۲۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۷

گزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های آمریکا

دستیار ویژه سفرای آمریکا در عراق در یادداشتی که برای روزنامه نیویورک تایمز نوشته، العبادی را راه حل مشکلات فعلی عراق می‌داند.
کد خبر : ۱۹۱۶۴۷
نگاهی به مهم ترین سرمقاله های روزنامه های آمریکایی داشته ایم که در ادامه ملاحظه می‌کنید:

تجزیه پیش روی عراق

جوئل ریبرن استاد دانشگاه دفاع ملی و مشاور دیوید پترائوس در عراق، آثار مطالعاتی متعددی در زمینه عراق داشته و نویسنده سرمقاله امروز واشنگتن پست است.
وی در یادداشت خود ضمن اشاره به توافق نوری المالکی برای کناره گیری از مقام نخست وزیری، به آسیب هایی که دولت وی به عراق وارد آورد نگاهی داشته و سرنگونی دولت مرکزی در استان های شمالی و غربی را میراث دولت مالکی دانسته است. پس از 9 دهه نقش محوری بغداد، این پایتخت دیگر بر کردستان، فلوجه و موصل حکمرانی نمی کند. و حالا حیدر العبادی جانشین مالکی قرار است دولتی را در دست گیرد که قلمرو آن نیمی از قلمرو صدام حسین است.
اما بحران عراق فراتر از این مساله است که چه کسی رهبری دولت بعدی را در دست خواهد داشت. عراق وارد یک جنگ داخلی شده که نتیجه آن تجزیه این کشور خواهد بود. آنچه امروز شاهد آن در عراق هستیم آغاز فرایندی است که می تواند مساوی با میزان تخریب و خشونت تجزیه یوگوسلاوی باشد. گروه های مختلف عراق که هر یک نفعی در تجزیه این کشور دارند به دنبال ملتی با قومیت های مختلف و بخش های سیاسی و فرقه ای هستند. نتیجه این امر گسترش جنگ های داخلی و تقسیم بیشتر عراق به فرقه گرایی خواهد بود. باید در نظر گرفت که تقسیم عراق به بخش های عمده شیعی، کرد و سنی بدون تجربه مشکلات انسانی انجام نخواهد شد. در این شرایط میلیون ها عراقی در یک شرایط برزخی قرار می گیرند. برای مثال تکلیف جمعیت وسیعی که نه شیعه هستند، نه کرد نه سنی و وضعیت بیش از یک میلیون ترک مشخص نیست.

 

اگر هیلاری کلینتون برنده انتخابات 2008 بود، سیاست خارجی او چگونه می‌شد؟

ارون دیوید میلر معاون مرکز بین المللی وودرو ویلسون و مشاور وزرای امور خارجه جمهوری خواه و دموکرات در حوزه خاورمیانه بوده است. وی یادداشتی در شماه جدید واشنگتن پست داشته و در آن به موقعیت سیاسی هیلاری کلینتون نگاهی نموده است. کلینتون در دوران وزارت خود بارها از قدرت نرم سخن گفت و بر اهمیت دیپلماسی در کنار ارتش تاکید کرد. اما اگر در سال 2009 به کاخ سفید رفته بود سیاست خارجی اش چقدر با اوباما متفاوت بود؟ پاسخ این سوال در شرایطی که احتمال ورود وی به صحنه انتخابات سال 2016 وجود دارد، مهم است.
تفاوت های زیادی میان اوباما و کلینتون وجود دارد. در زمینه سیاست خارجی کلینتون احساسی تر از اوباماست و حساسیت بیشتری نسبت به برقراری رابطه با رهبران دنیا و اجرای دیپلماسی دارد. وی نسبت به تصویر آمریکا به عنوان قدرت ضروری بسیار حساس است. اما سیاست کلی او با زمانی که سمت وزارت را بر عهده داشت چندان متفاوت نخواهد بود.

ایران

کلینتون و اوباما دیدگاه های یکسانی درباره ایران ندارند. کلینتون از زمانی که سناتور بود خواستار تحریم های سخت علیه ایران بود. در زمان مبارزات انتخاباتی نیز از اوباما درباره تعامل بدون پیش شرط با رهبران ایران انتقاد کرد. در زمان ماجراهای پس از انتخابات سال 2009 ایران نیز مواضع سختی علیه نظام ایران داشت. وی شدیدا مخالف حق غنی سازی ایران است. اما اگر کلینتون رئیس جمهور شده بود نیز احتمالا همین رویکرد فعلی را در پیش می گرفت. وی و اوباما بر استراتژی دوگاه فشار و تعامل توافق دارند. این به معنی تحریم های پایدار از یک سو و درهای باز برای دیپلماسی از سوی دیگر است.
کلینتون اگر رئیس جمهور می شد جایگزین توافق با ایران را جنگ می دانست، چه حمله نظامی اسرائیل و چه حمله آمریکا. در زمینه مذاکرات اما اگر کلینتون هم رئیس جمهور بود تمایلی با شکست نداشت و احتمال می رفت همین امتیازات فعلی را به تیم مذاکره کننده کنونی نیز اعطا کند.

صلح اعراب-اسرائیل

کلینتون نسبت به اوباما انتقادهای کمتری به سیاست های اسرائیل خصوصا در زمینه پاسخ نظامی به حماس دارد. وی برخلاف اوباما روابط بلند مدتی با بازیگران مذاکرات صلح دارد. کلینتون ارتباط بهتری با نتانیاهو برقرار کرده است. در زمینه بحران غزه نیز اگر کلینتون رئیس جمهور بود چطور رفتار می کرد؟ وی در سال 2012 نقش مهمی در اجرای آتش بس از طریق رئیس جمهور وقت مصر محمد مرسی ایفا کرد. در بحران کنونی نیز شاید او تاثیر بیشتری بر نتانیاهو داشت.

روسیه و اوکراین

کلینتون برای برخورد سخت با روسیه مشهور است. پوتین وی را به برگزاری و سازماندهی تظاهرات ضد دولت او متهم کرده است. اگر رئیس جمهور بود نیز احتمالا رفتار سرسختانه تری نسبت به روسیه داشت. در زمینه بحران اوکراین نیز اگر کلینتون به جای اوباما بود، پیش بینی این امر که او چه کار متفاوتی نسبت به اوباما انجام می داد تا هزینه بیشتری به روسیه تحمیل شود، دشوار است. به نظر می رسد او نیز گزینه نظامی را انتخاب نمی کرد و راه های دیگری همچون کمک های غیر مرگبار به اوکراین و تحریم های پایدار علیه روسیه را عملی می نمود.

سوریه

اگر کلینتون رئیس جمهور بود، احتمالا راه کارهای متفاوتی نسبت به اوباما در قبال بحران سوریه در پیش می گرفت. کلینتون از سال 2012 خواستار تضعیف دولت بشار اسد از طریق آموزش و تجهیز مخالفان بود. وی به دنبال استراتژی نظامی جامع تر است که در آن نه تنها تسلیح شورشیان که ایجاد مناطق پرواز ممنوع و حمله نظامی مستقیم آمریکا علیه اهداف نظام سوریه نیز قرار دارد. در زمینه سلاح شیمیایی، سیاست کلینتون بسیار شبیه اوباماست.

آخرین شانس عراق

علی خدری دستیار ویژه پنج سفیر آمریکایی در عراق بوده که نویسنده سرمقاله امروز نیویورک تایمز هم هست. در این مقاله آمده است: من در جریان تشکیل پنج حکومت عراق در طی سال های 2003 تا 2010 بوده ام و هفته های آینده تعیین کننده، آشفته و خشونت بار خواهد بود چرا که رهبران گروه های مختلف هر یک به دنبال منافع جوامع خود هستند.
عراق در طی سال های گذشته شاهد جنگ و درگیری های متعدد بوده و امروز نیز دنیا آن را با تروریسم و ناامنی می شناسد. العبادی کشوری در آستانه سقوط را تحویل گرفته است. اینکه سرنوشت عراق چه خواهد شد تنها به او وابسته نیست بلکه به نظر رهبران، احزاب سیاسی، بازیگران غیر دولتی و یا قدرت های منطقه و جهانی نیز وابسته است. رهبران عراق امروز بیش از هر زمان دیگر به همکاری با یکدیگر نیاز دارد. العبادی نقش رهبری سمفونی های سیاسی عراق را برعهده گرفته است. اینکه او بتواند دولت متحد که نماینده تمام ایدئولوژی‌های عراق است را تشکیل دهد بسیار ضروری است. اگر کسی قادر باشد تا عراق را به صورت متحد با یکدیگر درآورد و در مقابل تروریسم دولت اسلامی مقابله کند، العبادی است.
منبع: تسنیم