صراط: ابراهیم اصغرزاده از چهرههای اصلاحطلب مدتی قبل در یک مناظره سیاسی به مفهومی به نام «اپوزسیون نجیب»! اشاره کرده و گفته است:
«اصلاحطلبان یک اپوزسیون نجیب در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. این اپوزسیون متفاوت از آن اپوزسیون در دوران آقای خاتمی است که هر 9 روز یک بحران ایجاد میکردند»!
به گزارش ایلنا، او همچنین خطاب به رئیسجمهور روحانی گفته است: آقای روحانی باید جریانهای نجیب که به ایشان رای داد را حمایت کند و آن هم میسر نیست مگر اینکه کاری کند دولت رادیکال بر سر کار نیاید.
در ادامه این اظهارات، آقای محمدرضا عارف نیز اخیراً بحث اپوزسیون بودن اصلاحطلبان را مورد اشاره قرار داده و در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه اعتماد؛ هنگامی که خبرنگار از وی میپرسد: آیا تعامل با حاکمیت به این معنا نیست که اصلاح طلبان نقش اپوزیسیون خود را پذیرفتهاند؟ گفته است:
«بر این باورم که تفکر اصلاحات عین تفکر انقلاب اسلامی است و اصلاحطلبی در ذات انقلاب است. تفکر اصلاحات هیچگاه در جایگاه اپوزیسیون قرار نمیگیرد و همواره به عنوان یک جریان در درون نظام مطرح است»
*در جایگاه اپوزسیون بودن یا نبودن، نسبت به یک حکومت بار معنایی خاصی را به ذهن القا میکند.
بار معنایی خاصی که صفاتی از قبیل نجیب یا نانجیب بودن، ارتباط یا عدم ارتباط با جریانهای معاند خارج از کشور و غیره را باید بعنوان یک صفت منفصل نسبت به آن بررسی کرد.
اپوزسیون در تعریف سیاستورزانه به معنای گروهی است که در خارج از چارچوبهای مورد قبول ارکان یک نظام سیاسی فعالیت میکند و خواهان تغییر در نظام حاکم است.
تغییری که البته در میان بازه اصلاح و براندازی قرار دارد و قیود نامحدودی را میتوان در چارچوب همین بازه به آن وصّالی کرد.
با عنایت به تعریف مذکور از مفهوم اپوزسیون و تبصرهی آن و با توجه به سوابق مشخص اردوگاهی که عارف و اصغرزاده به آن تعلق دارند، به نظر میرسد که مفاهیم قابل اقتراحی در صحبتهای پارادوکسیکال آقای اصغرزاده و آقای عارف درباره اپوزسیون بودن یا نبودن اصلاحطلبان وجود داشته باشد!
«تأکید بر وجود استبداد داخلی»، «فرجام براندازانه» و «عدم قبول انقلاب مسلحانه به این دلیل که هزینههای زیادی دارد» از جمله مقولاتی است که فقط طی دو سال گذشته در ادبیات چهرههای یک جریان خاص سیاسی قابل اشاره است.
«اصلاحطلبان یک اپوزسیون نجیب در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. این اپوزسیون متفاوت از آن اپوزسیون در دوران آقای خاتمی است که هر 9 روز یک بحران ایجاد میکردند»!
به گزارش ایلنا، او همچنین خطاب به رئیسجمهور روحانی گفته است: آقای روحانی باید جریانهای نجیب که به ایشان رای داد را حمایت کند و آن هم میسر نیست مگر اینکه کاری کند دولت رادیکال بر سر کار نیاید.
در ادامه این اظهارات، آقای محمدرضا عارف نیز اخیراً بحث اپوزسیون بودن اصلاحطلبان را مورد اشاره قرار داده و در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه اعتماد؛ هنگامی که خبرنگار از وی میپرسد: آیا تعامل با حاکمیت به این معنا نیست که اصلاح طلبان نقش اپوزیسیون خود را پذیرفتهاند؟ گفته است:
«بر این باورم که تفکر اصلاحات عین تفکر انقلاب اسلامی است و اصلاحطلبی در ذات انقلاب است. تفکر اصلاحات هیچگاه در جایگاه اپوزیسیون قرار نمیگیرد و همواره به عنوان یک جریان در درون نظام مطرح است»
*در جایگاه اپوزسیون بودن یا نبودن، نسبت به یک حکومت بار معنایی خاصی را به ذهن القا میکند.
بار معنایی خاصی که صفاتی از قبیل نجیب یا نانجیب بودن، ارتباط یا عدم ارتباط با جریانهای معاند خارج از کشور و غیره را باید بعنوان یک صفت منفصل نسبت به آن بررسی کرد.
اپوزسیون در تعریف سیاستورزانه به معنای گروهی است که در خارج از چارچوبهای مورد قبول ارکان یک نظام سیاسی فعالیت میکند و خواهان تغییر در نظام حاکم است.
تغییری که البته در میان بازه اصلاح و براندازی قرار دارد و قیود نامحدودی را میتوان در چارچوب همین بازه به آن وصّالی کرد.
با عنایت به تعریف مذکور از مفهوم اپوزسیون و تبصرهی آن و با توجه به سوابق مشخص اردوگاهی که عارف و اصغرزاده به آن تعلق دارند، به نظر میرسد که مفاهیم قابل اقتراحی در صحبتهای پارادوکسیکال آقای اصغرزاده و آقای عارف درباره اپوزسیون بودن یا نبودن اصلاحطلبان وجود داشته باشد!
«تأکید بر وجود استبداد داخلی»، «فرجام براندازانه» و «عدم قبول انقلاب مسلحانه به این دلیل که هزینههای زیادی دارد» از جمله مقولاتی است که فقط طی دو سال گذشته در ادبیات چهرههای یک جریان خاص سیاسی قابل اشاره است.