۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۰۸:۴۰
محمد حسين کاظمي

نمايي از دموکراسي در انگليس

کد خبر : ۲۰۸۸۱
برگزاري همه پرسي اخير در انگليس در خصوص اصلاح قوانين انتخابات پارلماني اين کشور با حاشيه هاي فراواني همراه بود.اين انتخابات نوعي رويارويي رسمي ميان دو حزب ليبرال دموکرات به رهبري نيک کلگ و حزب محافظه کار به رهبري ديويد کامرون نخست وزير انگليس محسوب مي شد.اگرچه کامرون اين رويا‌رويي رابه سود خود تمام کرد اما بازنده اين ميدان ،يعني نيک کلگ کسي است که هم اکنون يار ائتلافي کامرون و معاون نخست وزير انگليس محسوب مي شود!
يکي از مهم ترين نکاتي که بايد در خصوص برگزاري همه پرسي اخير به آن توجه داشت،استقبال اندک شهروندان انگليسي از اين
همه پرسي بود.کارشناسان تخمين زده اند که حدود 42 درصد شهروندان واجد شرايط انگليسي در اين همه پرسي مهم ،که مي توانست تعيين کننده الگو و قانون انتخابات پارلمان انگليس تا دهه هاي آتي باشد شرکت کرده اند.بي اهميتي مردم شهروندان انگليسي نسبت به اين همه پرسي مهم نشان مي دهد که احزاب سياسي  اين کشور،اعم از حزب کارگر،محافظه کار و ليبرال دموکرات عملا نتوانسته اند ارتباطي با بدنه جامعه و اقشار مختلف مردم بر قرار کنند.
در اينجا گريزي به آخرين انتخابات پارلماني برگزار شده در اتحاديه اروپا مي زنيم.انتخاباتي که در سال 2009 ميلادي برگزار شد.43در آن انتخابات  درصد مشاركت مردم، پايين ترين رقم مشاركت مردمي در طول دوره انتخابات پارلمان اروپا نام گرفت.مشاركت پايين مردم در انتخابات پارلماني اروپا  يا آنچه اخيرا در جريان برگزاري همه پرسي قانون انتخاباتي انگليس رخ داد به خوبي نشان مي دهدكه غرب در اقناع رواني شهروندان خود نسبت به همزاد پنداري با سياستمداران ناكام مانده است.غرب نه تنها در مواجهه با بحرانهاي اقتصادي ناکام مانده است،بلکه توان اقناع سياسي شهروندان خود را نيز از دست داده است .هم اکنون شهروندان کشورهاي اروپايي تلقي مثبتي از سياست و سياستمداران ندارند.در اينجا مهم نيست که سوسياليستها يا ليبرالها بر سر کار بيايند،بلکه مهم نوع نگاه بي تفاوت و بعضا خصمانه ملتهاي غربي نسبت به سرنوشت سياسي خود است.
در حالي که ملتهاي خاورميانه با حضوري ميليوني و گسترده عليه ديکتاتورهاي  منطقه وارد ميدان مبارزه شده اند و احياگران بيداري اسلامي لقب گرفته اند،شهروندان کشورهاي اروپايي نسبت به تعيين سرنوشت سياسي خود همچنان بي تفاوت هستند.در آن سوي ميدان،يعني خاورميانه ،ملتهاي مسلمان خون خود را در راه آزادي و فاصله گرفتن از ديکتاتورهاي وابسته به قدرتهاي بزرگ  فدا مي کنند اما در آن سوي دنيا،تماشاي برج ايفل در پاريس و ميدان بيگ بن در لندن براي شهروندان اروپايي مهم تر از تعيين قواعد راي دهي پارلماني آنهاست.
نکته جالب توجه اينکه سياستمداران غربي بدون توجه به حقايقي که در صحنه هايي مانند برگزاري انتخابات پارلماني اخير در انگليس نشان مي‌دهد خود را مدعي ايجاد دموکراسي در دنيا دانسته و دم از حقوق شهروندان و سياسي ملتهاي مختلف مي زنند.
به راستي دموکراسي مورد نظر مقامات غربي چه مختصاتي  دارد که حدود 60 درصد از شهروندان کشورهاي اروپايي را نسبت به مشارکت حداقلي سياسي در کشورهايشان،که همان حضور در انتخابات است،منفعل و بي ميل مي کند؟بديهي است که اين دموکراسي وارداتي بهتر است ارزاني افرادي  مانند باراک اوباما،نيکلا سارکوزي ،آنگلا مرکل و ديويد کامرون باشد .کساني که حسرت مشارکت گسترده و حداکثري  شهروندان کشورهايشان در انتخاباتهاي مختلف طي سالهاي اخير بر دل آنها مانده است .