۱۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۲:۵۴

گفت‌وگو با قدیمی‌ترین افسر ناوشکن نقدی

ناوسروان احمدی گفت: در مناطقی مثل خلیج عدن که حدود 30 کشور حضور دارند، آمریکایی ها هم هستن و وقتی ناو نقدی رو می بینند و با زمانی که ساخته شده مقایسه اش می کنند و می بینند که به روز شده، تعجب می‌کنند.
کد خبر : ۲۳۵۴۵۴

صراط: سال آینده همین روزها، قدیمی‌ترین افسر ناوشکن نقدی، اولین روزهای بازنشستگی خود را سپری می‌کند.

اهل شهرستان دلوار بوشهر است و 46 سال سن دارد که بیش از نیمی از آن را برروی این ناوشکن قدیمی سپری کرده است

گفت‌وگو با قدیمی‌ترین افسر ناوشکن نقدی

ناوسروان مکانیک محمدرضا احمدی یکی از دوست‌داشتنی‌ترین افسران ناوشکن شهید دریابان نقدی است که اگر 2 سال ابتدایی خدمتش را کنار بگذاریم، تمام 27 سال بقیه را برروی همین ناو خدمت کرده و حالا بخشی از تاریخ این یگان شده است.

گفت‌وگو با قدیمی‌ترین افسر ناوشکن نقدی

با او در آخرین روزهای سال 93، وقتی ناوگروه 33 نداجا در اقیانوس هند بود و به سمت بندر کوچی در هندوستان حرکت می کرد، به گفتگو نشستیم.

*به خاطر دارید که دقیقا چه روزی وارد ناوشکن نقدی شدید؟

اواخر جنگ، درست 13 مرداد 67 روز پنجشنبه بود که برای خدمت به ناو نقدی آمدم. آن زمان 17-18 سالم بود.

* چقدر این یگان را از قبل می‌شناختید؟

آشنایی کمی داشتم. البته قبل از آن، مدتی برای آموزش به یگانهای دیگر رفته بودم ولی از وقتی روی نقدی آمدم، تا امروز تقریبا در همه ماموریتهای دریایی‌اش بودم.

* چرا نقدی را یکی از نمادهای بهسازی در نیروی دریایی می‌دانند؟

وقتی من خودم وارد این یگان شدم، فعال و دریارو بود ولی تجهیزات قدیمی داشت. هم در بخش موتور و هم تسلیحات و تجهیزات. بعد از جنگ، بازسازی ناو در دستور کار قرار گرفت و امروز این یگان یکی از بهترین شناورهای نیروی دریایی است.

برای مثال، زمانی این ناو فقط 2 قبضه توپ 3 اینچ داشت که یکی در پاشنه و یکی هم در سینه بود اما امروز یک قبضه توپ پیشرفته 76 میلی متری ساخت داخل روی سینه قرار گرفته و انواع تجهیزات دیگر از موشک های سطح به سطح گرفته تا اژدر برروی آن نصب شده است.

این ناو زمانی 10 تا 12 گره سرعت داشت ولی الان چیزی حدود 2 برابر این سرعت را دارد.

* چند بار با این ناو ماموریت رفته‌اید؟

من تقریبا در تمام ماموریتهای داخلی و خارجی نقدی بودم و همین امسال در همه ماموریتها حضور داشتم و 216 روز را در دریا بودیم.

* چند فرزند دارید؟

3 تا. یک دختر به نام صاحبه که متولد 70 و دانشجوی کارشناسی ارشد است و 2 پسر به نامهای سامان و محمدمهدی که اولی متولد سال 72 و دومی هم متولد 85 است. پسر اولم خدمت سربازی‌اش را در همین منطقه دریایی بوشهر بوده است.

* چقدر سفارش او را کردید تا سربازی برایش سخت نگذرد؟

راستش برای همین‌ها من خودم اصلا دوست نداشتم اینجا خدمت کند ولی به هر حال بودن من اینجا بی تاثیر نبود و برخی دوستان هوای او را داشتند.

* دوست دارید پسراتون در آینده مثلا دکتر و مهندس شوند یا راه شما رو ادامه بدن؟

آنها را آزاد گذاشتم تا خودشون راهشان را انتخاب کنند ولی خیلی دوست دارم که حداقل یکی از پسرهایم یا برادرزاده و خواهرزادم این راه رو ادامه بدن و خصوصا اینکه روی یگان نقدی خدمت کنند.

* شما که این همه مدت از سال را در دریا می‌گذرانید، خانواده اعتراض نمی کنند؟ مثلا همین ماموریت رو نمی گفتند چون عیده نرو؟

خانواده دیگه عادت کردند. من جوان بودم که ازدواج کردم و همان سن و سال بودم که اومدم روی این یگان. در واقع کار و زندگی من با هم حرکت کردند.

* تا الان که حدود 70 روز از این ماموریت گذشته، بیشتر دلتون برای چه کسی تنگ شده؟

برای خانواده ام.

* تا الان چند بار تونستید باهاشون صحبت کنید؟

4 بار

* بیشتر با کدومشون؟

حاج خانوم.

* تلخ ترین و شیرین ترین خاطرتون از نقدی رو به یاد دارید؟

تلخ ترین خاطره شاید از دست دادن یکی از همکارانمون در حین ماموریت بود که سال 79 در جریان یکی از رزمایش ها، همینجا روی یگان سکته قلبی کرد.

شیرین ترین خاطره هم مربوط میشه به روزی که موتورهای ناو تعویض شد و موقع تحویل، یگان با 22 گره سرعت تست شد و الان هم کم و بیش همون توان رو حفظ کرده.

(توضیح: سیستم رانش و موتورهای ناو نقدی در سال 84 تعویض شد).

* سخت ترین رسته روی یگان شناوری کدوم رسته است؟

من میگم رسته موتور چون هم سرو صداش زیاده و هم گرماش. البته کارش هم بسیار مهمه و دقت زیادی رو می طلبه.

* چقدر به تور دریاهای خراب خوردید؟

زیاد پیش میاد که دریا خراب بشه. من فکر می کنم یکی از خراب ترین دریاها وقتی بود که ناوگروه دوم اعزام شد در سال 88. همین ناو نقدی و بندرعباس باهم بودند. یادمه درست از 16 تیر بود که دریا به مدت 2 ماه خراب شد و تو این مدت، 15 روزش خیلی خراب بود طوریکه سینه و پاشنه ناو کاملا زیر آب می رفت و کسی جرات رفتن به این اماکن رو نداشت. درهای ورودی و خروجی کاملا بسته و امکان کار در آشپزخانه هم نبود. غذای پرسنل هم شده بود فقط تخم مرغ و سیب زمینی آب پز.

اینجور مواقع کسی آسایش نداره و دقت بیشتری هم می خواد.

* چقدر ترسیدید تو اون وضعیت؟

ترس که نه. اگر قرار باشه منم بترسم، دیگه وای به حال جونترها. ما هر موقع می خواهیم به دریا بریم، خودمون رو برای دریای خراب و هوای طوفانی آماده می کنیم.

* چندبار تاحالا دریازده شدید؟

اوایل کارم 3-4 باری شدم. تازه دریا به این خرابی ها هم نبود ولی الان دیگه عادت کردم.

* چقدر با پرسنل «بایندُر» کُری خونی دارید؟

خیلی زیاد. البته خوب طبیعتا کُری سالم و رقابت برای بهتر شدن. همه ما یک هدف رو دنبال می کنیم. من خودم زیاد اهل کری خونی هستم و اونها هم خوب منو می شناسن. خب طبیعیه که نقدی همیشه اوله.

(توضیح: نیروی دریایی در سال 1963 چهار فروند ناو رزمی از این کلاس را به نامهای بایندر، نقدی، کهنمویی و میلانیان در اختیار گرفت که از این چهار فروند، دو ناو کهنمویی و میلانیان در حین جنگ تحمیلی از بین رفتند. این یگانها به یاد 4 تن از فرماندهان شهید نیروی دریایی در دهه 20 نامگذاری شد.)

* از میان این ماموریتهایی که رفتید، کدامیک بیشتر به دلتون چسبید و تو ذهنتون ماند؟

خب من گفتم که تقریبا همه ماموریت های نقدی رو حتی داخلی ها رو هم بودم. یکی از بهترین سفرها وقتی بود که از کانال سوئز گذشتیم. قدیمی‌ترها زیاد از این کانال تعریف می کردند و ما هم چیزهایی شنیده بودیم ولی وقتی خودمون رد شدیم حال خوبی داشت. یکی دیگه هم وقتی به هند رفتیم و وضعیت این کشور رو دیدم. آدم با دیدن اینها می فهمه که چقدر تو کشور خودش راحته.

* به نظر شما وقتی امریکایی ها نقدی رو تو ماموریت های دوردست می بینند که بعد از حدود 52 سال اینطور آماده و سرحال شرکت می کنه، چه فکر می کنند؟

تو مناطقی مثل خلیج عدن که حدود 30 کشور حضور دارند، آمریکایی ها هم هستن. طبیعتا وقتی این ناو رو می بینند و مقایسه اش می کنن با زمانی که ساخته شد و می بینند که از نظر تسلیحات و سامانه های ناوبری به روز شده، تعجب می کنند.

* شما چقدر شغلتون رو دوست دارید؟

من این شغل رو دوست ندارم، بهش افتخار می کنم. این یه چیزی بالاتر از دوست داشتنه. من با این ناو بزرگ شدم و الان نقدی رو یکی از اعضای خانوادم می دونم. مثل پسرهام. خدمت تو نیروی دریایی افتخارآمیزه. وقتی علی رغم تحریم، در میان 30 کشور جهان در آبهای دور حضور داریم و پرچم ایران رو اونجا بالا می بریم، این افتخار داره. وقتی می بینیم که خیلی از کشورها علی رغم اینکه تحریم هم نیستن ولی توان این کارهای بزرگ رو ندارن، این غرور آمیزه.

من اگر اینطور با جون و دل تو همه ماموریت های ناو نقدی شرکت کردم، به خاطر پول و حق ماموریت و این چیزها نیست، من عاشق این کارم. عاشق این ناو هستم.

* اگر الان بگویند ماموریت شما 2 ماه دیگه هم تمدید شد، چه حالی می‌شوید؟

برام فرقی نداره. قبلا هم این اتفاقها افتاده و یا شده که مثلا یک روز پهلوگیری کردیم و مجددا رفتیم ماموریت. تو اون یک روز خیلی ها رفتن به خانواده سر زدن ولی من همون یک روز رو هم نرفتم. دوری بسیار سخته ولی اینطور نیست که نشه تحملش کرد.

* نظرتون رو خیلی کوتاه درباره این کلمات بگوئید لطفا:

خلیج عدن: ماموریت های طولانی

ناو بندرعباس: همراه همیشگی نقدی

امیر سیاری: بسیار دوست داشتنی

22 گره سرعت: آرزوی پرسنل بایندر (با خنده)

عمردهی انقلابی: این ناو قبل از انقلاب داشت بازنشسته میشد ولی الان بیش از 50 ساله که فعاله.

نیروی دریایی راهبری: فعال در منطقه

ناو نقدی: زندگی و جوونی ما

بازنشستگی: بسیار سخت ولی چاره ای نیست.


منبع: فارس