۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۵

ناطق ساکت یا ناطق سخنور؟/ کدامیک در بهارستان دهم رخ‌نمایی می‌کند؟

اصلاح‌طلبان واقفندکه امکان تغییرمجلس نهم به ریاست "علی لاریجانی" به یکباره و باچرخش 180 درجه‌ای به مجلسی به ریاست یک اصلاح‌طلب شش دانگ مانند عارف یاشخصی مانندعارف وجودندارد.
کد خبر : ۲۶۲۳۴۶
صراط: بارها اعلام کرده که در انتخابات مجلس دهم شرکت نمی‌کند. دوری 10 ساله‌اش از میدان رسمی سیاست، فعلیت این گفته‌ها را دور از ذهن نساخته؛ با این حال نمی‌توان از کنار محبوبیت وی نزد سیاست‌ورزان کشور به راحتی گذشت.

راست‌نشینان سپهر سیاست ایران، خمیرمایه وجودی "شیخ نور" را اصولگرایی می‌دانند؛ از آن طرف اصلاح‌طلبان هم با به کار بستن تاکتیک مصادره، وی را علمدار گفتمان میانه‌روی و حتی بعضا نزدیک به تفکر خویش می‌پندارند.

برای ورود به بحث با دو سوال شروع می‌کنیم؛ اول اینکه دلیل تحریم خودخواسته امورات سیاست به دست "علی‌اکبر ناطق نوری" از کجا آب می‌خورد؟ و دوم اینکه راهبرد رئیس مجلس پنجم برای انتخابات اسفند 94 چیست؟

شیخ نور از اصولگرایان دلخور است؛ این دلخوری از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 84 کلید خورد؛ جایی که در عین نشستن ردای شیخوخیت بر تن ناطق در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، راست‌های سیاسی بی‌توجه به لسان وی، هر یک راه خود را پیش گرفتند و شد آنچه شد! 

اما نقطه عطف دلخوری ناطق از هم‌مسلکان سیاسی‌اش به دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و مناظره "محمود احمدی‌نژاد" با کاندیدای متبوع اصلاح‌طلبان بازمی‌گردد. آنجا که احمدی‌نژاد، اظهاراتی را پیرامون ناطق و خانواده وی مطرح کرد. صحبت‌هایی که با عدم واکنش جدی جامعه روحانیت مبارز تهران مواجه شد. همین سکوتِ دیرپاترین نهاد روحانی کشور، پای ناطق را از جلسات ایشان دور کرد. البته بعدها گفته شد که مرحوم "آیت‌الله مهدوی کنی" دبیرکل وقت جامعه روحانیت مبارز در صحبت‌هایی خطاب به شخص "احمدی‌نژاد"، دلخوری خود را از اظهارات وی نشان داده بود.

گزاره‌های فوق، دلیلی شد بر جدایی ناطق از اصولگرایان. لیکن در تمامی این سال‌ها، ناطق هیچ‌گاه دلخوری خود را رسانه‌ای نکرد و هر چه بود و گذشت، از سوی وی مشمول گذر زمان شد. نتیجتا می‌توان اینگونه برداشت کرد، تا مادامی که مناسبات مخدوش‌شده فی‌مابین ناطق و اصولگرایان حل و فصل نشود، بعید به نظر می‌رسد که برای انتخابات مجلس، موفق به رصدکردن ناطق در اردوگاه اصولگرایی شویم.

اما جناحی که بیش از همه خود را در این جدایی منتفع می‌دید، یقینا اردوگاه اصلاح‌طلبی بود. اصلاح‌طلبان برخلاف سال 76 که ناطق را متهم به تندروی و دیوارکشی در خیابان‌ها به منظور تفکیک جنسیتی در صورت جلوس بر سَریر ریاست جمهوری می‌کردند، امروز زیر عَلَم نام او، مرثیه‌سرایی می‌کنند. 

ناطق ساکت یا ناطق سخنور؟/ کدامیک در بهارستان رخ‌نمایی می‌کند؟

چپ‌ها در پی آنند تا با بزرگ‌نمایی اختلافات میان ناطق و اصولگرایان و همچنین بهره‌برداری جناحی از چهره مقبول شیخ نور، هزینه تکانه‌های سیاسی خود را به حداقل ممکن برسانند. برای همین است که صدای "وامصیبتا"ی اصلاح‌طلبان از برای مظلومیت ناطق، گوش فلک را کر کرده!پروپاگاندای رسانه‌ای جریان اصلاحات در پی القای این خط مشی است که ناطق، قربانی تندروی در میان اصولگرایان شده است. 

انتخابات ریاست جمهوری 92، ذهنیت اصلاح‌طلبان در قرابت ناطق به اندیشه چپ و روی‌گردانی وی از اصولگرایان را دوصدچندان، تقویت کرد. اگرچه ناطق هیچ‌‎گاه حمایت خود از شخص خاصی را در بزنگاه خرداد 92 عیان نساخت اما فضای سیاسی کشور، شیخ نور را در کنار "آیت‌الله هاشمی رفسنجانی" و "رئیس دولت اصلاحات" در صف حامیان شیخ دیپلمات جای داد. شاید این فضا پر بیراه هم ایجاد نشده باشد. ناطق و روحانی از قدیمی‌های جامعه روحانیت مبارز هستند که انطباق تفکراتشان، چشمگیر به نظر می‌رسد. 

ناطق با همه دمخور است. او با بخش اعظمی از کنش‌گران سیاسی از اصلاح‌طلب گرفته تا اصولگرا، قیام و قعود دارد. مشی فکری و مسلک مدیریتی وی این‌گونه ایجاب می‌کند. شاید بتوان از این منظر، ناطق را با "آیت‌الله هاشمی رفسنجانی" قیاس کرد. 

باتوجه به حمایت جامعتین(جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) از ناطق در انتخابات دور هفتم ریاست جمهوری، می‌شد مهر اصولگرایی را به طور مُتقَن بر پیشانی وی زد اما امروز، معادلات رفتاری ناطق جوری شده که پیش‌بینی آینده سیاسی‌اش را در محاق اما و اگر قرار داده است. 

ناطق ساکت یا ناطق سخنور؟/ کدامیک در بهارستان رخ‌نمایی می‌کند؟

بسامد این اما و اگرها آن جایی شدت می‌گیرد که از یک طرف، ناطق با "محسن رهامی" رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دیدار و از سوی دیگر، ارتباط با یار غارش "محمدرضا باهنر" دبیرکل تشکل اصولگرای "جبهه پیروان" را حفظ کرده است.

شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و کمیته انتخاباتی‌ ذیل آن، از مدت‌ها پیش جلسات جسته و گریخته‌ای را با ناطق تدارک دیده؛ به این منظور که در ظاهر و به بهانه جلوگیری از ورود به زعم ایشان، اصولگرایان تندرو به مجلس و در باطن با استعانت از ظرفیت اجتماعی اصولگرایان به خصوص شخص ناطق نوری، موفق به روانه کردن نمایندگان متبوع خود به بهارستان دهم شوند.

اما مسئله‌ای که اخیرا نُقل محافل رسانه‌ای شده، موضوع سرلیستی اصلاح‌طلبان در تهران برای انتخابات مجلس است. در این میان، گزینه‌های "محمدرضا عارف" و "علی‌اکبر ناطق نوری"، بیش از دیگران مطرح هستند. 

ناطق ساکت یا ناطق سخنور؟/ کدامیک در بهارستان رخ‌نمایی می‌کند؟

اصلاح‌طلبان به دو جناح راست یعنی "حزب کارگزاران" و چپ یعنی متولدین دوم خرداد 76 تقسیم می‌شوند. کارگزارانی‌ها یا همان راست‌های نوشده(نومحافظه‌کاران) با معرفی خود به عنوان پدرخوانده جریان اصلاحات، تولد مفهوم اصلاح‌طلبی را همزمان با روی کار آمدن دولت سازندگی در سال 68 و با پیدایش راهبرد توسعه اقتصادی از سوی دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌دانند اما چپ‌های سنتی بر این باورند که جرقه رِفُرمیسم، در سال 76 و با طرح شعار توسعه سیاسی زده شد.

اختلاف دیگری که میان راست و چپ اصلاح‌طلبی وجود دارد، بر سر نوع نگاه به توده های مردم است. از همین روی، کارگزارانی‌ها عمدتا نخبه‌گرا و طرفدار توسعه اقتصادی از بالا به پایین و اصلاح‌طلبان متولد 2 خرداد 76 بیشتر توده‌گرا و طرفدار آزادی‌های مدنی هستند. 

مع‌الوصف شاهد هستیم که گزینه سرلیستی کارگزاران برای انتخابات مجلس، ناطق نوری و گزینه متبوع چپ‌های اصلاحات برای سرلیستی مرکز، محمدرضا عارف است. 

سکانداری ساختمان وزارت خیابان فاطمی در دولت اول جنگ تحمیلی تا ریاست بر مجلس پنجم، نمایه‌هایی از عدم تماس جدی ناطق نوری با توده مردم را نشان می‌دهد اما عارف برخلاف وی، توده‌گراتر است و طرفداران متعصبی به ویژه در میان طبقه آکادمیک کشور دارد. این را می‌شود در میتینگ‌های انتخاباتی عارف در سال 92 به وضوح دید. 

ناطق ساکت یا ناطق سخنور؟/ کدامیک در بهارستان رخ‌نمایی می‌کند؟

کارگزارانی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که تنها در صورت نبود ناطق، حاضر به حمایت از عارف در انتخابات مجلس می‌شوند. "محمد عطریانفر" از اعضای بلندپایه حزب کارگزاران، درباره این مسئله که چرا تشکل متبوعش حاضر نیست از عارف، نفر دوم دولت اصلاحات حمایت کند، چنین می‌گوید: "عارف امروز "سایه" رئیس دولت اصلاحات تعریف می‌شود و واجد یک گفتمان مستقل نیست." وی ادامه می‌دهد: "عارف در مقام استقلال سیاسی، رفتاری و مدیریتی باید تلاش کند." عطریانفر همچنین می‌گوید: "عارف روزی از زیر سایه وجودی رئیس دولت اصلاحات خارج می‌شود." 

نمود عینی اظهارات عطریانفر، آن جایی که می‌گوید عارف فاقد استقلال سیاسی است، در تبعیت عارف از مرقومه رئیس دولت اصلاحات مبنی بر کناره‌گیری از گود رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92، قابل رویت است.

هنگامی که اصلاح‌طلبان در سال 92، سند ائتلاف استراتژیک خود با حسن روحانی را امضا می کردند، در این اندیشه بودند تا به واسطه خلق یک دوران گذار 4 ساله و در بدترین حالت آن، 8 ساله و همچنین حمایت از دولت اعتدال‌گرا، بازسازی و بازیابی تشکیلاتی خود را تدارک دیده تا از این راه بتوانند، بار دیگر خود را در یکی از اضلاع سه گانه قدرت ببینند؛ امری که با حمایت از "محمدرضا عارف"، مستلزم پرداخت هزینه‌ای بیشتری برای اصلاح‌طلبان بود.

اینجاست که دلیل شوق اصلاح‌طلبان در حمایت از ناطق را بهتر و بیشتر متوجه می‌شویم؛ کافی است ناطق را جای روحانی بگذاریم. اصلاح‌طلبان واقفند که امکان تغییر مجلس نهم به ریاست "علی لاریجانی" به یکباره و با چرخش 180 درجه‌ای، به پارلمانی به ریاست یک اصلاح‌طلب شش‌دانگ مانند عارف یا شخصیتی مانند عارف وجود ندارد یا اگر هم وجود داشته باشد، به قول "صادق زیباکلام"، "امکان پیشرفت برای اصلاح‌طلبان حتی به اندازه نیم متر هم نخواهد بود."

الغرض؛ به واقعیت تبدیل‌شدن هر آنچه قلم‌فرسایی شد بستگی به تصمیم شیخ نور دارد. اینکه او می‌خواهد همچنان "ناطق ساکت" باشد یا "ناطق سخنور" میدان سیاست‌ورزی. انتخاب با خود اوست!