۲۸ تير ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۳

كيفيت پوشش زنان پيش از اسلام

زنان در دوران جاهليت، به پوشش كامل مقيد نبودند و با مردان هم نشين بودند. آنها در مجالس عمومي شركت مي كردند و در مكان‌هاي عمومي رفت وآمد داشتند. لباس‌هاي زنانه تمام بدن را نمي‌پوشاند و مقداري از سر و گردن و گوش و سينه و دست و پاي آنان باز بود.
کد خبر : ۲۵۷۸۷

پوشش زنان در اديان پيش از اسلام
=====================
پوشش و لباس از نيازهاي انسان به شمار مي‌آيد كه از آغاز آفرينش به آن احتياج داشته و كوشيده است خود را بپوشاند. در عهد سليمان(ع), زنان افزون بر پوشش بدن، روبند هم به صورت مي‌انداختند و اين سنّت در زمان ابراهيم(ع) نيز رايج بود.1
در جامعه زرتشتي، لزوم پوشش زن, در مراسم عبادي و حرمت نگاه به زنان و همچنين طرح حدود كيفيت حجاب, از وجود پوشش زنان زرتشتي حكايت دارد. در زمان زرتشت، پوشش صورت معمول نبود, ولي پوشاندن موي سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر ميان همگان رايج بود. زن با آزادي در محيط بيرون خانه رفت و آمد و همراه مردان كار مي كرد, ولي اين امور با حجاب كامل و پرهيز شديد از اختلاط‌هاي فسادانگيز همراه بود.2
در كتاب مقدس يهوديان، موارد بسياري يافت مي‌شود كه به‌طور صريح يا ضمني، بد حجاب و پوشش زن و مسائل مربوط به آن تأكيد شده است. حتي در برخي از آنها، لفظ چادر به كار رفته كه نشان دهنده نوع پوشش زنان آن عصر است. سيره عملي يهوديان مبني بر بهره مندي از چادر و بُرقع و روبند (كه بارها در تورات آمده است)، تفكيك و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در كنيسه، ناشايست شمردن اشعاري كه در تمجيد زيبايي زنان سروده شده، منع گفت-وگوي علني مردان و زنان حتي ميان زن و شوهر، جلوگيري از رفتن به مدرسه و مسجد و ايراد خطابه زنان از پشت پرده، نه تنها نشان دهنده وجوب حجاب در شريعت يهود, بلكه بيانگر اجراي سرسختانه و شدت عمل قوانين و سيره يهوديان درباره كيفيت حجاب است.3
مسيحيت نه تنها احكام شريعت يهود را درباره حجاب زنان تغيير نداد, بلكه قوانين شديد آن را استمرار بخشيد و در برخي موارد، با تأكيد بيشتري، حجاب را مطرح كرد.
در مسيحيت, به دليل تقدس تجّرد و براي از بين بردن زمينه تحريك و تهييج جوانان، رعايت پوشش كامل و دوري از آرايش, به شكل شديدتري وارد شده است. در كتاب مقدس مسيحيان, به‌طور صريح, آياتي درباره لزوم عفت و خانه-نشيني، آراستگي زن به وسليه حيا، پرهيز از آرايش با جواهرات و بافتن مو و همچنين وجوب پوشاندن موي سر, به ويژه در مراسم عبادي و داشتن وقار و دوري از نگاه به نامحرم آمده كه بيانگر حجاب واجب ديني است.
دستورهاي ديني پاپ‌ها و كاردينال‌ها مبني بر رعايت كامل حجاب يا محصور بودن در خانه، وجوب پوشش صورت و پرهيز از هرگونه جواهرات و تزيين موي سر يا رنگ كردن آن و تغيير صورت و وجوب دوري گزيدن از هر چيز تحريك آميز و دوستان شهوت پرست، سيماي احكام فقهي كليسا را ترسيم مي‌كند و شدت آن را نسبت به شريعت يهود و زرتشت نشان مي‌دهد.4

پوشش زنان در اقوام و ملل ديگر
------------------------------------
بسياري از تاريخ نگاران و انديشوران، به وجود پوشش در ميان زنان در ملت هاي گوناگون اشاره مي‌كنند. فريد وجدي در دايرة المعارف قرن بيستم مي‌نويسد:
حجاب زنان سابقه‌اي طولاني دارد. سخن درباره حجاب در ميان سخنان قديمي‌ترين نويسندگان يوناني به چشم مي‌خورد. زنان سر را مي‌پوشاندند، ولي صورتشان باز بوده است. وقتي به بازار مي‌رفتند، بر آنان واجب بود صورتشان را نيز بپوشانند.5
حجاب يا چادر، بخشي از لباس زنان يونان باستان و روم قديم بوده كه براي زينت از آن استفاده مي‌كردند. يونانيان براي پوشيدن چادر و حجاب، جنبه‌هاي سحري يا جادويي آن را مورد نظر قرار مي‌دادند؛ زيرا بر سر گذاشتن چادر بيشتر در مراسم و مجالس ديني رايج بود و عده‌اي مي‌پندارند كه پوشيدن چادر براي زنان راهبه لازم بوده است. برخي نيز معتقدند چادري كه عروس بر سر مي‌نهد، براي پوشانيدن جمال خود از چشم حسودان است. در اروپاي قرون وسطا، چادر جزئي از زينت سر بود.6 با مطالعه آثار و تمدن‌هاي مختلف چنين به نظر مي‌رسد كه حجاب زنان از عادات قديمي تمدن‌هاي بشري بوده است. "زنان يوناني در دوره‌هاي گذشته صورت و اندامشان را تا روي پا مي‌پوشاندند ".7
"بت پرستان هند، چيزي مانند چادر مي‌پوشند و آن را روي خود مي‌كشند، به گونه اي كه صورتشان پيدا نيست. اين به خاطر مجاورت با مسلمانان نيست؛ چرا كه حجاب در هندوستان وجود دارد. آنان با مسلمانان عناد دارند, ولي ملتزم به رعايت حجاب هستند كه سبب حجاب آنها حياست ".8
مجموعه گزارش‌هاي تاريخي, به خوبي اثبات مي‌كند كه در كشورهاي گوناگون, نه تنها حجاب زن به طور كامل رعايت مي‌شد، بلكه در برخي موارد، از حد تعادل, خارج و سبب خانه نشيني زنان مي گشت. صرف نظر از افراط و تفريط‌هايي كه درباره حجاب وجود داشته، رواج آن نزد بيشتر ملل, دليلي روشن بر گرايش فطري و باطني انسان‌ها به حجاب است.
حضرت آدم و حوا (ع)، آن هنگام كه از بهشت اخراج شدند و پوشش خود را از دست دادند (عورتشان آشكار شد), سريع خود را با برگ درختان پوشاندند كه اين نمونه آشكاري از فطري بودن مسئله حجاب است:
فَدَلاّهُما بِغُرُورٍ فَلَمّا ذاقَا الشّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ... . (اعراف: 22)
آدم و حوا از آن درخت ممنوعه چشيدند، پوشش خود را از دست دادند و به سرعت با برگ درختان بهشتي خود را پوشاندند.

پوشش زنان ايران
--------------------
زنان ايراني هم از اين قاعده‌ كلي مستثنا نبودند. زنان در زمان مادها كه نخستين ساكنان ايران بودند، حجاب كاملي داشتند كه شامل پيراهن بلند چين‌دار، شلوار تا مچ و چادر و شنلي روي لباس‌ها بود. اين حجاب در زمان پارس‌ها (هخامنشيان، اشكانيان و ساسانيان) نيز معمول بود. ويل‌دورانت درباره ايرانيان چنين نوشته است:
پس از داريوش، مقام زن مخصوصاً در طبقه ثروتمند تنزل پيدا كرد. زنان فقير چون براي كار كردن ناچار از آمد و شد ميان مردم بودند, آزادي خود را حفظ كردند, ولي در مورد زنان ديگر، گوشه نشيني زمان] عادت ماهيانه[ كه برايشان واجب بود، رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگي اجتماعي‌شان را فرا گرفت و اين امر مبناي پرده پوشي در ميان مسلمانان به شمار مي‌رفت. زنان طبقات بالاي اجتماع جرئت آن را نداشتند كه جز در تخت روان روپوش‌دار از خانه بيرون بيايند و هرگز به آنان اجازه داده نمي‌شد كه آشكارا با مردان صحبت كنند. زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردي و حتي پدر يا برادرشان را ببينند. در نقش‌هايي كه از ايران باستان بر جاي مانده, هيچ صورت زني ديده نمي‌شود و نامي از ايشان به چشم نمي‌خورد.9
حجاب در ايران باستان بسيار سخت و شديد بود، به‌گونه اي كه حتي پدر يا برادر هم نامحرم بودند. به عقيده ويل دورانت، علت اصلي پيدايش حجاب در ايران باستان، مقررات شديدي بود كه بر اساس رسوم و آيين كهن درباره زن ]در دوران عادت[ اجرا مي‌شد و او را در اتاقي زنداني مي كردند و همه در مدت عادت زنانگي, از او دوري مي جستند.10
كنت گوبينو در كتاب سه سال در ايران مي‌نويسد:
حجاب شديد دوره ساساني در دوره اسلام در ميان مسلمانان باقي ماند. او معتقد است كه آنچه در ايران ساساني بوده است, تنها پوشيدگي زن نبوده, بلكه مخفي نگه داشتن زن بوده است. او مدعي است كه خودسري موبدان و شاهزادگان آن دوره به‌قدري بوده كه اگر كسي زن زيبايي در خانه داشت, نمي‌گذاشت كسي از وجودش آگاه شود و حتي الامكان او را پنهان مي‌كرد؛ زيرا اگر معلوم مي‌شد كه چنين خانم زيبايي در خانه‌اش است, ديگر مالك او، احياناً مالك جان خودش هم نبود.11

پوشش زنان در دوره جاهليت
---------------------------------
زنان در دوران جاهليت، به پوشش كامل مقيد نبودند و با مردان هم نشين بودند. آنها در مجالس عمومي شركت مي كردند و در مكان‌هاي عمومي رفت وآمد داشتند. لباس‌هاي زنانه تمام بدن را نمي‌پوشاند و مقداري از سر و گردن و گوش و سينه و دست و پاي آنان باز بود. زمخشري در اين‌زمينه نوشته است:
گريبان جامه‌ زنان گشاد بود, به گونه‌اي كه گودي گردن، سينه‌ها و اطراف آن آشكار مي‌شد. زنان روسري خود را به پشت سر مي‌بستند و از جلو، مكشوف مي‌ماندند... برخي زنان، گام بر زمين مي‌كوفتند تا از صداي خلخال او دريابند كه خلخال دارد. گفته‌اند كه گاه نيز براي آنكه معلوم شود دو خلخال دارد, پاهايشان را به هم مي‌زدند.12
سيوطي نيز گفته است:
از سعيد بن جبير نقل شده كه خلخال زن داراي زنگوله‌هايي بود كه هرگاه مرد غريبي بر او مي‌گذشت، پايش را عمدي تكان مي‌داد تا او صداي خلخال را بشنود.13
غرناطي در اين باره مي‌نويسد:
در آن زمان، لباس‌هايي با گريبان فراخ مي‌پوشيدند، به گونه‌اي كه سينه‌هايشان پيدا بود و روسري خود را از پشت مي‌بستند. ازاين رو, گوش و گردن و سينه باز مي‌ماند... .14
اين گونه پوشش, پس از ظهور اسلام و تا پس از هجرت نيز ادامه داشت تا آنكه آيات حجاب در سوره احزاب و نور نازل شد. روايات وارد شده درباره‌ شرايط نزول آيات حجاب نيز بر اين امر دلالت دارد.

دلايل تأكيد اسلام بر پوشش مناسب زنان
----------------------------------------------
1. التهاب هاي جنسي
.................................
در جامعه‌اي كه پيوند ميان زن و مرد، بدون ضابطه است و حريمي ميان زن و مرد وجود ندارد، نياز جنسي از حد طبيعي و متعادل خود خارج مي‌شود و به شكلي بيمارگونه افزايش مي يابد و به صورت يك خواست اشباع نشدني در مي‌آيد. استاد مطهري در كتاب مسئله حجاب در اين باره مي‌نويسد:
نبودن حريم ميان زن و مرد و آزادي معاشرت‌هاي بي‌بندوبار، هيجان‌ها و التهاب‌هاي جنسي را فزوني مي‌بخشد و تقاضاهاي سكس را به صورت يك عطش روحي و يك خواست اشباع نشدني درمي‌آورد.
وجود حرم‌سراها، غزل سرايي‌هاي ابتذال آميز بشر، حكايات عاشقانه از عشق‌هاي جنسي، دليلي بر سيري ناپذيري اين غريزه و قدرت شگرف اين غريزه دارد. غريزه جنسي, غريزه‌اي نيرومند، عميق و درياصفت است. هرچه بيشتر اطاعت شود‏‏‏, سركش‌تر مي‌گردد. همچون آتش كه هرچه به آن بيشتر خوراك بدهند, شعله‌ورتر مي‌شود.15
مسئله ديگر, حساسيت بيشتر مردان نسبت به محرك‌هاي جنسي در مقايسه با زنان است. ازاين رو, پوشش نامناسب زنان و جاذبه ناشي از آن, مردان را تحريك مي كند. اين تحريك پذيري, افزون بر ايجاد فساد اخلاقي موجب اختلال رواني ناشي از هيجان‌هاي جنسي بيمارگونه نيز مي‌شود.
يكي از تدبيرهاي اسلام براي تعديل و مهار كردن اين غريزه, پوشش و كنترل نگاه است. آيه هاي الهي از زنان مي‌خواهد كه پوشش مناسب داشته‌ باشند و از مردان مي‌خواهد نگاهشان را كنترل كنند.16

2. ميل به تبرج و خودنمايي در زنان
................................................
يكي ديگر از دلايل تأكيد بر حجاب, ميل به خودنمايي زنان است. همين ميل است كه سبب مي‌شود زنان به لباس‌هاي بدن-نما و آرايش‌هاي تحريك كننده روي آورند. اگر اين ميل كنترل نشود، فسادآفرين خواهد بود. پوشش, مهم ترين عامل تعديل اين ميل است.
در تفسير الميزان در تعريف تبرج آمده است: "كلمه تبرج به معناي ظاهر شدن در برابر مردم است. همان طور كه برج قلعه براي همه هويداست... ".17
در تفسير نمونه, ذيل آيه "لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَي... " (احزاب: 33) آمده است:
همچون جاهليت نخستين, در ميان جمعيت ظاهر نشويد و اندام و وسايل زينت خود را در معرض تماشاي ديگران قرار ندهيد... تبرج به معني آشكار شدن در برابر مردم است... .18
زنان از نظر رواني، به خودنمايي و ظاهر شدن در برابر مردم تمايل دارند و اين ميل رواني, آنان را به سمت نشان دادن خود و زينت‌هايشان به ديگران مي‌كشاند.
اسلام براي كنترل اين ميل دروني، مسئله پوشش در عرصه‌هاي عمومي را مطرح براي پاسخ گويي مناسب به اين ميل، زنان را به داشتن زينت و آرايش در عرصه‌هاي خصوصي تشويق كرده است. طرح حجاب و پوشش در آموزه‌هاي ديني، هرگز به معناي ناديده انگاشتن نياز طبيعي و اصيل زنان به خودآرايي نيست. بارها در روايت ها ديده‌ايم كه بر ضرورت پرداختن زنان به زينت و آراستگي اشاره و تأكيد شده است. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: "زن به سه چيز نياز دارد كه يكي از آنها آراستگي است ".19
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به بعضي از همسرانشان كه به آراستگي خود توجه نداشتند, مي‌فرمود: "چرا ژوليده هستي و به دليل سرمه نكشيدن, چشمت سفيد شده و چرا خضاب نمي‌كني و موهاي خود را رنگ نمي‌كني؟20
امام باقر(ع) مي‌فرمايد: "سزاوار نيست كه زن خودش را معطل كند (از برخي زيورآلات استفاده نكند), هرچند آويختن گردن بندي به گردنش باشد ". 21
در روايات متعدد، خوش‌بو كردن زن،22 آراستن ناخن،23 توجه به زيبايي چهره24 و رنگ موي زن9 از يك سو و لزوم آراستگي شوهر براي زن از سوي ديگر مورد توجه قرار گرفته است كه مجموعه اين روايات, از توجه اسلام به اين نياز زن حكايت دارد. شارع مقدس با وضع حكم شرعي حجاب براي زنان، قصد تعديل نياز به خودآرايي و تبرج را دارد. افزون بر آن، در دين, حكم پوشش، به حضور در عرصه عمومي اجتماع مربوط است و به زنان اجازه داده شده است در محافل خصوصي و در مكان‌هايي كه نامحرم وجود ندارد, لباس‌هاي رنگين و از زينت (طلا و نقره) استفاده كنند. حتي به پدران و همسران سفارش شده است وسايل آرايش و آراستگي زنان را تأمين كنند. در سيره امام علي(ع) آمده است كه حضرت, همسر و فرزندان خود را با طلا و نقره مي آراست. 25 همين مسئله در سيره امام سجاد و امام باقر(عليهما) آمده است.26

3. استفاده بهينه از سرمايه‌هاي اجتماعي
..........................................................
يكي از سرمايه‌هاي ارزشمند و گران سنگ هر جامعه‌اي, سرمايه‌هاي انساني است كه بايد در حفظ آن كوشيد. يكي از عوامل مهم در هدر دادن اين سرمايه، گسترش بي‌بندوباري است.
اسلام براي اينكه زنان را كه نيمي از پيكر اجتماع هستند, در خانه زنداني نكند, مسئله پوشش را براي زنان در عرصه‌ عمومي مطرح كرده است رعايت پوشش سبب مي‌شود مردان با آرامش رواني بهتر به توليد علم و سرمايه بپردازند و زنان نيز نقش اجتماعي شان را به درستي ايفا كنند.
رعايت نكردن حجاب، موجب پايين آمدن كارآيي و بهره وري مي شود. آيا دانشجويي كه در محيط علمي به جاي آنكه در انديشه دانش اندوزي و تمركز بر مسائل علمي باشد, به هم‌كلاسي جنس مخالفش بينديشد ، مي‌تواند در عرصه توليد دانش, موفق باشد؟ بسياري از كشورهاي غربي پس از تجربه طولاني برقراري اختلاط در مراكز آموزشي, به فكر جداسازي مرد و زن افتاده و به موفقيت‌هاي خوبي نيز دست يافته اند. همچنين به تازگي شاهد جداسازي زنان و مردان در وسايل حمل و نقل عمومي هستيم. در حال حاضر, فرهيختگان و دل‌سوزان فرهنگي جهان غرب به اين نتيجه رسيده‌اند كه يكي از دلايل ركود علمي و اخلاقي، اختلاط در محيط‌هاي آموزشي است و به فكر جداسازي آنها افتاده‌اند.

4. حفظ حرمت انساني
................................
از نظر روان شناسان, يكي از مهم ترين عوامل رشد انسان، ميزان ارزشي است كه انسان براي خود قائل است. هرچه سطح حرمت خود27 افزايش يابد و فرد, خودش را بپذيرد، به همان ميزان در افزايش ضريب موفقيت فرد أثر دارد.28
"حرمت خود ", در شكل دهي شخصيت انسان نقش ويژه اي دارد. امامان معصوم(عليهم‌السلام) نيز به مسئله حرمت خود، توجه بسياري داشتند. امام محمدباقر(ع) فرمود: " مَن‏ هَانَت نَفسُه فَلَا تَأمَن شَرَّهُ‎؛ كسي كه حرمتي براي خود قائل نيست، از شر او ايمني نيست ". 29
از فردي كه كرامت نفس ندارد و ارزش وجودي براي خود قائل نيست, ممكن است هر كار ناشايستي سر بزند. فردي كه با پوشش اسلامي براي خود حريم ايجاد مي‌كند، در واقع به همگان مي گويد كه من براي خود حرمت و ارزش والايي قائل هستم و به هيچ‌ كس اجازه تجاوز به اين حريم را نمي‌دهم.
دقيقاً مثل صاحب باغي كه با كشيدن ديوار به دور باغ خود, به همه مي‌فهماند كه باغش ارزشمند است و هيچ ‌كسي اجازه ورود به اين زمين را ندارد و اين زمين، رها شده و مخروبه‌ نيست كه ارزش پاسداري نداشته باشد. در نگاه زن باحجاب، بهترين راه احساس ارزشمندي آن است كه گوهر وجودي خود را از دست‌رس سودجويان و فرصت طلبان دور نگه ‌دارد. زن باحجاب، با دور نگه‌داشتن خود از دست ديگران، به خود ارزش و اعتبار مي‌بخشد تا آنجا كه مرد, خود را نيازمند او مي داند.
عزت، آبرو و احترام به جنس زن و رغبت بسيار مردان به زنان، ناشي از رعايت حكم كرامت آفرين حجاب است. برخلاف پرده دري و بي‌حجابي كه بي‌رغبتي و بي‌ميلي را در مردان اروپايي ايجاد كرده است.30
بي‌حجابي، زن را به برده جنسي و كالايي قابل معامله بدل مي‌كند و شخصيت او را تا حد عروسك تنزل مي‌دهد. ازاين-رو, زن براي رسيدن به كمال، بايد باحجاب باشد.
فايده حجاب, منحصر به زنان نيست, بلكه با حجاب، هم حرمت زنان حفظ مي‌شود, هم به اين وسيله به همگان گفته مي-شود كه زن باحجاب، اهل بي‌بندوباري و روابط آزاد نيست و مردان هرزه به او طمع نمي‌ورزند و وي را آزار نمي‌دهند و مردان پاك‌دامن، گرفتار هوس و فساد نمي شوند.

5. پاسخ به ميل فطري
................................
ميل به پوشش, ميلي فطري است. مشكل ناشي از رعايت نشدن پوشش زنان در جامعه و ميل فطري آنان به پوشش بود كه سبب شد زنان خدمت رسول ‌خدا صلي الله عليه و آله برسند و مشكلشان را مطرح كنند. بر اين اساس, حكم حجاب براي آنان وضع شد و زنان از اين دستور حكيمانه الهي استقبال كردند. دليل اين ادعا گزارشي است كه عايشه از استقبال زنان از آيات حجاب ارائه كرده است:
من برتر از زنان انصار نديدم. همين كه آيات سوره احزاب نازل شد يك نفر از آنان ديده نشد كه مانند سابق بيرون بيايد. سر خود را با جلباب‌هاي مشكي مي‌پوشاندند، گويي كلاغ روي سرشان نشسته است. بعد از نزول آيات حجاب، زنان مدينه احساس شخصيت مي‌كردند و اين دستور الهي را با اشتياق پذيرفتند و بي درنگ به اين واجب الهي عمل كردند.31
دستورهاي اسلام, در ميان زنان تحولي چشم‌گير پديد آورد. در سنن‌ابي‌داوود از ام سلمه چنين نقل شده است:
پس از آنكه سوره احزاب "يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ " (احزاب:53) نازل شد، زنان مسلمان, حجاب و پوشيدگي را شعار خود ساختند. و در طول زندگي خويش، حجاب را مايه كرامت انساني خود شمردند و بدان افتخار كردند.32

پي نوشت
______________________________________________________________________________
1. مهدي مهريزي، حجاب، تهران، مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر ، 1379، صص 40 و 41.
2. علي محمدي آشناني، حجاب در اديان الهي، قم، انتشارات ياقوت، 1378، صص 95 و 96.
3. همان، صص 103 و 115.
4. حجاب در اديان الهي، صص 120، 121، 139.
5. فريد وجدي، دايرة المعارف القرن العشرين، ص 235.
6. عبدالحسين سعيديان، دايرة المعارف، تهران، سازمان چاپ و انتشار محمدعلي علمي، 1349، ج 7 و 3، ص 216.
7. حجاب در اديان الهي، ص 145.
8. غلامحسين اصفهاني حائري، فلسفه الحجاب في وجوب النقاب، ترجمه: محمدرضا طهراني، ص 529.
9. ويل دورانت، تاريخ تمدن، مترجمان احمد آرام و پاشايي، ج 12، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1367، ص 552.
10. همان.
11. مسئله حجاب در اسلام (مجموعه آثار), ص 25.
12. محمود بن عمر زمخشري، الكشاف، ج 2، دارالاحياء التراث العربي، 1417 هـ. ق، چ 1، صص 63- 62.
13. عبدالرحمن سيوطي، الدّرالمنثور، ج 6، بيروت، انتشارات دارالفكر، 1414 هـ.ق، چ 1، ص 186.
14. غرناطي، التسهيل العلوم التنزيل، ص 151.
15. مسئله حجاب در اسلام (مجموعه آثار)، ج 19، ص 434.
16. نور: 30 ؛ احزاب: 59.
17. سيدمحمدحسين طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه سيدمحمدباقر موسوي همداني، ج 16، كانون انتشارات محمدي، 1356، ص 462.
18. نامه مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 17، ص 287.
19. بحارالانوار‏, ج78, ص327.
20. همان، ج 70، ص 122.
21. همان، ج 103، ص 260 و 288.
22. "ان اميرالمؤمنين ... لتطيب المراة المسلمة عن وجهها " (بحارالانوار، ج 10، ص 100)
23. "قال الرسول الله صلي الله عليه و آله ... و للنساء اتركن فانه ازين لكنّ " (محمد بن حسن حرعاملي، وسايل، ج 2، مكتبه الاسلاميه، 1403 هـ.ق، چ 7، ص 134)
24. بحارالانوار، ج 14، ص 320.
25. همان، ج 76، ص 102.
26. همان، ج 42، ص 71.
27. مريم معين الاسلام، زنان و برنامه تربيتي اسلام، قم، انتشارات بيت الاحزان، 1384، ص 104.
28. Esteem Self.
29. نرمان وينسنت بيل، معجزه اراده، ترجمه: وجيهه آذرمي، ص 89؛ به نقل از: مباني روان شناختي خوش‌بختي با نگرش ديني، ناهيد طيبي، مريم معين الاسلام، انتشارات عطر سعادت، 1380، چ 2.
30. محمدحسن بن علي حراني، تحف العقول، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1388، چ 2، ص 483.
31. ابوالفضل خراساني، احسن الحكايات في حجاب السافرات، صص 902- 907.
32. الدرالمنثور، ج 6، ص 659.

منبع : كتاب " پوشش و ارايش از ديدگاه پيامبر "