۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۵

هالیوود از عصر سانسور کلیسایی تا امروز

هیچ فیلمی نباید استاندارد های اخلاقی را نادیده بگیرد. فیلم ها نباید تماشاگران را به ارتکاب جرم، خلافکاری، شیطان و گناه ترغیب کنند.
کد خبر : ۱۷۶۹۴۴
صراط: مجموعه ای از نخستین فیلم های ناطق سینما که مربوط به اوایل دهه سی میلادی هالیوود و دوران پیش از ضوابط سانسور است، در برنامه ویژه ای در موسسه فیلم بریتانیا (بی اف آی) در لندن به نمایش درمی آید.

بنا به نقل سایت "بی بی سی فارسی BBCPershan "این برنامه که با حمایت نشریه سایت اند و ساوند برگزار می شود، "هالیوود بابل" نام دارد که در واقع از کتاب افشاگرانه و جنجالی کِنِت انگر، سینماگر آوانگارد و زیرزمینی آمریکایی به همین نام گرفته شده که درباره رسوایی های ستارگان هالیوود (به ویژه ستارگان عصر صامت) و روابط پنهان و پشت پرده آنها در فاصله بین سال های ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ است.

ضوابط هِیز

در دهه بیست میلادی، در حالی کمتر از یک دهه از عمر سینمای هالیوود می‌گذشت، تولید برخی فیلم های بی پروا از نظر نمایش صحنه های جنسی و برهنگی در سینمای آمریکا و نیز به دنبال افشای رسوایی ها و فاش شدن روابط پنهان و جنجال برانگیز برخی از ستارگان ، باعث کاهش محبوبیت هالیوود در نظر مردم آمریکا و نگرانی کلیسا و گروه های مذهبی شد.

از این رو استودیوهای هالیوود مجبور شدند برای جلب دوباره اعتماد از دست رفته مردم و پیشگیری از سانسور دولت، شخصی به نام ویلیام اچ هِیز(William H. Hays) را که فردی مذهبی و محافظه کار بود، به عنوان رئیس تولید و توزیع فیلم آمریکا انتخاب کنند.

بایدها و نبایدهای هِیز

ضوابط هِیز مبتنی بر سه اصل کلی بود:

۱- هیچ فیلمی نباید استاندارد های اخلاقی را نادیده بگیرد. فیلم ها نباید تماشاگران را به ارتکاب جرم، خلافکاری، شیطان و گناه ترغیب کنند.

۲- نمایش استاندادهای صحیح زندگی بسته به نیازهای درام و سرگرمی توصیه می شود.

۳- قانون، طبیعت و انسان نباید تحقیر شوند.

برخی از نبایدهای ضوابط هِیز عبارت بود از: برهنگی، زنا و روابط جنسی نامشروع، روابط جنسی فرد سفیدپوست با نژادهای دیگر، صحنه های محرک، تمسخر مذهب و چهره های مذهبی، هرزگی و انحراف های جنسی، همجنس گرایی، بیماری های مقاربتی، تولد نوزادان و قتل های فجیع.

در سال ۱۹۲۹ فردی مذهبی به نام مارتین کوئیگلی، از طرف کلیسای کاتولیک مامور شد که با همکاری تعدادی از مقامات مذهبی و هِیز، ضوابطی را برای تولید فیلم تهیه کرده و به استودیوها ابلاغ کند. این ضوابط که چندی بعد به "ضوابط هِیز" (Hays Code) مشهور شد، شامل مجموعه ای از "نبایدها و احتیاط ها" بود.

ضوابط پیشنهادی هِیز، نوعی خودسانسوری بود که به استودیوها و فیلمسازان تحمیل شد اما استودیوها با اینکه مکلف به اجرای این ضوابط بودند، آنها را رعایت نمی کردند و از زیر آن درمی رفتند.

تا این که در دوم جولای ۱۹۳۴ تحت فشار "لژیون کاتولیک نجابت"، اجرای ضوابط هِیز به صورت اجباری درآمد. بعد از آن بود که کمیته سانسور فیلم در هالیوود با دقت، به بازبینی فیلم ها پرداخت و نمایش برهنگی، فحشا، همجنس گرایی، مصرف مواد مخدر و خشونت در سینما به شدت محدود و کنترل شد.

ضوابط هِیز و سانسور اخلاقی در سینمای آمریکا تا سال ۱۹۶۸ پابرجا بود. در سال ۱۹۶۸ سیستم درجه بندی سنی فیلم ها در هالیوود، جایگزین ضوابط هِیز گردید.

لازم به ذکر است از تسلط  جوانان، نوجوانان وحتی کودکان جوامع غربی بر مبانی و ریز و درشت مسائل ضداخلاقی و جنسی کاملا پیداست که درجه بندی سنی فیلم ها چقدر توانست مشکل اخلاقی غرب را حل کند!


هالیوود و عصر رکود اقتصادی

عصر پیش از سانسور هالیوود مصادف با یکی از بدترین دوران تاریخ معاصر آمریکا یعنی عصر رکود اقتصادی و فقر است. به رغم وجود ضوابط هِیز، واقعیت های تلخ اجتماعی این دوره در فیلم های گانگستری، درام های اجتماعی و فیلم های جاده ای این دوره به ویژه در آثار ویلیام ولمن با آزادی بیشتری منعکس شده است.

حتی در فیلم موزیکال "جویندگان طلا" ساخته مروین لروی (۱۹۳۳) نیز می توان تصویر عصر رکود اقتصادی را مشاهده کرد.

ویلیام اچ هِیز که فردی مذهبی و محافظه کار بود، به عنوان رئیس تولید و توزیع فیلم آمریکا انتخاب شد.

فیلم جاده ای "پسرهای وحشی جاده" ساخته ولمن که با لحنی بسیار بدبینانه داستان جوانان بیکار و سرخورده ای است که در جستجوی کار سفر می کنند. این فیلم، تصویری از آمریکای در حال سقوط و ناتوانی حکومت و نهادهای فاسد آن بود.

عصر رکود اقتصادی تاثیر هولناکی بر زندگی میلیون ها آمریکایی گذاشت اما تاثیرش بیش از همه روی جوانانی بود که با هزار امید از جبهه های جنگ بازگشته بودند.

قهرمانانی فراموش شده که به طور سیستماتیک از سوی حکومت نادیده گرفته می شدند. ویلیام ولمن در "قهرمان ها برای فروش" (۱۹۳۳)، با نشان دادن صف های نان، دسته های اشرار، قاضی های بی رحم و بانکداران استثمارگر و حریص، چهره برهنه و تیره ای از آمریکای عصر رکود را به نمایش گذاشت.

"سزار کوچک"(مروین لروی ۱۹۳۱) با بازی ادوارد جی رابینسون و داگلاس فربنکس، اگرچه نخستین فیلم گانگستری آمریکایی نیست اما قطعا اولین نمونه ناطق در این ژانر است و تاثیر زیادی بر فیلم های گانگستری بعد از خود گذاشت و راه را برای ساختن آثاری چون "دشمن مردم" و "صورت زخمی" هموار کرد . ادوارد جی رابینسون در نقش ریکو بندلو، چهره آیکونیک ژانر گانگستری فراموش نشدنی است.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که جامعه آمریکا همان جامعه ای است که در دهه ۲۰ با بی پروایی های اخلاقی در سینما مخالفت می کند و این بی پروایی ها باعث از بین رفتن علاقه مردم به بازیگران سینما و فیلم های سینمایی می شود.

اما امروزه متأسفانه این سینما آنقدر مردم را در خلاف جهت آن دوران حرکت داد که نه تنها زندگی جامعه آمریکایی تبدیل به یک زندگی ماشینی بی روح و خالی از سکنات اخلاقی شده است، بلکه فقط یک فقره از معضلات اخلاقی آمریکا، بیش ازنیمی از مردم آمریکا طرفدار قانونی شدن ازدواج همجنس گرایان هستند.

منبع: جام نیوز