف و عباس عراقچی که نمایندگان ایران در مذاکرات هسته ای در ادوار گذشته  و کنونی بودند، نیز بر همین نقش بی بدیل تاکید نمودند

موفقیت دانشمندان هسته ای ایران مرهون کوشش و رهنمودهای مقام معظم رهبری در تقویت قدرت نرم ایران در منطقه بود.

 

چشم انداز رویداد

با تحلیل مجموعه بیانات مقام معظم رهبری در پرونده هسته ای ایران، چندین نکته در ابعاد داخلی، بین المللی و منطقه ای حائز اهمیت است:

دانش هسته ای توسط نیروهای بومی و دانشمندان هسته ای ایران به اوج رسیده است. در این راه مقام معظم رهبری همواره بر استقلال داخلی تاکید نموده و از دولت های گذشته و کنونی حمایت بی بدیلی داشتند. در ابعاد منطقه ای آنچه مد نظر مقام معظم رهبری است، ثبات سیاسی و امنیتی جهان اسلام، علی الخصوص منطقه خاورمیانه است.

غیر از رژیم صهیونیستی که جعلی و نوظهور است، دیگر کشورهای مسلمان عضوی از پیکره امت اسلامی و از سابقه بالایی از سطح تمدن و همزیستی مسالمت آمیز برخوردار هستند. بنابراین پیشرفت های هسته ای ایران نه تنها ضدیتی با منافع کشورهای اسلامی ندارد، بلکه پشتوانه محکمی برای آنان در انتقال فناوری هسته ای و چرخه سوخت است.

در مساله رژیم غاصب صهیونیستی نیز نگاهی به تاریخ تاسیس این رژیم نشان می دهد که رویکرد ضد صهیونیستی مقام معظم رهبری کاملا منطبق بر اصول علمی و تاریخی است. چرا که در خاورمیانه برخلاف دیگر کشورهای اسلامی، اسرائیل از بدو تاسیس تاکنون، به واسطه عدم عمق استراتژیک، هم آغازگر جنگ های 1948، 1967 و 1973 بوده و هم تنها رژیمی بوده که نه تنها ان پی تی را امضا نکرده، بلکه اولین رژیمی است که با توسعه کلاهک های هسته ای، تهدیدات هسته ای را در خارومیانه شروع نمود.

در بعد بین المللی نیز باید گفت، فتوای ایشان مبنی بر حرام بودن بمب هسته ای، الگوی مناسبی برای توسعه رژیم منع اشاعه است.  در چارچوب این فتوا می توان مانع از اشاعه هسته ای شد. ایران نه تنها بمب هسته ای را حرام می داند بلکه خواهان امحای بمب های هسته ای نیز هست.

حال با توافق ژنو 3 این ایران بود که حسن نیت خود را اثبات نمود و هم در عمل ثابت کرد که به دنبال سلاح هسته ای نیست.  اینک باید منتظر عکس العمل طرف غربی ماند. گام نهایی مذاکرات، آزمون مناسبی برای اثبات نیات غرب در برداشتن تحریم هاست. حال اگر غرب درصدد کسب اعتماد ملت و رهبری نظام اسلامی ایران است، باید ضمن پذیرش واقعیت ایران هسته ای، گام های اساسی در رفع تحریم های ظالمانه و عمدتا سیاسی بردارد. هرگونه کارشکنی و عدم اعتنا به حقوق مسلم ایرانیان قطعا با واکنش مقام معظم رهبری و ملت ایران و مواجه خواهد شد.


منبع: فارس