۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۰

افزایش حاضران حلقه‌ی اعتقاد به رضاشاه!

فرد مذکور که به نوشته شرق استاد دانشگاه در خارج از کشور است در قسمت انتهایی صحبت‌های خود گفته است: من با وجود اینکه معتقدم رضاشاه خدماتی به کشور داشته این را در کتاب تحولات عصر پهلوی ذکر کردم تا بگویم واقعیت این است که مجلسی که در آن زمان وجود داشت، مجلسی نبود که نماینده مردم باشد.
کد خبر : ۲۱۹۲۶۳
صراط: روزنامه شرق، اخیراً با شخصی به نام سیدحسن امین درباره تاریخ مشروطه گفت‌وگو کرده است.
 
فرد مذکور که به نوشته شرق استاد دانشگاه در خارج از کشور است در قسمت انتهایی صحبت‌های خود گفته است:
 
«من با وجود اینکه معتقدم رضاشاه خدماتی به کشور داشته این را در کتاب تحولات عصر پهلوی ذکر کردم تا بگویم واقعیت این است که مجلسی که در آن زمان وجود داشت، مجلسی نبود که نماینده مردم باشد. اما نکته اینجاست که ملت هم همین را دوست داشتند؛ مثلا نمی‌گفتند ببینیم همشهری‌های ما می‌خواهند به چه کسی رای دهند و ما هم برویم حمایت کنیم بلکه مردم می‌گفتند ببینیم چه کسی مورد نظر حاکمیت است. بنابراین ما خصیصه فرهنگی‌ای داشتیم که قدرت را تقدیس می‌کرد و با این فرهنگ هرجا هم که فرد دموکراتی وجود داشته باشد، او را به سمت استبداد سوق می‌دهد»
 
*صحبت‌های فرد مذکور که متأسفانه نظیر آن را طی سال‌های اخیر از جانب برخی اعضای ستاد یک جریان سیاسی خاص هم شنیده‌ایم! حرف‌های صحیحی نیستند.
 
رضای میرپنج، اگر هم در این کشور و در گوشه‌ای سنگی را بر روی سنگی گذاشت؛ مستنداً و اثباتاً نه از سر خدمت به مردم که برای خوشخدمتی به انگلستان و سایر اجنبی‌ها بود. (چه اینکه همان سنگ بر روی سنگ هم از آنجا که برای خدمت به مردم نبود، اثری جز اشغال کشور، کودتای 28 مرداد و ذلت و در قهقرا ماندن نداشت)
 
و البته تاریخ کشور به وضوح می‌گوید که حتی همین شخص خشک‌سر نیز در روزهایی که به سوی تبعیدگاهش روانه بود، قدم می‌زد و با خود می‌گفت «اشتباه کردم که حرف انگلیسی‌ها را گوش کردم»!
 
اما نکته آنجاست که اکنون عده‌ای پا به صحنه گذاشته و از پس ده‌ها سال تابوت رضای میرپنج را تکان می‌دهند و تلقینش می‌کنند که تو نفهمیده‌ای و کارهایت چیزی جز خدمت! نبوده است.
 
شخص مذکور در مصاحبه با شرق همچنین مردم عزیز ایران را به داشتن صفت «تقدیس قدرت»! متهم کرده است.
 
البته این متهم کردن‌ها چندان جدید نیستند و پیش از این از کسانی مثل آقایان احمد خرّم و محمود سریع‌القلم نیز شنیده و خوانده‌ایم که مردم ایران فریب می‌خورند،‌ خشن‌اند، رأی خود را به پول می‌فروشند، دروغگو هستند و پر حسد و ضعیف‌اند!
 
صحبت فرد مذکور البته دارای ضعف دلیل نیز هست چه اینکه ایرانیان اگر تقدیس کننده قدرت بودند؛ انقلاب شکوهمند سال 57 رخ نمی‌داد و قبل‌تر از آن نیز اساساً مشروطه‌ای وقوع نمی‌یافت.
 
و ایضاً، ایرانیان اگر تقدیس کننده قدرت بودند اساساً اسلام ناب محمدی نیز هیچگاه به ایران راه نمی‌یافت و مردم با همان نظام شاهان ساسانی می‌زیستند و قدرت همانان را تقدیس می‌کردند!
 
گفتنیست قبل از فرد مذکور، آقای سریع‌القلم نیز در یکی از نوشته‌های خود، مردم ایران «متملّق» خطاب کرده است.
 
پیش از آقای امین، آقای صادق زیباکلام و خانم معصومه ابتکار نیز به رضاشاه نسبت خدمتگزاری داده‌اند!
 
خانم ابتکار چند سال قبل در همین زمینه و در بخشی از مصاحبه خود با سایت جماران گفته بود: رویکرد دوره اول رژیم پهلوی سیاستی مبتنی بر تجدد کشور در جهت بهبود وضع زندگی مردم و رسیدن به الگوهای غربی تجدد و مدرنیته به نظر رسیده و الگوهای توسعه‌ای آن عمدتاً برگرفته از کشورهای صنعتی و پیشرفته بود.
 
هماهنگی میان برخی چهره‌های خارج از کشور، برخی استادان دانشگاه وابسته به یک جریان خاص در ایران و برخی فعالان سیاسی در نسبت دادن «خدمت» به رضای میرپنج محل تأمل است.
منبع: فارس