۰۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۳

رویدادهای مهم 9 خرداد در تقویم خورشیدی

درگذشت ناظم الاطباء، کشف چشمه نقطه‌‏ای در کهکشان راه شیری، تولد ژوزف لوساک فیزیک‏دان و شیمی‏دان، روز ملی کرواسی، سوزاندن دوشیزه ژاندارک یکی از شخصیت‏‌های تاریخی فرانسه از جمله وقایع تاریخی است که در 9 خرداد روی داده است.
کد خبر : ۱۷۹۷۸۱

صراط: وقایع تاریخی امروز برابر با 9 خرداد در تقویم خورشیدی، مصاف 30 رجب برابربا 30 می است که شامل موارد زیر است.

رویدادهای مهم 9 خرداد در تقویم خورشیدی:

قوای عثمانی مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد و در داخل خاک ایران دست به کشتار و قتل و غارت زد طلیعه دار قشون عثمانی اسمعیل آقا سمیتقو یاغی معروف بود. فرمانفرما مأموریت یافت جلوی تعرضات قوای عثمانی را بگیرد .(1286 ش)

*ورود قوای استعماری انگلیس به سرزمین اسلامی عراق (1293 ش)

همزمان با گسترش آتش جنگ جهانی اول به نواحی شرقی اروپا، انگلستان، در سال 1293 شمسی برابر با 1914 میلادی به امپراتوری عثمانی اعلان جنگ داد و پس از چند روز تصمیم به اشغالِ شهر بصره در جنوب عراق گرفت.

چون اهالی بصره از این موضوع مطلع شدند، سخت به هراس افتادند و از علما کمک گرفتند. علمای آگاه به زمان نیز این بار چون همیشه، استراتژی مناسبی اتخاذ کردند و به ندای مظلومانه مردم بصره پاسخ مثبت دادند. آنان از یک سو فتوا بر وجوب دفاع دادند و از سوی دیگر، مردم را به مبارزه و پیکار علیه نیروهای متجاوز انگلیسی تحریک و تشویق کردند. خود نیز پیشاپیشِ مجاهدان و عشایر، به طرف میادینِ نبرد حرکت کردند و رهبری امت را در صحنه‏‌های جنگ بر عهده گرفتند. این جریان‌‏ها سرانجام به انقلاب مشهورِ سال 1920 میلادی برابر با 1299 شمسی عراق علیه نیروهای انگلستان، منجر شد.

این انقلاب هرچند به پیروزی کامل بر دشمن اشغالگر نیانجامید ولی قدرت و نفوذ روحانیان شیعه در میان اقشار مختلف مردم را به همگان نشان داد و بار دیگر پیروی ملت را از مراجع معظم تقلید آشکار ساخت.

*درگذشت "ناظم الاطباء" پزشک و لغت ‏شناس ایرانی (1303 ش)

میرزا علی اکبر خان نفیسی ملقب به ناظم الاطباء کرمانی در حدود سال 1336 شمسی (1263 قمری) در کرمان به دنیا آمد. او پس از پایان تحصیلات مقدماتی، به فراگیری علومی چون حکمت الهی و فلسفه روی آورد و در مدرسه دارالفنون تهران، طب را آموخت.

ناظم الاطباء پس از پایان تحصیلات، نخستین بیمارستان جدید در ایران را تأسیس کرد و در مجلسِ حِفظُ الصَّحه (حفظ تندرستی) متشکل از پزشکان معروف شهر حضور داشت.

وی در سال 1261 شمسی (1298) دومین بیمارستان با سبک جدید را در مشهد بنیان نهاد و از 1271شمسی، از اطبای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار شد.

علی اکبر نفیسی علاوه بر طبابت به نگارش کتاب همت می‏‌ورزید و آثاری را نیز پدید آورد. آثار ناظم ‏الاطباء در طب شامل مجموعه کتاب‏‌های سودمندی است که توسط او تألیف و یا از منابع خارجی ترجمه شده است. ناظم الاطباء در گردآوری واژه‏‌های زبان فارسی نیز سعی بسیار مبذول داشت و آثار ارزشمندی به وجود آورد که مهمترین اثر او در این زمینه، فرهنگ نفیسی در پنج جلد است که مدت 25 سال از عمر خود را صرف گردآوری و تحریر آن کرد. ناظم الاطبا کرمانی سرانجام در 9 خرداد 1303شمسی در 77 سالگی درگذشت.

*رحلت فقیه اصولی آیت‌‏اللَّه "سیدمحمدباقر قاضی طباطبایی" (1326 ش)

آیت‏‌اللَّه حاج سیدمحمدباقر قاضی طباطبایی تبریزی در سال 1248 شمسی (1285 قمری) در تبریز به دنیا آمد و مبادی فقه و اصول و کلام و معقول را از علمای زادگاهش فرا گرفت. وی سپس برای تکمیل تحصیلاتش، در سال 1269 شمسی راهی عتبات عالیات گردید و در محضر میرزای بزرگ شیرازی در سامرا حضور یافت. آیت‏‌اللَّه قاضی پس از آن رهسپار نجف شد و در درس خارج آیات عظام: میرزا حبیب‌اللَّه رشتی، ملامحمد فاضل شرابیانی، محمد باقر اصطهباناتی و ملااسماعیل قراباغی شرکت جست. وی همچنین در درس اخلاق آخوند ملاحسین قلی همدانی حاضر شد و به مدارج والای اخلاقی و علمی دست یافت. این عالم ربانی پس از مدتی که در تبریز اقامت گزید، بار دیگر در حوزه علمیه نجف حاضر شد و در درس آیات عظام: سید محمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی حضور یافت. آیت‏‌اللَّه قاضی سرانجام پس از سیزده سال اقامت در نجف و اخذ اجازه اجتهاد از علامه سید محمدکاظم یزدی و فاضل شرابیانی و اجازه روایت از سیدابوالحسن اصفهانی، به تبریز مراجعت نمود و از آن پس به مدت بیش از چهل سال به درس و بحث و تالیف و تدریس همت گماشت. از این عالم ربانی تالیفات متعددی بر جای مانده که مَخزَنُ الفوائد فی حاشیةِ الفرائد، حاشیه بر فُصول الاصول و نیز تقریرات اساتدیش: میرزای رشتی، علامه یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی از آن جمله‏‌اند. این فقیه و مجتهد امامی، سرانجام پس از عمری سرشار از علم و معنویت، در نهم خرداد 1326 شمسی برابر با دهم رجب 1366 قمری چشم از جهان فرو بست و در تبریز به خاک سپرده شد. این عالم بزرگوار، پدر اولین شهید محراب آیت‌‏اللَّه سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی می‏‌باشد.

*افتتاح‌ بانک‌ صادرات‌ و معادن‌ (1332 ش)

*ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا و همسرش وارد تهران شدند. (1351 ش)

*سناتور سرلشکر بازنشسته حسن بقائی درگذشت. (1351 ش)

*روزنامه هرالد تریبون، مقاله ای تحت عنوان «پول نفت خاورمیانه دانشگاههای امریکا را به هم می ریزد» به چاپ رساند. (1357 ش)

*انتشار روزنامه‌ جمهوری‌ اسلامی (1358 ش)

*شهادت شهید اسماعیل کازرونی ‌زاده (1363 ش)

شهید اسماعیل کازرونی‌زاده، یکم مردادماه 1345شlsd در خانواده‌ای کاملاً مستضعف در رامهرمز چشم به جهان هستی گشود. به ‏علت این‏که اسماعیل در خانواده‌ای مؤمن و متعهد مراحل رشد و نمو را طی می‌کرد از‌‌ همان دوران کودکی، فرامین دین مبین اسلام را به ‏سرعت آموخته و در این راه از دوستانش پیشی گرفت. اسماعیل در سن سه سالگی پدرش را از دست داد. بدین‌‏ترتیب، درحالی‏‌که در سنین حساس رشد به ‏سر می‌برد از محبت پدری مرحوم گردید ولی هیچ‏گاه از وظایف اسلامی و مکتبی خود غافل نگردید به‏ طوری‏ که همیشه زبان‏زد دیگران بود. شهید کازرونی‌زاده دارای اخلاقی بسیار نیکو بود و همگی از او رضایت داشتند. اسماعیل، تحصیلات ابتدائی را در دبستان اقبال لاهوری با شایستگی به پایان رسانید و سپس وارد مدرسه راهنمایی امیرکبیر گردید که با موفقیت کلاس اول را هنمائی را نیز پشت سر گذاشت اما به ‏علت فقر شدید مادی دیگر نتوانست ادامه تحصیل دهد و درحالی‏ که سن و سال چندانی نداشت شروع به کار بنائی کرد تا از این طریق، مخارج خانواده را تأمین نماید. به ‏دنبال شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، از آنجا که اسماعیل نسبت به دین و مملکتش احساس مسئولیت می‌نمود، وارد بسیج گردید و در عملیات‌های مختلفی علیه متجاوزین بعثی شرکت جست تا این‏که سرانجام در تاریخ نهم خردادماه سال 1363 هجری شمسی در جزایر مجنون درحالی‏که مشغول نبرد با مزدوران بعثی بود، در سن هجده سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

*کشف "چشمه نقطه‌‏ای" در کهکشان راه شیری (1371 ش)

دکتر جلال صمیمی، محقق و استاد دانشگاه صنعتی شریف تهران، پس از بیست سال تحقیق درباره کهکشان راه شیری و آزمایش در مورد تابش اشعه گاما، موفق به کشف پنج چشمه گاما در مرکز این کهکشان شد. دکتر جلال صمیمی متولد سال 1319 در شهرستان زابل و دارای مدرک دکترا در رشته فیزیک است. او پس از مطالعات و تحقیقات گسترده، آزمایش‌‏های مکرر خود را در زمینه امولوسیون هسته‏‌ای انجام داد و سرانجام موفق به این کشف مهم شد.

رویدادهای مهم این روز در تقویم قمری (30 رجب ):

*درگذشت "امام شافعی"، پیشوای شافعیه (204 ق)

ابوعبدالّه محمد بن ادریس بن عباس که به جهت انتساب به جد بزرگش، شافع، به شافعی معروف گشت. وی در سال 150 هجری به دنیا آمد. از کودکی به همنشینی با علما رغبت داشت. وی در مکه و مدینه به ادامه‌‏ی تحصیل پرداخت و در سیزده ‏سالگی نزد امام مالک بن اَنَس حاضر شد و مورد تشویق او قرار گرفت. شافعی در فقه، علوم قرآنی، فنون شعر و لغت متبحر بود و دستی تمام داشت. او را اولین کسی می‌‏دانند که در آیات احکام و اختلاف اخبار و حدیث و اصول فقه تکلم کرده و کتاب نوشته است. احکام القرآن، ختلاف الحدیث، ادب القاضی، اصول الفقه و السُّنَن از تالیفات اوست. وی در 54 سالگی در مصر درگذشت.

*درگذشت‌ شیخ‌ الرئیس‌ حسن‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ سینا (428 ق)

*تولد شاه عباس صفوی (978 ق)

رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (30 می):

*میلاد دانته الی جیاری شاعر، نویسنده و اندیشمند فلورانسی قرون وسطی (1265م)

دانته الی جیاری Dante Alighieri شاعر، نویسنده و اندیشمند فلورانسی قرون وسطی به دنیا آمد. وی 13 سپتامبر سال 1321 میلادی در تبعید درگذشت. از دانته به عنوان بزرگترین شاعر قرون وسطای اروپا نام میبرند. وی تالیف خود ـ Divine Comedy ـ را (که در ایران «کمدی الهی» ترجمه شده است) و از شاهکارهای ادبیات اروپا بشمار میرود به شعر گفته است. زندگانی نو = La Vita Naova اثر دیگر او مجموعهای از 31 شعر است که با تفسیر و نثر، آنها را به هم پیونده زده است. چند تالیف غیر داستانی و یک کتاب نیمه تمام در حکمت (فلسفه) هم از او باقی مانده است.

*اعدام به روش کلیسای کاتولیک: آتش زدن محکوم! (1416م)

سی ام ماه می 1416 یک دادگاه مذهبی «جروم پراگGerome de Prague» اندیشمند 51 ساله را که از سوی کلیسای کاتولیک تکفیر شده بود مرتد شناخت و به مرگ محکوم کرد که همان روز در ملاء عام به یک تیر چوبی بسته و آتش زده شد. وی که یک چک (بوهمی) بود به سرزمینهای مختلف از جمله خاور میانه مسافرت و در انگلستان، فرانسه و آلمان تحصیل کرده بود. جروم از هواداران آزادی بیان و از منتقدان روش‏های کلیسای کاتولیک از جمله فروش عفو مجازات گناهکاران از سوی کشیشها بود.

وی در دادگاه مذهبی اتهام ارتداد را رد کرد و گفت که تنها گفته است: آنان که نظری مغایر نظرات کلیسا دارند حق دارند آن را بیان دارند و این، به معنای حمایت از این افکار نیست، و تنها دفاع از آزادی بیان و اندیشه و بحث و جدل است. ولی استدلال او که مرتد نیست مورد قبول واقع نشد و به مرگ محکوم شد.

جروم سالها از اندیشه «یان هاس John Huss (هوس)» مبنی بر لزوم اصلاحات در وضعیت و طرز کار کلیسای کاتولیک حمایت کرده بود و هنگام اعدام یان هاس دست به تظاهرات و اعتراض زده بود. یان هاس ششم ژوئیه سال 1415 به حکم شورای کلیسای کاتولیک در آلمان آتش زده شده بود. با اعدام این دو تن این صدا خاموش نشد و قرن بعد به پیدایش پروتستانیسم انجامید. جان فاکس در کتابی که در این زمینه منتشر ساخته یان هاس و جروم دو پراگ را شهید خوانده است. وی در همین کتاب جزئیات اعدام از طریق آتش زدن به حکم شورای کلیسای کاتولیک را شرح داده است. فاکس پشت جلد کتاب خود را با تصویری از چگونگی آتش زدن جروم دو پراگ مزین کرده است که کلیشه این تصویر در زیر آمده است. طرز اعدام محکومان کلیسا در آن زمان از این قرار بود که محکوم را در یک میدان عمومی و یا محوطه مقابل کلیسا به تیری قطور می‌بستند و در اطرافش چوب و هیزم قرار میدادند و آتش میزدند. اگر ماموران اعدام (جلادان) انصاف داشتند چوبها را دور از محکوم قرار میدادند تا قبل از سوختن با آتش، از استنشاق دود فوت شود و زجر سوختن را تحمل نکند و چنانچه کینه شخصی از محکوم داشتند چوبها را در قطعات کوچک و با شاخه درخت نزدیک به او قرار میدادند تا بدنش بسوزد و به تدریج و با زجر جان بدهد. مجازات افراد مرتد و جادوگران از طریق آتش زدن که از سال 1184 میلادی متداول شده بود توسط انقلاب فرانسه محکوم و متروک شد. این نوع مجازات قبلا از سوی رومیها در مورد پیروان مسیحیت اعمال می شد که کلیسای کاتولیک 8 ـ 9 سده بعد آن را در مورد تکفیر شدگان و افراد مرتد دوباره متداول ساخت.

*سوزاندن دوشیزه "ژاندارک" یکی از شخصیت‏‌های تاریخی فرانسه (1431م)

ژانْ‏دارْکْ یا ژندارک دختری روستایى بود که در 6 ژانویه 1412میلادی در روستای دمرمی در فرانسه متولّد شد. در زمانی که ژندارک، نوجوانی بیش نبود نواحی وسیعی از فرانسه تحت استیلای انگلیسی‏‌ها و متحدین آن‏ها قرار داشت. ژاندارک چون نگرانی مردم کشور خود را از هجوم سربازان انگلیسی نگریست، در عالم رویا، خود را مامور دید که به نجات کشور برخیزد. از این رو با پافشاری تمام، سردار گروهی از لشکریان "شارل هفتم" فرانسه شد و با عدّه قلیلی، انگلیسی‏‌ها را مجبور به ترک محاصره آزلِئان از نواحی فرانسه کرد و بر آن‏ها ظفر یافت. لیکن در جنگی دیگر، ظاهراً به علّت خیانت اطرافیان به دست دشمنان افتاد و سپس او را به انگلیس‌‏ها فروخت. پس از دستگیری او، علی‏‌رغم جانفشانی‌‏های وی در دفاع از فرانسه، پادشاه این کشور کمترین دفاعی از وی نکرد و ژاندارک در دادگاه تفتیش عقاید به جرم جادوگری و همدستی با شیطان به مرگ محکوم شد. سرانجام، ژاندارک در 30 مه 1431میلادی در 19 سالگی زنده زنده در آتش سوخت و از آن پس به عنوان قهرمان ملی و اسطوره‏ای برای کشور فرانسه تبدیل شد. 25 سال بعد در سال 1465میلادی، حکم دادگاه تفتیش عقاید توسط حکومت وقت لغو شد و از ژاندارک اعاده حیثیت گردید. هم‏چنین در سال 1920، ژاندارک توسط کلیسا در ردیف قدیسان مسیحی قرار گرفت.

*درگذشت "فرانسوا وُلتِر" فیلسوف و نویسنده مشهور فرانسوی (1778 م)

فرانسوا ماری آروئه معروف به ولتر، نویسنده نام‏‌آور فرانسوی در 21 نوامبر 1694میلادی در پاریس به دنیا آمد. وی در محیطی تحصیلات خود را ادامه داد که آزادی اندیشه تا قعر لذات جسمانی مجاز شمرده می‌‏شد. با این حال وی ذوق ادبی خود را در سرودن هجویاتی علیه برخی مقامات حکومت به کار گرفت و به همین علت به زندان افتاد. هرچند ولتر پس از یازده ماه زندان بر اثر کوشش دوستانش آزاد شد اما در استحکام و مقاومت روحی وی خللی ایجاد نگردید و باز کار را شروع کرد و در نتیجه برای بار دوم به زندان افتاد. با این حال آزادی وی از زندان برابر با تبعید او از فرانسه گردید و ولتر راهی انگلستان شد. او سالیانی در انگلستان اقامت گزید و پس از مطالعه و آشنایى با برخی متفکران آن سامان، در گوشه‌‏ای به انتشار آثار خود پرداخت. ولتر در آثار خود، انسان را به تامل و تردید و سنجش می‏‌کشاند. خرافات و موهومات را خوار می‏‌شمرد و واعظان یاوه‏‌گو و متشرعان نادرست را به بادِ مسخره می‏‌گیرد. او ظلم و قساوت و تبعیض را رذیلت می‏‌دانست و حکومت جور و اجحاف را منشأ مفاسد اخلاقی می‏‌شمرد. ولتر با زبردستی و ظرافت تمام توانسته است با گرداندن کلام از صورتی به صورت دیگر، طنز آمیزترین تاثیر را به نوشته‏‌های خود بدهد. تعبیرات وی همیشه شیرین و ماهرانه و بی‌‏تکلّف است. به همان اندازه که اثر قلمش نوربخش است، طنزهایش ویران‏گر است. هم‏چنین ایجاز و وضوح، خصوصیتی است که در همه نوشته‏‌های او وجود دارد. مذهب واقعی او تقوایى آمیخته با وجدان و براساس اغماض مذهبی بود. وی به امور ماوراء الطبیعه، جز به قدرت الهی به چیزی عقیده نداشت و مذهب کاتولیک را سدی برای تجلی روح بشر می‏‌پنداشت. ولتر که به آزادی اندیشه و بیان و اصول حقوق انسانی پای‏بند بود، مصلح و پیشوای جامعه و یکی از ارکانی معرفی شد که برای انقلاب فرانسه که یازده سال پس از مرگش به وقوع پیوست، آماده کرد. شیوه انشاء ولتر ممتاز بود. هیچ کس روشن‌‏تر، زیباتر و صحیح‌‏تر از وی به زبان فرانسوی ننوشته است و نه تنها در نثر، بلکه در شعر نیز از ظرافت طبع برخوردار بود و هم‏چنین به عنوان تراژدی‏‌نویس بزرگ زمان شهرت داشت. ولتر در سال 1755میلادی ساکن ژنو شد و از آن زمان به بعد، خانه او، کانون علم و ادب اروپا گردید. از ولتر آثار متعددی برجای مانده که فرهنگ فلسفی، تاریخ پتر کبیر، ساده دل و ژول سزار از آن جمله است. فرانسوا ولتر سرانجام در 30 مه 1778میلادی به علت خستگی و کار زیاد در 84 سالگی درگذشت. او معتقد بود که بهترین کشور، کشوری است که در آن فقط قانون حکومت کند گرچه تصور می‏‌کرد چنین کشوری وجود ندارد. هم‏چنین این جمله از اوست. اگر خدا نباشد باید آن را اختراع کرد.

*تولد "ژوزف لوساک" فیزیک‏دان و شیمی‏دان فرانسوی (1778 م)

ژوزف لویى گی لوساک، دانشمند فرانسوی در 30 مه 1778میلادی متولد شد و تحصیلات خود را در پلی‏تکنیک پاریس به پایان رسانید. آشنایى وی با بارتوله شیمی‏دان فرانسوی باعث علاقه او به علم شیمی گردید. وی در طول زندگی خود تحقیقات و کشفیات مختلفی انجام داد. کشف سیالوژن که گازی سمی است، اختراع نوعی الکل‏سنج و چگالی‏سنج و تشخیص کُلر به عنوان یک عنصر، از جمله کشفیات اوست. مهم‏ترین فعالیت علمی او، وضع قوانین انبساط گازهاست، که به نام وی و همکارش شارل، تحت عنوان قانون شارل - گی لوساک ثبت شده است از دیگر اقدامات گی‏لوساک، کشف عنصر شیمیایى بود که آن را در سال 1808میلادی اعلام کرد. وی هم‏چنین دریافت که در موقع تشکیل ترکیبات شیمیایى، گازها به نسبتی ساده با هم ترکیب می‌‏شوند. لوساک در سال 1811میلادی تحقیقاتی برای تعیین ترکیب شیمیایی شکر انجام داد. از سوی دیگر، آزمایشات و هزینه‏‌های آن مورد حمایت ناپلئون بُناپارت قرار داشت چرا که وی به دنبال کسب شهرت و قدرت در عرصه جهانی بود. گی لوساک در سال 1831میلادی به نمایندگی پارلمان فرانسه انتخاب شد و سرانجام در سن 72 سالگی به سال 1850میلادی در گذشت.

*زادروز میخائل باکونین فیلسوف روس و صاحب فرضیه آنارکیسم (1814 م)

میخائل باکونینMikhail Bakunin فیلسوف روس و صاحب فرضیه آنارکیسم یا آنارشیسم به دنیا آمد و 62 سال عمر کرد. وی پس از تحصیل فلسفه، از کشورهای متعدد ازجمله آلمان، فرانسه، سویس، انگلستان، آمریکا و ژاپن دیدار کرد و با وضعیت زندگانی مردم و مسائل موجود آشنا شد. او با مارکس ملاقات کرد و پس از بحث فراوان با او، با دیکتاتوری پرولتاریا مخالفت کرد و گفت که افتادن مدیریتها به دست عوام الناس تولید فساد و بیقانونی میکند، باعث دلسردی مردم، مرگ انگیزه و خلاقیّت و مآلا شکست و فروپاشی میشود. باکونین ضمن تایید نوعی سوسیالیسم، در عوض از قرارگرفتن امور از پایین تا بالا در دست شوراها حمایت و به این ترتیب حکومت فردی را در هر شکل آن رد کرد. فرضیه باکونین تاکید بر آزادی عمل فرد دارد تا انگیزه پیشرفت داشته باشد. باکونین در آلمان به بررسی عقاید هگل و فیخته پرداخت و در فرانسه کمک به ایجاد کمون پاریس کرد تا این شورا به جای دولت امور را به دست گیرد. به این ترتیب آنارشیسم طبق فرضیه باکونین عبارت از یک جامعه نیمه سوسیالیستی است که توسط شوراها و فدراسیون‌ها (مجموعه شوراهای یک حرفه و ...) و کنفدراسیون (مجموعه فدراسیونها) اداره شود و فرد در این جامعه آزادی عمل کامل داشته، آموزش و پرورش اجباری و رایگان باشد و استثمار محو شود و اثری از آن نباشد. بعدا در پی چند ترور، نام آنارشیسم مترادف با خشونت و آشوب شد که باقی مانده است.

*تولد هاوارد هاکس، کارگردان آمریکایی، "ریو لوبو" و "هاتاری" عناوین مهمترین آثار اویند. وی در سن 81 سالگی در گذشت. (1977-1896 م)

*پایان نبرد "مارِن" بین ارتش آلمان و نیروهای متفقین در جنگ جهانی اول ( 1918 م)

نبرد بزرگ "مارن" در جریان جنگ جهانی اول در 25 مه 1918میلادی، بین ارتش آلمان و نیروهای متفقین شامل امریکا، انگلیس و فرانسه در نزدیکی رود مارن در شمال شرقی فرانسه روی داد. در این جنگ پنج روزه که در 30 مه آن سال پایان یافت و به پیروزی آلمان منجر شد، 55 هزار تن از قوای متفقین اسیر شدند. با وجود این، ارتش آلمان در مارن متوقف شد و نتوانست خط دفاعی متفقین را درهم بشکند. به همین دلیل از این به بعد، حملات متفقین به ارتش آلمان آغاز شد و آلمانی‏‌ها شروع به عقب‌‏نشینی کردند.

*درگذشت اندیشمند بزرگ روس، گئورگی پله خانوف ( 1918 م)

سی ام ماه می سالگرد درگذشت اندیشمند بزرگ روس، گئورگی پله خانوفGeorgi Plekhanov است که در سال 1918 در 62 سالگی فوت شد. وی یک مارکسیست بود ولی جامعه روسیه را «نارس» برای پیاده کردن این فرضیه می‌دانست. پله خانوف که اینک درستی باور او به ثبوت رسیده است بارها به لنین که به اتفاق نشریه «ایسکرا (جرقه) » را منتشر می‌کردند تاکید کرده بود که فعلا باید از مرحله سوسیال دمکراسی آغاز، برایش تبلیغ و انقلاب را بر پایه آن قرار دهند. همین افکار پله خانوف باعث پیدایش و رشد «منشویسم (در برابر بلشویسم)» شد. وی در کنگره سال 1903 چپگرایان انقلابی روسیه با انترناسیونالیسم پرولتاریاییProletarian Internationalism مخالفت کرد و راه منشویکها و ناسیونالیستی (همان راه سوسیال دمکراتهای روسیه) را در پیش گرفت ولی از حمایت اصولی از مارکسیسم دست برنداشت. او تا پایان عمر که از بیماری سل درگذشت میگفت: مارکسیسم فرضیهای است خوب و ایده آل، ولی جوامع بشری و به ویژه جامعه روسیه هنوز به جایی نرسیدهاند که آمادگی پیاده کردن موفقیت آمیز این فرضیه را داشته باشند به همان گونه که جامعه ایران باستان با همه اشتیاق اولیهاش، فرضیه مزدک را که تفاوتی با فرضیه مارکس نداشت هضم نکرد. پله خانوف نیز بمانند لنین سالها به صورت پناهنده در سویس بسر برده بود. از پله خانوف کتابهای متعدد و نیز رسالات فراوان در تعریف انواع سوسیالیسم و «مارکسیسم عملی» باقی مانده است. همین نوشتهها او را در ردیف تئوریسینهای بزرگ قرن 20 قرار داده است. مهمترین کتابهای تالیف پله خانوف عبارتند از: «آنارشیسم و سوسیالیسم»، «تاریخ از نگاه یکتاشناسان»، «تاریخ متریالیسم»، «حقایق منطقی»، «اهمیت مطالعه تاریخ از نظر تحولات اندیشه»، «نقش فرد در تطور تاریخ» و آخرین تالیف او «مشکلات ریشهای مارکسیسم».

*درگذشت "بوریس پاسترناک" بزرگ‏ترین شاعر معاصر روس (1960 م)

بوریس لئونیدویچ پاسْتِرناک شاعر بزرگ روسی در 10 فوریه 1890میلادی در خانواده‌‏ای هنرمند در مسکو به دنیا آمد. وی مدتی در رشته‏‌های موسیقی، حقوق و فلسفه تحصیل کرد. اما سرانجام به سرودن شعر و نمایش‏نامه‌‏نویسی روی آورد و از دهه 1930 به عنوان بزرگ‏ترین شاعر روسیه شناخته شد.

وی در این زمان به انتشار آثار خود پرداخت و به شهرت رسید. آثار وی بعضاً درباره انقلاب روسیه بود و جنبه‏‌های عاطفی و انقلابی، در آن با یک‏دیگر ارتباط نزدیکی داشتند. پاسترناک سپس به مدت ده سال به ترجمه آثار بزرگ خارجی به زبان روسی دست زد و بیشتر آثار شکسپیر، به وسیله او به این زبان ترجمه شد. این شاعربرجسته، پیرو سبک رئالیسم یا واقع‏بینی بود و اشعار خود را با این سبک می‏سرود. وی در سال 1957میلادی کتاب معروف خود با نام دکتر ژیواگو را منتشر کرد که این امر غوغای فراوانی را برانگیخت. کتاب مزبور هرچند مربوط به سرگذشت دوران استالین بود ولی با ظرافتی فراوان، تاروپود سیستم سوسیالیستی شوروی را به باد انتقاد گرفته بود. پاسترناک پس از انتشار این کتاب از اتحادیه نویسندگان اخراج شد و تا آخر عمر، گوشه‏‌گیری و عزلت اختیار کرد. یک سال پس از انتشار کتاب دکتر ژیواگو، در سال 1958، این کتاب برنده جایزه ادبی نوبل گردید اما حکومت وقت شوروی او را از خروج از کشور و دریافت این جایزه منع کرد. از این‏رو، پاسترناک بر اثر فشار دستگاه کمونیستی، طی نامه‏ای دریافت جایزه نوبل را رد کرد. قلم پاسترناک ساده و روان بود و از پیچیدگی و ابهام کمتری برخوردار است.

وی شاعری درون گراست که در اشعار خود می‏‌خواهد به درون دنیای محسوس و مرئی نفوذ کند.

علاوه برکتاب دکتر ژیواگو، بسیاری از آثار پاسترناک مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفتند. چرا که وی درمحیط بسته شوروی کمونیستی، با خلق این آثار، به طور غیرمستقیم، ارزش‌‏های این انقلاب و در حقیقت حقانیت هیأت حاکمه را زیر سؤال می‏‌برد. با این حال، نفوذ اشعار وی بر نسل جوان انکارناپذیر است. بوریس پاسترناک سرانجام در 30 مه 1960میلادی در هفتاد سالگی درگذشت و به طرز با شکوهی تشییع شد. آسمان زمینی، دومین پرنده و زندگی خواهرم از دیگر آثار پاسترناک می‏‌باشند.

* روز ملی "کرواسی" (1980 م)

در کشور یوگسلاوی سابق، همواره صرب‏‌ها نسبت به دیگر اقوام، اقتدار و برتری داشتند و همین موضوع باعث نارضایتی اقوام دیگراز جمله کروات‏‌ها شده بود. اگر چه کروات‏‌ها قیام‌‏ها و اعتراضات متعددی علیه صرب‏‌ها انجام دادند اما تحولات شوروی و تضعیف کمونیسم در سال‏‌های آخر دهه 1980، زمینه را برای رشد احساسات ملی گرایانه کروات‏‌ها و استقلال‌‏طلبی آن‏ها فراهم کرد. با افزایش قدرت کروات‏‌ها، دولت مرکزی مجبور به گفتگو با آنان درباره افزایش اختیارات کرواسی شد. سرانجام مردم کرواسی خواستار استقلال شدند که این درخواست حمله نظامی ارتش یوگسلاوی را به دنبال داشت. اما با مقاومت مردم و حمایت دولت‏‌های غربی، یوگسلاوی تهاجم نظامی خود را پایان داد. کرواسی با بیش از 56 هزار کیلومتر مربع در شرق اروپا و در همسایگی اسلوونی، بوسنی، یوگسلاوی و مجارستان واقع است. جمعیت آن 4/5 میلیون نفر بوده که اکثریت آنها مسیحی و عمدتاً پیرو مذهب کاتولیک هستند. از آن جا که این کشور با رشد منفی جمعیت مواجه می‌‏باشد بنابراین پیش‌‏بینی جمعیت آن تا سال 2025 کمتر از 4/5 میلیون نفر خواهد بود. ملیت‏‌های گوناگونی از جمله کرواتها که اکثریت دارند و نیز صرب‏‌ها و بوسنیایى‏‌ها و مسلمانان در کرواسی زندگی می‏‌کنند. زبان رسمی این کشور کرواتی است و پایتخت آن زاگرب و اشپیلت و رییِکا از شهرهای مهم آن هستند. واحد پول کرواسی کونا می‏‌باشد. نوع حکومت این کشور، جمهوری چند حزبی با دو مجلس قانون‌‏گزاری است. 25 ژوئن روز استقلال این کشور از فدراسیون یوگسلاوی و 30 ماه مه روز ملی این کشور است.


منبع: فارس