۱۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۹
رحيم چوخاني زاده مقدم

و خداگنجشک را دانشمند آفريد!

کد خبر : ۱۶۵۶۸



 و خداگنجشک را دانشمند آفريد!

 یعنی به اندازه این گنجشک ها هم نیستیم !!

دانشمندي چيني مي گويد : روزي سرد ، در بيرون شهر بر فراز کوه هاي نزديک راه پيمايي مي کردم ، در مسير خود گنجشک هايي را ديدم که روي برکه اي يخ زده نشسته اند و مي کوشند تا با سوراخ کردن قشر يخ به وسيله نوک هاي خود ، آبي براي نوشيدن پيدا کنند ، هر بار که جايي از يخ را نوک مي زدند و بر اثر ضخامت يخ نتيجه نمي گرفتند به نوک زدن جاي ديگر مي پرداختند ، ولي همه اين تلاش ها به جهت ضخامت يخ بي ثمر بود.

به ناگاه ديدم يکي از گنجشک ها به روي يخ خوابيد! گمان کردم که بيچاره آسيبي ديده و به اين خاطر به روي يخ افتاده است ولي طولي نکشيد بر بطلان چنين گماني پي بردم چرا که دقايقي بعد گنجشک مزبور از جاي برخاست و گنجشک ديگري برجاي او خوابيد ، پس از لحظاتي چند که از خوابيدن او مي گذشت آن نيزاز جاي برخاست و خوابگاه خود را به سومي سپرد و سومي به چهارمي و چهارمي به پنجمي و اين روش ادامه يافت . هرگنجشکي با بدن گرم خود لحظه اي چند به روي يخ مي خوابيد و سپس برمي خاست و جاي خود را به ديگري مي سپرد کم کم يخ نازک و نازک تر شد و به يکباره گنجشک ها به قشر نازک يخ هجوم برده و با نوک هاي خود به سوراخ کردن پرداختند ، سوراخي ايجاد شد و همگي به نوشيدن آب مشغول شدند تا همگي سيراب گرديدند . با ديدن اين صحنه هاي مهيج و حماسه آفرين پي بردم که اولا گنجشک ها مي دانند که در اين جا برکه آبي بوده و خشک نشده و روي آن يخ بسته است ، و ديگر اينکه مي دانند که در زير يخ آب است و باز مي دانند که يخ را با نوک زدن مي توان سوراخ کرد، آن ها مي دانند که بدنشان حرارت دارد ، مي دانند هنگامي که حرارت بدنشان با يخ تماس بگيرد يخ را آب مي کند و اين يعني اينکه از قانون حرارت هم اطلاع کامل دارند و حرکت گرما را به يخ مي رساند پس متوجه هستند که بايد درست دقيقا در مکاني بخوابند که گنجشک قبلي خوابيده بود درست در همان نقطه نه اين طرف تر و نه آن طرف تر لذا با استفاده از طبيعي ترين وسايل ، قطعي ترين نتيجه را مي گيرند ، بنابراين نتيجه مي گيريم که گنجشک ها به علوم طبيعي آگاهي دارند و مي دانند که براي برداشتن موانع موجود در مسير رگ حياتي شان به تنهايي ، خودسرانه و انحصارطلبانه نمي توانند به راحتي بر مشکلات فائق آيند ، ‌پس مي دانند که اتحاد يعني چه و متوجه هستند که براي رسيدن به يک هدف مشترک نياز به تقسيم دغدغه و محتاج يکديگر هستند و اين را هم به خوبي مي دانند که اگر بين شان کوچکترين تفرقه اي باشد هرگز به اهداف هرچند مقدس خود نخواهند رسيد که هيچ بلکه لحظه به لحظه بايد نظاره گر هلاکت تدريجي خود و هم نوعان شان از تشنگي و سرما باشند ، پس گنجشک ها درس مبارزه خوانده اند و در مدرسه بهداشت اجتماعي دوره هاي نوع دوستي را به خوبي و با نمره هاي عالي گذرانده اند ! مي دانند که پس از چند دقيقه که به روي يخ خوابيدند حرارت بدنشان کم و اگر عاقلانه و از روي تدبرعمل نکنند اول از همه به خودشان زيان خواهند رسانيد و براي آب کردن يخ نيز سودمند نخواهند بود بلکه چه بسا به اطرافيانشان هم ضربه هاي جبران ناپذير خواهند زد. چنين کاري عقل فوق العاده مي خواهد و به فکري نيرومند و مغزي دانشمند نياز دارد و اين همه را مهرباني و رحمت خدا در گنجشک قرار داده است.

********

تصورش را بكنيد خداوند وقتي در يك گنجشك كه به هر حال يك حيوان است و گفته مي شود كارهايش طبعا از روي غريزه است اين همه مهرباني و رحمت قرار داده است بنابراين در انسان كه رب العالمين در وصف اش رسما به "احسن الخالقين " يادش مي کند ، بي شك هزاران مرتبه بيشتر از حيوان به او از مهرباني و رحمت بي کرانش عنايت کرده است به همين خاطر است که از انسان به عنوان يک معجزه بسيار مهم خود ياد مي کند و بر این معجزه خود آنگونه فخر مي ورزد و مي بالد به طوري که حسادت شيطان رانده شده از جنت را هم برمي انگيزد و تاکيد دارد که فقط اهل ايمان است که می تواند به عمق و عظمت اين معجزه بزرگ پي ببرد نه کساني که خواسته های کوچک خود را آنقدر بزرگ جلوه می دهند که براي پذيرفتن وحدانيت خدا و یا پذیرفتن رسالت پیامبران به حداقل ترين معجزات و کم ارزش ترين نياز ها يعني خواسته هاي مادي و نفساني بسنده می کنند همانطور که از حضرت مسيح میوه های آسمانی و زنده کردن مرده و از حضرت موسی اژدها شدن عصا و ...طلب مي کردند؛ بنابراين اين ماهم هستيم كه بايد از اين ذخيره غني و سرمايه ارزشمندي كه خداوند به همه بندگانش به طور مساوي عطا كرده است ، به طور هدفمند و در جاي خودش و به موقع و به هنگام استفاده بكنيم و اين ما هستيم كه بايد چرتكه اعمال روزانه مان را به توصيه ائمه معصوم هر روز و شب برسجاده نمازمان و در هنگامه راز و نيازمان با خداوند رحمه الللعالمين به كار اندازيم و با يك حسابگري صحيح اين ارزيابي را به عمل آوريم كه از بام تا شام تا چه اندازه در استفاده بهينه از اين نعمت الهي موفق بوده ايم و تا چه اندازه مواظبت کرده ايم تا قطره اي از اين نعمت بي كران الهي به وسوسه هاي شيطاني دنياطلبان به هدر نرود .

روايت است كه " انار " ميوه اي بهشتي است و شايد به همين خاطر هم باشد كه توصيه به خوردن با توجه و با دقت چنين ميوه اي کرده است به نحوي که مبادا حتي يك دانه از آن برزمين بيفتد . پس "ايمان" كه درون مايه همه معرفت‌ها و شناخت‌ها، افكار و پنداشته‌ها، گفتار و كلام‌ها، و رفتار و عملكردهاي "مؤمن" است، به يقين خيلي بيشتر از آن اهميت دارد ، بنابراين اگر هر دانه از يک انار اين قدر ارزش دارد که به خوردن آن و نحوه خوردن آن توصيه ها شده است ، به مرتبه اولي" ایمان " دُرّ گرانبهايي است در مقابل انار و در کنار هر ارزش ديگر و چون به همين راحتي كسب نمي شود لذا انسان داراي چنين گوهري به آساني و به خاطر جايگاه و موقعيت دنيوي آن را از دست نخواهد داد و نباید که از دست بدهد چرا که به جان و دل مي داند كه " حب الدنیا راس كل خطيئه" .

مرحوم رجبعلي خياط و مرحوم نخودکي که سال ها رياضت کشيدند تا به چنين مقامي دست يابند و سال ها تلاش کردند که از ايمان به دست آمده خود مواظبت کنند در واقع ثابت کردند که ايمان در چنين شرايطي است که در همه تار و پود و در تمام ذرات وجود انسان نفوذ كرده و همه هستي اش را متحول ساخته و آخرت اش را بيمه خواهد كرد و در اين صورت است که تو نمي‌تواني هيچ تباين و جدايي، در سخن و عملش بيابي.

********

در مطلب پيشين كه تحت عنوان " سخني با معاون سياسي دفتر رئيس جمهور " قلمي شده بود ، صرفا تذكري بود از سردلسوزي نسبت به يكي از برادران ديني و دوست و همكار و همفكرسابقم كه متاسفانه در حال حاضرعملكرد وي در عرصه اجرايي كشور به نحوی است که احساسم براین بوده و هست که در آستانه یک خطر جدی است به نحوي که بيم آن مي رفت با اين شيوه برخورد با پديده ها ، هم به خود آسیب برساند و هم به انسجام جامعه ای که در شرایط امروز به وحدتی يکپارچه و خالصانه و صادقانه نیاز است و بار ها ولي امر مسلمين امام خامنه اي همواره برآن تاکيد داشته و دارند خداي ناکرده صدمه وارد کند.

حال این تلاش و این مطلب تا چه حد توانسته بر مخاطب و يا مخاطبان مد نظر نگارنده اين مقاله تاثير گذار باشد خدا عالم است . در ضمن از همه کساني که احساس مسئوليت کرده و در مخالفت و یا تاييد عرايض بنده در اين مطلب پيام و پيامک هايي برايم ارسال کرده اند کمال تشکر را دارم و ادامه این موضوع را همانطور که رهبر فرزانه انقلاب تاکید دارند که نباید بگذاریم مسائل فرعی جایگزین مسائل اصلی آن هم در شرایط فعلی شود حداقل بنده ادامه به آن را صلاح نمی دانم اگر چه برخی از دوستان موضوع به این سادگی را تبدیل به یک محاجه کرده اند!!

و در پايان حلول دهه فجر انقلاب جهاني اسلام را به همه فجر آفرينان و دلسوختگان واقعي نظام جمهوری اسلامی که امروز شاهد به ثمر رسيدن اين جمله معروف امام (ره) هستیم که فرمودند : – نقل به مضمون _ " اين انقلاب متعلق به همه ملت های جهان است و بايد صادر شود " در 3 کشور بزرگ آفريقايي يعني مصر ، تونس و يمن که مي رود تولد 3 حکومت اسلامي دیگر و تشکيل خاورميانه جديد با محوريت اسلام ناب محمدي را رقم بزند تبريک و تهنيت عرض مي کنم .

وعده ما راهپیمایی ۲۲ بهمن

12/11/89