۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱

"اتفاق تازه" خاتمی چیست؟

دولت به توافق نرسیدن را خطرناک می‌داند، «ایران» چند‌پاره است و در آن لجاجت و سرکشی حکومت می‌کند! و یک محاسبه غلط نظامی که در سمیناری خارجی بیان شد.
کد خبر : ۲۰۸۳۲۳
صراط: دولت به توافق نرسیدن را خطرناک می‌داند، «ایران» چند‌پاره است و در آن لجاجت و سرکشی حکومت می‌کند! و یک محاسبه غلط نظامی که در سمیناری خارجی بیان شد.
 
خبرگزاری ایسنا به تازگی مصاحبه مبسوطی با احمد سلامتیان، از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و دبیر کل سازمان منحلّه مجاهدین انقلاب اسلامی انجام داده است.
 
در بخشی از این گفت‌وگو به مفهومی با عنوان «خلق یک اتفاق تازه در میان اصلاح‌طلبان با موضوع رابطه آنها با حاکمیت» اشاره شده و سلامتیان هم با نام بردن از آقای خاتمی، پیرامون آن توضیحاتی داده است.
 
در قسمت اشاره شده از گفت‌وگوی مذکور می‌خوانیم:
 
«(احمد سلامتیان) در ارزیابی خود از رابطه اصلاح‌طلبان با حاکمیت همچنین در پاسخ به این سوال که آیا قرار است اتفاق تازه‌ای در این راستا در میان اصلاح‌طلبان خلق شود؟ گفت: وقتی صحبت از اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلبان می‌شود ، به این معنی است که این طیف، نظام را قبول دارند ودر چارچوب آن فعالیت می‌کنند. این دسته بر این نکته توجه دارند که اشکالاتی که وجود دارد، را از طریق مسالمت‌آمیز و ارائه راه حل‌ها حل کنند؛ بنابراین اصلاح‌طلبان در چارچوب نظام و با نظام کار می‌کنند و همانطور که آقای خاتمی هم نشان داده تلاش می‌کنند رابطه‌شان با حاکمیت مستحکم‌تر شود تا از پتانسیلی که دارند بتوانند بیشتر در جهت سازندگی استفاده کنند»
 
*دقیقاً و به ضرص قاطع نمی‌توان گفت که منظور ایسنا و توضیحات آقای سلامتیان پیرامون «خلق یک اتفاق تازه میان اصلاح‌طلبان با موضوع رابطه آنها با حاکمیت» چیست؟! اما بر اساس صحبت‌های چندی قبل آقای خاتمی مبنی بر «ضرورت حذف بدبینی‌های نظام نسبت به اصلاح‌طلبان» و همچنین اظهارات مدتی بعد وی مبنی بر «لزوم شناخت خط قرمز‌ها و اعلام مرزبندی هویتی توسط اعضای اردوگاه اصلاحات» و ایضاً صحبت‌های مؤکد یکی از چهره‌های مبرّز اصلاحات مبنی بر «عذرخواهی» و «جدّیت برای لحاظ شدن دغدغه‌های مقام معظم رهبری» به نظر می‌رسد که آن اتفاق تازه می‌تواند رخدادی شبیه به رأی دادن عذرخواهانه آقای خاتمی در انتخابات مجلس نهم باشد.
 
رخدادی که نخستین منصه حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات پس از مدعاهای آنها در سال 88 و رخدادهای آن سال محسوب می‌شد اما اصلاح‌طلبان آنرا تحریم کردند و فقط آقای خاتمی بود که با انداختن رأی خود به صندوق در حاشیه شهر تهران، بعنوان لیدر اصلاحات تلاش کرد پیام‌های خاصی را با این کار خود القا کند.
 
به سخن دیگر اینکه بر اساس شواهد گفته شده، آن اتفاق تازه و مطلوب احتمالاً مزاجی خواهد داشت مثل اینکه آقای خاتمی (به‌صورتی که قابل قبول برای نظام اسلامی نیز باشد) قصد خواهد کرد تا از زوایای مهمی از فتنه سال 88 (بویژه بحث تقلّب و اغتشاشات) ابراز عذرخواهی کند و از آنها تبرّی بجوید.
 
صحبت‌های آقای سلامتیان نیز در تشریح مفهوم اشاره شده و در پاسخ به مفهوم مورد اشاره خبرنگار، به شدت کلی هستند اما فی‌الواقع می‌توان تأکیدات وی مبنی بر فعالیت اصلاح‌طلبان در چارچوب نظام و تلاش آقای خاتمی برای استحکام بخشی به رابطه با حاکمیت نظام،‌ را نوعی ایما و اشاره برای پیوستن به جریانات و چهره‌های موافق عذرخواهی آقای خاتمی ارزیابی کرد.
 
گفتنیست که در همین رابطه و در اقتفای صحبت‌های مهم آقای خاتمی مبنی بر ضرورت حذف بدبینی‌های نظام نسبت به اصلاح‌طلبان، تنی چند از روزنامه‌نگاران جوان اصلاح‌طلب نیز در یادداشت‌ها و تحلیل‌های خود از مفاهیمی مثل «کنش‌های اعتمادافزا» و یا «کلیدی که قفل فعالیت‌های اصلاح‌طلبان را باز می‌کند» یاد کرده‌اند.
 
«ایران» چند‌پاره است و در آن لجاجت و سرکشی حکومت می‌کند!
 
یک استاد دانشگاه به نام احمد موثقی اخیراً در یکی از شماره‌های روزنامه اعتماد طی مصاحبه‌ای گفته است: (در ایران) سرمایه اجتماعی آسیب دیده و دولت چندپاره است، تضاد منافع، تضاد آرا و نه تعامل و تضارب، در واقع نوعی آنتاگونیسم حاکم است!
 
او ادامه می‌دهد: (در ایران) برخی گروه‌ها بر مدار منافع ملی فعالیت نمی‌کنند ولی در کشورهایی که موفق هستند، افراد و گروه‌ها با هر تفکر و ایدئولوژی‌ای، به قول هانتینگتون قبل از آنکه سیاسی شوند، اجتماعی شده‌اند. آنها پذیرفته‌اند تا جایی که برخوردی با منافع جامعه و منافع ملی ندارد، با هم رقابت کنند ولی در کشور ما چون آن کلیت یعنی بافت اجتماعی گسیخته است! این مساله کمتر دیده می‌شود.
 
*اساساً برخی تفکرات از دادن هر نوع نسبتی به جمهوری اسلامی، مردم ایران و جامعه ایران اِبایی ندارند.
 
حاکم بودن آنتاگونیسم یا همان ستیزه‌جویی، لجاجت و سرکشی در جامعه ایران حرف غلطی است که برای اثبات آن دلیل و مدرکی جز نظرات شخصی برخی افراد وجود ندارد.
 
از نشانه‌های آنتاگونیسم بروز اولیگارشی و آنارشیسم (انواعی از هرج و مرج) بصورت ملموس برای همه است که مشخص نیست اظهار کننده نظر فوق چگونه بدون وقوع این رخداد‌ها، نتیجه گرفته است که در ایران بعنوان آرام‌ترین و مردمی‌ترین کشور خاورمیانه و حتی جهان؛ آنتاگونیسم حاکم شده و یا جامعه ایرانی دچار چندپارگی است؟!
 
متأسفانه برخی از چهره‌ها که صبغه اصلاح‌طلبی دارند به مقولاتی مثل جهانی شدن، اقتدارگرا بودن نظام جمهوری اسلامی! مقتدا بودن غرب و درجه چندم بودن مردمان جامعه ایران به مثابه یک اعتقاد نگاه می‌کنند و البته نکته آنجاست که دلیلی هم برای اثبات مدعای خود ندارند.
 
برای مثال، آقای محمود سریع‌القلم، از استادان مشهور و مشاور رئیس جمهور روحانی نیز در یکی از کتاب‌های خود پیرامون خصلت‌های جامعه ایرانی از این می‌نویسد که مردمان ایران زیاد! دروغ می‌گویند اما مردم فنلاند، کمتر دروغگو هستند!
 
او البته همانند آقای موثقی توضیح نمی‌دهد که از کجا این تعاریف غیر قابل اثبات را کسب کرده است؟!
 
یک محاسبه غلط نظامی که در سمیناری خارجی بیان شد
 
خبرگزاری ایرنا گزارش داد که حسین موسویان، از چهره‌های دیپلماتیک و از مقامات سابق کشورمان در مذاکرات هسته‌ای سال 82؛ طی سخنانی در کنفرانس «بررسی تحولات کشورهای مدیترانه» در کشور مراکش گفته است: بهتر است یک نیروی نظامی اسلامی به رهبری چهار قدرت ایران، مصر، ترکیه و عربستان برای مبارزه با افراط گرایی تشکیل شود!
 
*این صحبت آقای موسویان که سابقه طرح در سال‌های گذشته را نیز دارد نظریه‌ای غیر ممکن و البته ناظر به وجود محاسبات نادرست در ذهن برخی تحلیلگران است.
 
محاسبات نادرستی که حتی از دوستی و همکاری با شاه عربستان نیز صحبت می‌کنند و مدعی هستند که در صورت برقراری این دوستی و همکاری، جمیع مشاکل جهان اسلام! نیز مرتفع خواهد شد.
 
بیان این صحبت‌ها در حالی است که با وجود روابط دیپلماتیک و بعضاً مطلوب اما در مابین ایران، عربستان، ترکیه و مصر تضادّ منافع فراوانی نیز وجود دارد و جدای از این مسئله، کشورهای عربستان و ترکیه بویژه در ماجرای محور مقاومت و سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه، مشخصاً در سمت مقابل جمهوری اسلامی ایران، بیداری اسلامی و منافع ضد استکباری جهان اسلام قرار دارند.
 
وانگهی کشور ایران هم‌اکنون سال‌هاست که در حال دفاع از منافع جهان اسلام و منافع خود در جبهه‌های سوریه و عراق و لبنان است.
 
جبهه‌هایی که نیروهای سمت مقابل در آنها، مشخصاً و بنا به اسناد رسمی و حتی اعلامی، از سوی ترکیه و بویژه عربستان سعودی حمایت شده و می‌شوند.
 
بحث مطرح شده در صحبت‌های آقای موسویان مبنی بر اینکه یک نیروی نظامی با همکاری ایران و عربستان و ترکیه و مصر تشکیل شود در حالی است که اگرچه کشور ما با این کشورها روابط دیپلماتیک دارد اما بویژه سران دو کشور ترکیه و عربستان، تاکنون مواضع خصمانه صریحی را علیه کشورمان ابراز کرده‌اند.
 
برای مثال، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور کنونی ترکیه چندی قبل طی سخنانی به خود اجازه داد که از رهبر جمهوری اسلامی ایران انتقاد کند و شاه عربستان سعودی نیز بر طبق اسناد ویکی‌لیکس از آمریکا خواسته است که سر مار منطقه را قطع کند! (به این معنا که آمریکا به ایران حمله کند)
 
گفتنیست آقای موسویان زمانی در یک مصاحبه اینطور بیان کرده بود که فعالیت‌های وی در خارج از کشور در حوزه دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران تعریف می‌شوند!
 
اما به نظر می‌رسد این قبیل صحبت‌های اشاره شده، در مجامع عمومی و بویژه مجامع خارج از کشور طرح نشوند بهتر است زیرا سبب ترویج برخی محاسبات غلط در خارج از کشور و در ذهن رقبای جمهوری اسلامی ایران نیز خواهند شد.
 
«در انتظار جشن توافق جامع هسته‌ای...»!
 
دولت به توافق نرسیدن را خطرناک می‌داند
 
علی میرباقری اخیراً در یادداشتی با عنوان «چرا توافق هسته‌ای می‌تواند نزدیک باشد؟» در روزنامه آرمان تأکید کرده است که دولت رئیس جمهور روحانی به توافق نرسیدن را خطرناک می‌داند!
 
وی در بخشی از یادداشت خود می‌نویسد: (دولت یازدهم) قاعدتاً با لمس خوشبینی افکار عمومی پس از کسب توافق موقت ژنو، عواقب به نتیجه نرسیدن مذاکرات را... برای خود و کشور خطرناک  برمی‌شمارد.
 
میرباقری می‌افزاید: علاوه بر این، بازگشت به شرایط موجود قبل از توافق موقت ژنو، با برجسته کردن نقاط اختلاف ایران و غرب بر پیچیدگی‌های اوضاع نابسامان منطقه، بویژه در عراق و سوریه افزوده و موجب افزایش تهدیدات خواهد شد. قاعدتا رویه دیگر این عدم توافق، به بقا و افزایش تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران برمی گردد که با تجربه ملموس اثرات آن در چند سال گذشته نیازی به بررسی هزینه‌های وارده آن بر ملت و دولت نیست!
 
او همچنین در خاتمه مطلب خود اظهار می‌کند: شاید برپایی جشن حصول توافق جامع هسته‌ای در وین، محتمل‌ترین اتفاقی باشد که باید در 3 آذر به انتظار آن نشست.
 
*آقای میرباقری در حالی مدعی وجود خوشبینی در افکار عمومی نسبت به توافق ژنو و ایضاً لمس آن از سوی دولت! شده‌اند که فی‌الواقع مشخص نیست چه ملاک و یا سندی در قبال این ادعا وجود دارد؟!
 
پر واضح آنکه اگرچه برخی اصلاح‌طلبان و حتی یکی از مقامات وزارت خارجه از روز اول، سعی در گره زدن معیشت مردم! به نتیجه مذاکرات داشتند اما مشخصاً تا امروز گزینه‌ی قابل لمسی به عنوان دستاورد مذاکرات هسته‌ای در زندگی مردم بروز نیافته و این در حالی است که همین نکته (بی‌دستاوردی مذاکرات) در کلام رهبر معظم انقلاب نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
 
پس قاعدتاً نتیجه دوم مورد اشاره یعنی خوشبینی افکار عمومی به مذاکرات هم نه مبنای عقلایی دارد و نه حتی مبنای استمزاجی!
 
چه اینکه افکار عمومی بیش از آنکه بخواهند تلاش کنند تا خود را نسبت به مذاکرات و آمریکا خوشبین نشان دهند، تحریم‌های چندین باره آمریکا پس از توافق ژنو و بددهنی‌ها و تهدید‌های مقامات کاخ سفید را دیده را لمس کرده‌اند.
 
آقای میرباقری همچنین در حالی این استفهام انکاری را بیان کرده است که نیازی به بررسی هزینه‌های تحمیلی علیه ایران نیست! که اولاً گزارش‌های رسمی حاکی از تأثیر حدود 25 درصد این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران است نه بیشتر، ثانیاً رئیس جمهور روحانی هم اخیراً در سخنانی در یک سفر خارجی اذعان کرد که آثار تحریم‌ها بر اقتصاد ایران در حال نزدیک شدن به عدد «صفر» است و ثالثاً از قضا «مسئله میزان تأثیرگذاری تحریم‌ها بر زندگی مردم و اقتصاد ایران» باید هرچه زودتر بعنوان یک مطالبه عمومی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد تا سهم «سوء مدیریت‌ها» و «تحریم‌ها» در آن مشخص شود تا کسانی که در آنها غش وجود دارد سیاه‌رو شوند و دیگر نتوانند از تحریم‌ها در مقابل افکار عمومی یک مترسک ترسناک بسازند.
 
گفتنیست یکی از مشاوران وزارت خارجه در یادداشتی که مدتی قبل در یکی از رسانه‌ها منتشر کرد، مدعی شد «برخی تفکرات بانفوذ»! نمی‌گذارند دستاوردهای مذاکرات هسته‌ای در داخل ایران گسترش یابد.
 
یک نشریه داخلی نیز در یک گزارش پیرامون مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 از این نوشت که دولت یازدهم به دنبال رفع «مشکلات و موانع داخلی» برای انجام تعهدات خویش است!
 
یک جریان داخلی در حالی مروّج خوشبینی به آمریکا و مذاکرات شده است که هم رهبر فرزانه انقلاب و هم وزیر امور خارجه کشورمان بعنوان سرپرست هیئت مذاکره‌کننده ایرانی چندین مرتبه اعلام کرده‌اند که نسبت به آمریکا بدبین و بی‌اعتمادند.
منبع: فارس