۰۱ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۹:۵۶

گردشگرانی که به ایران نمی‌آیند

کد خبر : ۲۲۹۹
ایران اکونومیست: بسیاری ایران را کشور چهار فصل می‌دانند و بسیاری، آن را سرزمین شگفتی‌های تاریخ می‌خوانند.

به گزارش فرارو؛ اما گویا در طول زمان جاذبه های طبیعی و تاریخی این خطه پهناور، رنگ می بازند و از جایگاه درخور خویش دور می‌مانند. و امروز کشوری که در جای جایش می‌توان بساط سیر و سیاحت افکند را ضعفی چنان فرا گرفته که حتی قدرت رقابت با کشورهای اطراف و منطقه را ندارد. مشتاقان گردشگری را فرا نمی‌خواند و تشنگان طبیعت بکر و آثار باستانی را از خود می‌راند.
امروزه توریسم یکی از پر رونق ترین فعالیت های اقتصادی جهان به شمار می‌رود. این صنعت پیشرو به قدری در توسعه اقتصادی، اجتماعی کشورها اهمیت دارد که اقتصاددانان آن را «صادرات نامرئی» نام نهاده اند.
مهم در گردشگری
صنعت توریسم در جهان به صنعتی حساس و شکننده‌ مشهور است که توسعه‌ی آن در گرو درک متقابل فرهنگی و اهمیت به زیرساخت‌های مورد نیاز است.
باید توجه داشت که جاذبه‌های طبيعی، آثار باستانی و معماری تنها دليل سفر نيستند، بلكه هتل‌های مدرن، درياچه‌های مصنوعی، و دیگر امکانات دنیای مدرن نيز نقش مهمي در جذب گردشگر و درآمدزايی دارند و می‌توان گفت حالا كه به نوعی، مدرنيته با زندگی مردم گره خورده است، تنها از طريق جاذبه‌های تاريخی و ميراثی نمی‌توان صنعت گردشگری را جايگزين صنعت نفت و منبع درآمد يك كشور دانست.
كارشناسان براين باورند كه نا امن شدن خطوط پروازی ايران نتايج منفی بی ‌شماری را بر اقتصاد گردشگری تحمیل می‌کند. نبود پرواز مستقیم میان تهران و برخی شهرهای بزرگ حتی در اروپا، نیز به این مشکل دامن می‌زند.
در این بین تبلیغات گسترده منفی در خصوص دستگیری چند تبعه کشورهای غربی سبب شده تا ایران از مقصد بسیاری از تورهای گردشگری اروپایی حذف شود و یا متقاضیان سفر به ایران کاهشی چشمگیر پیدا کنند.
وعده ها و وعیدها
اسفنديار رحيم ‌مشايی در مراسم كلنگ‌زنی پروژه‌های گردشگری استان مازندران در دی ماه سال 1386 با بيان اين‌كه تحول عظيم صنعت گردشگری كشور با عزم و جزم ملت و دولت در دو سال اخير صورت گرفته است، اظهار داشت: «تمام تلاش خود را انجام می‌دهيم تا جايگاه گردشگری ايران را آن‌چنان كه در شأن ملت ايران است، ارتقا دهيم.»
رحیم مشایی در اردیبهشت سال جاری در دیدار با نمایندگان مجلس گفت: «با همکاری و همیاری نیروهای علاقمند نظام می توان برنامه‌ها و سیاست‌ها را با سرعت بیشتری عملی ساخت.»
وی به تحقق عدالت در سیاست گذاری‌ها اشاره کرد و یادآور شد: «سیاست‌های توسعه گردشگری در محل استان‌های کشور دنبال شده و نتیجه آن رضایت بخش است.»
به دنبال آمار
امسال سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از ورود 5/1 ميليون گردشگر به كشور خبر داد؛ اما سؤال اساسی اينجاست كه اين 5/1 ميليون نفر كجا هستند كه ورودشان نه تنها حس نمی‌شود كه در ساختار اقتصادی مردم نيز تأثيری نمی‌گذارد؟
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران وضعیت صنعت گردشگری و میزان ورود گردشگران خارجی به کشور را مطلوب اعلام داشت که برای بسیاری از کارشناسان حوزه گردشگری باورنکردنی و قابل بحث بود. بر اساس تعاریف شورای جهانی سفر و گردشگری، میان معنای «مسافر»، «گردشگر» و «بازدید کننده» تفاوت‌هایی وجود دارد و نمی‌توان تمام مسافران ورودی به یک کشور را به عنوان توریست یا گردشگر به شمار آورد. اما سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور انکارکنندگان آمار نزدیک به دو میلیون را افرادی ناآگاه توصیف کرده که از آمارها اطلاع درستی ندارند.
دبیر جامعه تخصصی تورگردانان نیز از کاهش بیش از 50 درصدی تورهای ورودی به کشور طی سه ماهه نخست نیمه دوم سال 88 خبر داد.
مسيح‌‌الله صفا، رئيس جامعه هتل‌داران كيش و عضو انجمن دفاتر خدمات مسافرتي ايران آمار حضور يك ميليون و 500 هزار نفر گردشگر خارجي در 7ماه گذشته را نادرست دانسته و استدلال کرده است: «اگر اين تعداد گردشگر خارجی در 7ماه گذشته را به تعداد روزها تقسيم كنيم، روزانه بيش از 7هزار نفر را بالغ می‌شود و روزانه بيش از 7 هزار نفر به معنی روزانه 30پرواز خارجی است، آن‌هم فقط گردشگر آيا اين 30پرواز عملی شده است؟! در فرودگاه امام(ره) روزانه حتی نصف اين تعداد پرواز هم به زمين نمی‌نشيند. نكته ديگر اينكه گردشگر خارجی كه يك شب در كشور مقصد اقامت نمی‌كند. اين يعني شب اول 7 هزار نفر، شب دوم 14 هزار نفر و شب سوم اين تعداد به 21 هزار نفر می‌رسد. اين تعداد گردشگر اگر يك هفته هم بماند ظرفيت اشغال هتل‌های ما به 49 هزار نفر در يك شب توسط گردشگران خارجی مي‌رسد.»
از سویی دیگر، بر اساس پیش‌بینی‌های شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC)، وضعیت صنعت گردشگری در ایران تا سال ۲۰۱۹ هم‌چنان مطلوب نخواهد بود. این شورا پیش‌بینی کرده است که سهم صنعت گردشگری ایران در تولید ناخالص ملی این کشور در ده سال آینده به جای افزایش، کاهش خواهد یافت و از ۲/۸ درصد در سال ۲۰۰۹ به حدود ۱/۸ درصد در سال ۲۰۱۹ خواهد رسید.
صد البته که چشم گشودن به واقعیت‌های صنعت گردشگری ایران، نباید با زیر پا نهادن غرور ملی یکسان تلقی شود. تنها باید در نظر داشت که بی رونقی این صنعت علاوه بر هدر دادن منبع بزرگ اقتصادی، راه مطمئن اثربخشی بر مردم کشورهای جهان را مسدود کرده و در قابل با فرستادن گردشگران ایرانی به خارج از کشور، دست‌های آن سوی مرزها را برای تبلیغ و تحمیل عقاید به مردم ما باز می کند.