۲۹ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۳

علت اهميت بحرين براي ايالات متحده

بحرين عامل محوري سلطه استعمار بر كل منطقه و درحقيقت "ثبات " سرمايه‌داري جهاني از طريق هژموني بر نفت و غلبه بر جمعيت خروشان و له كردن آنها در زير چكمه‌هاي رژيم‌هاي فئودالي، ديكتاتور، شبه‌استعماري و وطن فروش است.
کد خبر : ۱۹۶۸۹

به گزارش فارس مركز مطالعاتي "گلوبال ريسرچ " در گزارشي به قلم "فينيان كانينگهام " روزنامه‌نگار و موسيقيدان آمريكايي مي‌نويسد: روز 14 مارس زمانيكه نيروي نظامي عربستان به قصد مداخله نظامي در امور داخلي بحرين وارد خاك اين كشور شدند، منامه و ساير متحدان در شوراي همكاري خليج‌فارس يعني عربستان سعودي، كويت، قطر، عمان و امارات متحده عربي اعلام كردند كه اين رويداد بي‌سابقه مصداق شرايط اضطراري است و بايد "نظم و ثبات " دوباره به جزيره كوچك پادشاهي خليج‌فارس بازگردانده شود. كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس به پيمان دفاعي محرمانه‌اي موسوم به نيروهاي سپر شبه‌جزيره متوسل شدند، هرچند كارشناسان حقوقي خاطرنشان كردند چنين پيماني فقط در صورتي قابل اجراست كه يكي از شش كشور عضو پيمان از طرف يك دشمن خارجي مورد حمله قرار گيرد.

* هدف عربستان از اعزام نيرو به بحرين حفظ نظم و ثبات ديكتاتوري آل‌خليفه است

سه هفته بعد، ماهيت واقعي مداخله نظامي عربستان سعودي از لحاظ خشونت و وحشي‌گري بر جهانيان فاش گرديد. حال مي‌توان اين اقدام عربستان را به مثابه تجاوز آشكار نظامي تلقي كرد كه اشغال خارجي، بي‌قانوني و ارتكاب به انواع جرائم عليه بشريت از جمله پيامدهاي آن بوده و سربازاني دست به جرائم مي‌زنند كه ادعا دارند براي انجام آنها از مقامات ارشد خود دستور مي‌گيرند. از طرفي، منطق كلامي براي اعزام نيروهاي سپر شبه جزيره با هدف "بازگرداندن نظم و ثبات " به منطقه در ظاهر واقعيت دارد اما در اصل هدف حفظ نظم و ثبات ديكتاتوري آل‌خليفه بود كه با حمايت ايالات متحده آمريكا براي دهها سال به زور بر اكثريت مظلوم شيعه فرمان مي‌رانند. روز 14 فوريه، بر جمعيت ناراضي اكثريت شيعه (70-60 درصد جمعيت بومي)، سني‌ها و افراد لائيك محروم از طبقه كارگر نيز افزوده شدند كه تا پيش از اين هرگز سابقه نداشته است. ‌جنبش فزاينده طرفدار دموكراسي در بحرين با الهام از انقلاب تونس، مصر و ساير مناطق جهان عرب پايه‌هاي حكومت سلطنتي منامه را لرزاند.

* از نگاه رژيم بحرين مخالفت‌هاي عمومي با وضع موجود غيرقابل تحمل است

جمعيت بومي بحرين حدود 700 هزار نفر برآورد مي‌شود. تعداد دقيق جمعيت به دليل حساسيت نخبگان حاكم سني جزيره در خصوص آمار رسمي اين كشور دشوار است. بنابراين زمانيكه هر روز حدود 200 يا 300 هزار نفر در خيابان‌ها و بزرگراههاي اصلي شهر تظاهرات مي‌كنند، نهادهاي دولتي و مراكز تجاري به طور موقت مختل مي‌شوند. خشم فزاينده جمعيت كه مدام فرياد مي‌زنند: "مرگ بر حمد شاه "، اين حس قابل‌لمس را القاء مي‌كند كه رژيم با خطر جدي مشروعيت روبروست. اهميتي ندارد كه بنيان‌هاي اين جنبش اعتراض‌آميز بر نافرماني مدني مسالمت‌آميز استوار بود، اما از نگاه رژيم حاكم و متحدان منطقه‌اي و غرب، اين مخالفت عمومي با وضع موجود به آستانه غيرقابل تحمل رسيده است.

* پايه‌هاي لرزان حكومت آل‌خليفه، حكومت آل‌سعود و ساير شيوخ خليج‌فارس را تضعيف مي‌گرداند

در طول چهار هفته اعتراضات مردم بحرين، رهبران كشورهاي حاشيه خليج‌فارس طبق قوانين شوراي همكاري خليج‌فارس دائماً با مقر اين سازمان در رياض، پايتخت عربستان سعودي ارتباط داشتند. حتي زمانيكه حاكمان بحرين دستور قتل‌عام 7 غيرنظامي را در هفته اول ناآرامي مدني صادر كردند، وزراي خارجه كشورهاي عضو شورا اعتراضات بين‌المللي را ناديده گرفتند و در حمايت همه‌جانبه خود از منامه صف‌آرايي كردند. بديهي است پايه‌هاي لرزان حكومت آل‌خليفه، بنيان‌هاي حكومت آل‌سعود و ساير شيوخ خليج‌فارس را نيز تضعيف مي‌گرداند بطوريكه با ادامه اين ناآرامي‌ها، خيزش مردمي در استانهاي نفت‌خيز شرق عربستان سعودي و عمان نيز قابل پيش‌بيني بود. چناچه حكومت بحرين تسليم اراده مردم براي افزايش آزادي‌هاي مدني و دموكراسي گردد، اين حركت مانند بازي دومينو تاثير خود را بر ساختار قدرت ديكتاتوري سراسر منطقه خليج‌فارس مي‌گذارد و دولتمردان حاكم را با خطر بروز انقلاب مواجه مي‌سازد.

* دولت‌هاي دست‌نشانده خليج‌فارس، منافع حياتي غرب به شمار مي‌روند

تهديد دموكراسي در خليج‌فارس صرفاً دغدغه سلاطين ديكتاتور منطقه نيست كه براي حفظ استيلاي ديرينه خود بر توده محروم جامعه تقلا مي‌كنند. تهديد حكومت استبدادي در خليج‌فارس به سلطه قدرت جهاني دولت‌هاي سرمايه‌داري غرب و كنترل استعماري آنها بر منابع و ملت‌هاي منطقه خاورميانه برمي‌گردد. جريان مداوم نفت از بزرگترين ذخاير ثابت شده هيدروكربن‌ها و شايد مهم‌تر از آن سرازير شدن دلارهاي نفتي دولت‌هاي دست‌نشانده خليج‌فارس براي خريد اوراق بهادار كشورهاي غربي و سرپا نگهداشتن اقتصاد ورشكسته ناشي از بدهي‌هاي سرسام‌آور آنها از منافع حياتي غرب به شمار مي‌روند. بواسطه تاثير اين وابستگي بر حفظ وضع موجود و حمايت از دولت‌هاي مستبد منطقه خليج‌فارس، دولت‌هاي غربي هرساله ميلياردها دلار را صرف فروش تسليحات نظامي به رژيم‌هاي ديكتاتوري مي‌نمايند، تسليحاتي كه عمدتاً براي سركوب مردم طرفدار دموكراسي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

* موقعيت استراتژيكي و نفت‌خيز بودن خليج‌فارس، انگيزه‌هاي غرب براي حضور در منطقه است

اين مسئله ارزش فكر كردن را دارد. دولت‌هاي غربي عليرغم يد طولاني خود در لفاظي و حرف‌هاي تكراري و كليشه‌اي درباره دموكراسي و حقوق بشر، بواسطه كاركرد نظم سرمايه‌داري عملاً در تقابل مستقيم با چنين ارزش‌هايي قرار دارند. البته مي‌توان اين تناقض ذاتي قدرت‌هاي غربي را در خاورميانه و شمال آفريقا مشاهده كرد كه از حكومت‌هاي ديكتاتوري مصر، تونس، اردن، يمن و تا اين اواخر ليبي تحت امر معمر قذافي حمايت مي‌كردند. اما موقعيت استراتژيكي و نفت‌خيز بودن منطقه خليج‌فارس مي‌توانست به قدرت‌هاي غربي اين انگيزه را بدهد تا براي سلطه بر منابع عظيم انرژي آسياي مركزي و مهار ايران دست به اقدام نظامي بزنند.
درست زماني كه حاكمان خليج‌فارس به آستانه عدم‌تحمل در قبال جنبش دموكراسي در بحرين نزديك مي‌شوند، رابرت گيتس وزير دفاع ايالات متحده آمريكا طي روزهاي 11-12 مارس سفر غيرمنتظره‌اي به بحرين داشت تا شبانه با سلطان حمد آل‌خليفه ملاقات نمايد. درست چند روز قبل از آن؛ "سر پيتر ريكتس " (Sir Peter Ricketts) مشاور ارشد امنيت ملي نيز جلسه محرمانه‌اي با فرستاده ويژه بحرين داشت كه اعلام شده بود حامل "پيام ويژه‌اي " از طرف ديويد كامرون نخست‌وزير انگلستان است.

* بحرين عامل محوري سلطه استعمار بر كل منطقه است

دو روز بعد از اينكه گيتس در روز 14 مارس كاخ سلطنتي بحرين ترك كرد، چند هزار نيروي مسلح از طريق جاده 25 كيلومتري بين عربستان سعودي و بحرين وارد خاك اين كشور شدند. دو روز پس از آن نيز حاكمان بحرين حكومت نظامي اعلام كردند و حملات نظامي گسترده‌اي را عليه معترضان صلح‌طلب و طرفدار دموكراسي به راه انداختند كه در ميدان لولوء شهر منامه گرد هم آمده بودند.
همانطور كه "رالف شونمان " (Ralph Schoenman) تحليل‌گر مسائل خاورميانه خاطرنشان كرد: "محال است كه رژيم‌هاي دست‌نشانده ظرف 48 ساعت و بدون هماهنگي و مشورت با منابع نظامي و ناظران سياسي دست به چنين تجاوز نظامي همه‌جانبه زده باشند. "
شونمان با اشاره به اهميت استراتژيكي بحرين كه ناوگان پنجم آمريكا در آنجا مستقر است، ‌افزود: "بحرين عامل محوري سلطه استعمار بر كل منطقه و درحقيقت "ثبات " سرمايه‌داري جهاني از طريق هژموني بر نفت و غلبه بر جمعيت خروشان و له كردن آنها در زير چكمه‌هاي رژيم‌هاي فئودالي، ديكتاتور، شبه‌استعماري و وطن فروش است. "

* دولت آمريكا به تجاوز نظامي عربستان و سركوب مردم بحرين چراغ سبز نشان داده است

روز دوم آوريل، "پپه اسكوبار " (Pepe Escobar) در روزنامه آسياتايمز ثابت كرد كه دولت آمريكا به تجاوز نظامي عربستان سعودي و سركوب مردم بحرين چراغ سبز نشان داده است. او همچنين مي‌نويسد: "دو منبع ديپلماتيك در سازمان ملل متحد به طور مستقل تاييد كردند كه واشنگتن از طريق هيلاري كلينتون وزير امور خارجه اجازه حمله نظامي عربستان به بحرين و سركوب جنبش طرفدار دموكراسي را به تلافي راي "مثبت " اتحاديه عرب به منطقه ممنوع پرواز ليبي صادر نموده است- دليل منطقي كه در نهايت به صدور قطعنامه 1973 شوراي امنيت سازمان ملل منجرگرديد. "
ساعت 5:30 بامداد روز 16 مارس، شبكه مخابراتي تلفن همراه در بحرين ناگهان قطع شد. دقايقي بعد، پليس و نيروهاي وزارت دفاع بحرين با پشتيباني نيروهاي شوراي همكاري خليج‌فارس به رهبري عربستان سعودي با تيربار، تانك و بالگردهاي تهاجمي كبري ساخت آمريكا به روي مردم آتش گشودند.
"جعفر معيوف " (Jaffar Maioof) از روستاي "عالي " با اصابت چندين گلوله به پشت و پايش كشته شد. جعفر 32 ساله از اعضاي جنبش طرفدار دموكراسي بود كه به مدت تقريباً يك ماه در ميدان لولوه گرد هم مي‌آمدند، اما سربازان مسلح از آنها خواسته بودند كه متفرق شوند.

* هدف‌گيري مستقيم بيمارستان‌ها، پزشكان و افراد مجروح توسط نيروهاي آل‌خليفه

جعفر به سربازان سپر شبه جزيره گفت: "ما فقط خواهان صلح و دموكراسي هستيم. حقوقي كه ما به خاطر آن مبارزه مي‌كنيم، حق طبيعي شما هم است... حق راي دادن، كار كردن، داشتن خانه، بهداشت و آموزش بهتر ".
عبدالله پسرعموي جعفر كه در آن صبح مرگبار در كنار او حضور داشت، به ياد مي‌آورد كه سربازان اصلاً به حرف‌هاي او توجهي نمي‌كردند.
عبدالله گفت: "آنها با تيربار به طرف ما شليك كردند. گلوله‌ها به پشت و سپس به پاهاي جعفر اصابت كرد و او نقش بر زمين شد. اما نتوانستيم براي او كاري انجام دهيم زيرا سربازان مدام به طرف ما تيراندازي مي‌كردند و حتي اجازه نمي‌دادند كه آمبولانس به جعفر نزديك شود. زمانيكه راننده آمبولاس تلاش مي‌كرد تا به جعفر نزديك شود، آنها لاستيك ماشين را نشانه گرفتند. "
برآورد مي‌شود كه تعداد كشته‌شدگان غيرنظامي از زمان آغاز اعتراضات مردمي در روز 14 فوريه بين 25 تا 30 نفر باشد. نمي‌توان براي تعداد افراد كشته شده روز 16 مارس و به علت نقض حقوق بين‌الملل توسط نيروهاي سپر شبه‌جزيره- هدف‌گيري مستقيم بيمارستان‌ها، پزشكان و افراد مجروح در بيمارستان‌ها- آمار دقيقي اعلام كرد.

* بازداشت پزشكان و پرستاران به اتهام "خيانت " به رژيم آل‌خليفه

در واقع، هدف اصلي مركز پزشكي سلمانيه يعني بزرگترين بيمارستان دولتي بحرين و در فاصله چندكيلومتري از ميدان لولوه بود كه در هفته‌هاي اخير دستورات وزارتخانه را ناديده گرفته بود و درب‌هاي خود را به روي هزاران مجروح حوادث اخير باز كرد كه بر اثر شليك تفنگ‌هاي ساچمه‌اي، سلاح‌هاي سرعت بالا، گاز اشك‌آور و گلوله‌هاي پلاستيكي از فاصله نزديك به شدت صدمه ديده بودند.
نيروهاي نظامي زمانيكه به بيمارستان حمله كردند، برخي از پزشكان و پرستاران در سلمانيه را مورد تعرض و بدرفتاري قرار دادند كه در اين رابطه دو مورد جرائم عليه بشريت گزارش شده است. دكتر علي العكري، از مشاوران ارشد در حين عمل جراحي بازداشت شد. محل نگهداري او همچنان در هاله‌اي از ابهام است. به طور كلي، 9 دكتر و پرستار به اتهام "خيانت " به رژيم بطور غيرقانوني بازداشت شده‌اند زيرا آنها فقط به سوگند پزشكي خود براي درمان مجروحان زحمي و در حال مرگ وفادار ماندند.

* كشتار، سياست رژيم آل‌خليفه براي ساكت كردن اعتراضات مردمي

علاوه بر بازداشت پزشكان، گروههاي حقوق بشر برآورد مي‌كنند كه حوادث اخير بين 200 تا 400 نفر مجروح برجاي گذاشته است و نيروهاي نظامي همچنان به بازداشت افراد معترض ادامه مي‌دهند كه پس از اعلام حكومت نظامي روز 16 مارس، سلمانيه و ساير بيمارستان‌هاي دولتي را به اشغال خود در آورده بودند.
سخنگوي ديده‌بان حقوق بشر در آمريكا گفت: "ما به شدت نگران تعداد مفقودين و مهم‌تر از آن تعداد افراد گمشدگان و حتي كساني هستيم كه جسدشان در چند روز گذشته پيدا شده است و در اين رابطه به دولت بحرين هشدار مي‌دهيم. به نظر مي‌رسد كه اين سياست در حقيقت اقدامي آشكار براي ساكت كردن مردم است. "
در روزهاي اخير گزارش شده كه اجساد حداقل 4 نفر از مفقودين در ايام حكومت نظامي كشف شده است. نام يكي از آنها عبدالرسول حجيري 38 ساله از روستاي "بوري " است. او به عنوان نظافتچي در بيمارستان سلمانيه كار مي‌كرد و بنابر اظهار شاهدان ماجرا روز 19 مارس به زندان افتاد. در آنجا حجيري را به شدت كتك زدند و يك روز بعد جسد او را در حوالي ميادين نفتي اولي با گردن شكسته پيدا كردند. شواهد امر نشان مي‌داد كه ناحيه بالا تنه او مورد عمل جراحي قرار گرفته است، كه هيچ ارتباطي به علت مرگ او نداشت.
پدر فرد ديگري به نام هاني عبدالعزير (32 ساله) از روستاي بلاد القديم تشريح كرد كه چگونه نيروهاي پليس نظامي در روز 19 مارس زمانيكه پسرش براي درمان به بيمارستان بين‌المللي مراجعه كرده بود، او را با خود بردند. شواهد حاكي از آنست پس از اينكه نيروهاي پليس عبدالعزيز را در ساعات اوليه صبح از بيمارستان ربودند، به شدت شكنجه دادند. شاهدان مي‌گويند كه او را به ساختماني در آن حوالي منتقل كردند و از فاصله نزديك به پا و دست او شليك كردند. براساس گزارشات واصله، نيروهاي پليس چهار بار و از فاصله نزديك در يك اتاق خالي به طرف او شليك كردند كه باعث شد عبدالعزيز خون زيادي از دست بدهد. پدر هاني گفت باوجود پيگيري‌هاي مكرر از پليس نتوانست از محل بازداشت پسرش اطلاعاتي بدست آورد. آنها جسد او هاني را 5 روز بعد رها كردند. خانواده عبدالعزيز گواهي رسمي فوت او را تاييد نكردند زيرا كه در آن ادعا شده بود فرزندشان در يك سانحه رانندگي كشته شده است.

* استفاده از عوامل شيميايي براي سركوب مخالفان

از ديگر موارد نقض آشكار حقوق بين‌الملل مي‌توان به استفاده از عوامل جنگ شيميايي توسط نيروهاي سپر شبه‌جزيره اشاره كرد.
يكي از مشاوران ارشد بحرين گفت: "مطمئنيم كه نيروهاي دولتي از عامل اعصاب عليه مخالفان استفاده مي‌كنند. صدها نفر براي درمان مسموميت جدي مربوط به سيستم اعصاب به مراكز پزشكي مراجعه كرده‌اند كه علائم ظاهري آنها كاملآً متفاوت از علائم اوليه گاز اشك‌آور است. "
تشخيص مسموميت ناشي از گاز اعصاب از سوي چندين پزشك حاذق مورد تاييد قرار گرفته است. يكي از متخصصان سم‌شناسي در اين رابطه گفت: "صددرصد مطمئنم كه اين افراد دچار مسموميت ناشي از گاز اعصاب شده‌اند. كليه علائم ظاهري آنها با مسموميت ناشي از مواد شيميايي حاوي فسفر مطابقت دارد كه در سلاح‌هاي جنگ شيميايي بكار مي‌رود. "

* رژيم يمن با حمايت آمريكا از عامل اعصاب عليه مخالفان غيرنظامي استفاده كرده است

اين متخصص سم‌شناسي در ادامه توضيح داد كه اثرات گاز اشك‌آور نسبتاً ضعيف و كوتاه‌مدت بوده و باعث سرفه و آب‌ريزش چشم افراد به مدت 15 تا 60 دقيقه مي‌شود. اما اين پزشك خاطرنشان كرد: "افراديكه به بيمارستان‌ها انتقال مي‌يابند؛ علائمي مثل بيهوشي، تشنج شديد، گرفتگي عضلات در ناحيه دست و پا، از دست دادن حافظه، استفراغ، اختلال در عملكرد عضلات ارادي، ادرار و اسهال داشتند. اين علائم تا حد زيادي مشابه با علائم ناشي از مسموميت بر اثر سموم اعصاب حاوي فسفر است. علاوه بر اين، برخي از مجروحان را با داروي آتروپين درمان كرديم كه پادزهر مخصوص اين سم است. "
لازم به ذكر است كه طبق كنوانسيون 1993 سازمان ملل عليه تسليحات شيميايي استفاده از عامل اعصاب غيرقانوني است كه از قضا دولت بحرين و متحدان غربي نيز آن را امضا كرده‌اند. بايد توجه داشت كه طبق گزارشات واصله از آزمايشگاه‌هاي سم‌شناسي ادعا شده است كه رژيم يمن با حمايت آمريكا از عامل اعصاب عليه مخالفان غيرنظامي استفاده كرده است. نقض آشكار حقوق بين‌الملل كه به طور همزمان در اين دو رژيم اتفاق افتاده است، نشان مي‌دهد كه اين دولتها با حمايت واشنگتن دست به چنين اقدامات غيرانساني زده‌اند.

* سرقت اعضاي بدن قربانيان خشونت‌هاي دولتي در بحرين

به فهرست جرائم عليه بشريت به دست نيروهاي سپر شبه‌جزيره بايد اين ادعا را نيز افزود كه با عمل جراحي برخي از اعضاي بدن قربانيان خشونت دولتي را سرقت مي‌كنند. بنابر اطلاعات بدست آمده از منابع طرفدار دموكراسي، بر روي اجساد‌ 17 نفر از قربانياني كه پس از بازداشت نظامي بي‌جان رها شده بودند، از گردن تا ناحيه شكم عمل جراحي كرده بودند. يك از اين موارد عبدالرسول حجيري بود كه در بالا بدان اشاره شد.
مورد ديگر سيد احمد سعيد شمس جوان 15 ساله‌اي است كه به گفته شاهدان ماجرا در شب 30 مارس به ضرب گلوله پليس به قتل رسيد. اين جوان فقط با اصابت يك گلوله آن هم در بالاي چشم چپ كشته شد. روز بعد زمانيكه جسد او را براي دفن به خانواده‌اش تحويل دادند، نيم‌تنه بالاي او كاملاً تحت عمل جراحي قرار گرفته بود، كه البته هيچ‌گونه ارتباطي با علت مرگ او نداشت. اين پرونده و چندين مورد ديگر از جراحي غيرقابل توضيح بر روي قربانيان خشونت دولتي ادعاهاي مبني بر سرقت غيرقانوني اعضاي بدن را قوت مي‌بخشد، ادعايي كه حداقل سزاوار آنست تا يك تحقيق مستقل بين‌المللي در مورد آن انجام پذيرد.

* دولت‌هاي غربي صراحتاً درخصوص سركوب شهروندان بحريني ابراز نگراني نكرده‌اند

نهايت اينكه، بايد تصريح كرد هرچند ايالات متحده آمريكا و ساير قدرت‌هاي غربي بر مداخله نظامي و سياسي خود در ليبي به نام "ملاحظات بشردوستانه " شدت بخشيده‌اند، اما عليرغم چندين مورد نقض آشكار حقوق بين‌الملل و بدون توجه به اين حقيقت كه هزاران پرسنل نظامي آمريكا فقط در چند كيلومتري صحنه‌هاي خشونت‌آميز منامه مستقر هستند، هيچ‌گاه براي حفاظت از جان شهروندان غيرنظامي بحرين وارد عمل نشدند. باوجود محكوم كردن چنين اقداماتي از سوي كميسيون حقوق بشر سازمان ملل و گروههاي بشردوستانه نظير ديده‌بان حقوق بشر و سازمان عفو بين‌الملل، دولت‌هاي غربي صراحتاً درخصوص سركوب شهروندان غيرمسلح در بحرين ابراز نگراني نكرده‌اند. اين ديگر فقط بحث ظاهرسازي و رفتارهاي دوگانه نيست بلكه اين مسئله چيزي جز مشاركت دولت‌هاي غربي در جرائم عليه بشريت در بالاترين سطح نخواهد بود و رفتارهاي متناقض غرب در قبال ليبي و بحرين سندي دال بر اين حقيقت است.