صراط: تئوریسین اصلاحات به روزنامه آرمان گفت: از این مساله هراس دارم که افرادی پروژه «عبور از روحانی» را از درون دولت آغاز کنند و برای رسیدن به منفعت و قدرت از گفتمان اعتدال عدول کنند.
روزنامه آرمان امروز سه شنبه 94/9/24 گقت و گویی با محمدرضا تاجیک تئوریسین اصلاحطلبان و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک در دولت اصلاحات انجام داده که بخش هایی از آن را از نظر میگذرانید:
به نظر شما مرز دقیق اصلاحطلبی و اعتدال گرایی کجاست؟چرا این مرز خاکستری و مبهم شده است؟
من جریان اعتدالگرایی را یک جریان اجتماعی و یک گفتمان نمیدانم و در این زمینه صراحت دارم. به نظر من جریان اعتدالگرایی یک«نام» است. اعتدالگرایان یک جمعیت خاص هستند که از همگرایی درونی نیز برخوردار نیستند. به نظر من جریان اعتدالگرایی دارای «گرانیگاه» و پایگاه اجتماعی نیست. من هسته اصلی این جریان را وابسته به جریان اصلاحطلبی تلقی میکنم و برای آنها نقش یک کنشگر مستقل و تاثیرگذار قائل نیستم.
گفتمان اعتدال فاقد حریم مشخص، عناصر مشخص، کرانه و مرز مشخص و درون و برون مشخص است. این گفتمان در یک فضای بسیار کلی مطرح شده است. گفتمان اعتدال هنوز برای خود کرانهای مشخص نکرده که من بتوانم مرز آن را با جریان اصلاحطلبی مشخص کنم. به همین دلیل من نمیتوانم دقیقا مشخص کنم که اعتدالگرایی در کجا به اصلاحطلبی نزدیک میشود و کجا از اصلاحطلبی فاصله میگیرد. اصلاحطلبی به صورت کلی یک جریان اعتدالگراست و از روح اعتدالگرایی برخوردار است. به همین دلیل اصلاحطلبی هنگامی که وارد «کنش» و «پراتیک» سیاسی میشود به صورت ناخودآگاه اعتدال را نیز در دل خود نهفته دارد. من معتقدم جریان اعتدالگرا به عنوان یک جریان مستقل و یک گفتمان هژمونیک نمیتواند در آینده سیاسی ایران یک آلترناتیو مطمئن برای دیگر جریانهای سیاسی باشد. در نتیجه حیات جریان اعتدالگرا در گرو تعریف خود در ذیل گفتمان اصلاحات است. به همین دلیل به دوستان اعتدالگرا توصیه میکنم برای شکل دادن به بازی دیگر و طرحی«دگر» تلاش نکنند. بدون شک هیچ تضمینی برای بقا و دوام آنها در آینده سیاسی ایران در صورت جدا شدن از جریان اصلاحات وجود ندارد.
حسن روحانی در کجای بازی اصلاحطلبان قرار گرفته است؟ وی در تاریخ اصلاحطلبی چه نقشی خواهد داشت؟ آیا وی یک ابزار برای عبور جریان اصلاحات از موانع کنونی است یا اینکه یک هدف به شمار میرود؟
من معتقدم آقای روحانی عاقلانه و هوشمندانه حرکت کرده است. آقای روحانی تلاش میکند نسبت به اجماع جریان اصلاحات در حمایت از خود خدشه وارد نکند و بازی «دگری» درنیندازد. با این وجود مشکل اصلی آقای روحانی نیست و بلکه افرادی هستند که در تیم و دولت ایشان قرار دارند و تلاش میکنند صدای متفاوتی داشته باشند و در اجماع حول محور آقای روحانی انشقاق ایجاد کنند. این عده به تازگی مطالب جدیدی را در محافل خصوصی عنوان میکنند که به گوش ما نیز رسیده و ما از آن بیاطلاع نیستیم. من از این مساله هراس دارم که همین افراد پروژه «عبور از روحانی» را از درون دولت آغاز کنند و برای رسیدن به منفعت و قدرت از گفتمان اعتدال عدول کنند.
چه کسانی چنین هدفی دارند؟
اجازه بدهید از شخص یا گروهی نامی به میان نیاورم.
به نظر شما آیا پس از دولت حسن روحانی یک دولت اصلاحطلب بهتر میتواند منافع اصلاحطلبان را تامین کند یا یک دولت اعتدالگرا؟
این مساله بستگی به انتخابات آینده دارد که مشخص شود کارتهای در دسترس برای بازی کدام هستند و با چه کیفیتی در اختیار جریان اصلاحطلب قرار خواهد گرفت. بدون شک هنگامی که هیچ کارتی در اختیار ندارید نمیتوانید در زمین بازی تاثیرگذار باشید. با این وجود نزدیکترین گزینه ممکن برای جریان اصلاحات پس از دولت حسن روحانی یک دولت اصلاحطلب خواهد بود. اصلاحطلبان گاهی باید با کارت خود بازی کنند و زمانی که شرایط مناسب نیست میتوانند با کارت دیگری نیز بازی کنند. همه این مسائل بستگی به اتفاقاتی دارد که تا زمان انتخابات ریاستجمهوری در کشور رخ خواهد داد.
وی همچنین درباره ائتلاف با اصولگرایان گفت: جریان اصلاحات باید این مساله را مشخص کند که با چه هزینهای حاضر است به یک ائتلاف بیندیشد که سرلیست آن از «غیر» باشد و رئیس مجلس از آن دیگران باشد. چه کسی به خود اجازه میدهد به نام نامی جریان اصلاحات با عدهای دیگر دست در دست همدیگر، پایکوبان و دستافشان برای تقسیم قدرت در آینده برنامهریزی کند.
وی افزود: من چنین کنشها و حرکاتی را نمیپسندم و امیدوارم در شرایط کنونی که نوعی اراده جمعی در عرصه انتخابات شکل گرفته شاهد بازیگوشی در ذیل عنوان جریان اصلاحطلبی نباشیم. اگر رویکردی برخلاف این در پیش گرفته شود و عدهای تلاش کنند به نام جریان اصلاحات به دنبال منفعت و قدرت باشند افرادی مانند من بر خود لازم خواهیم دانست که پشت پرده تحریف و سوءاستفاده از نام جریان اصلاحطلبی را افشا کنیم.
تاجیک همچنین درباره سرلیستی یک شخصیت غیراصلاحطلب بر جریان اصلاحطلبی عنوان کرد: چه اتفاقی رخ داده که این جریان قصد دارد سرلیست خود را از یک جریان دیگر انتخاب کند. چه اتفاقی رخ داده که «فرش قرمز» پهن کردهایم، درها و دروازهها را گشودهایم تا نخبهای از در وارد شود تا کار ما را به سامان کند. من مطرح کردن چنین مسالهای را نوعی انحراف در جریان اصلاحطلبی تلقی میکنم.
این فعال اصلاح طلب ادامه داد: جریان اصلاحطلبی دارای غنای گفتمانی و نخبگی است که دیگران باید در ذیل آن قرار بگیرند. در نتیجه نیازی ندارد دست خود را به بیرون دراز کند. اگر چنین دستی از درون جریان اصلاحطلبی به بیرون دراز شد بدون تردید برای منفعت و قدرت دراز شده است. تردید نکنید این دست حاضر خواهد بود «امارت» اصلاحطلبی را به ویرانهای تبدیل کند و از آن عبور کند تا در آن سوی این «امارت» با دیگران بر سر سفره قدرت و منفعت بنشیند. برای اعتلای گفتمان اصلاحات در ابتدا لازم است کسانی که سنگ آن را به دوش میکشند از آن پاسداری کنند و اجازه ندهند به نام جریان اصلاحات هر اتفاقی صورت بگیرد و هر سخنی عنوان شود. ورود اصلاحطلبان به «کمپ» رقیب و درخواست کمک از آنها برخلاف منش و اخلاقیات اصلاحطلبی است. من به نوبه خود اجازه نخواهم داد چنین افرادی چنین رویهای را نسبت به جریان اصلاحات در پیش بگیرند.
تاجیک همچنین اظهار داشت: عدهای برای رسیدن به قدرت به هر وسیلهای متوسل میشوند. با برخی تعابیر ژورنالیستی که نمیتوان مشکل یک جریان را حل کرد و یک جریان مهم سیاسی را از حیز انتفاع انداخت. بسیاری از افرادی که مورد نظر این افراد برای سرلیستی جریان اصلاحات هستند از توانایی و نفوذ کمتری نسبت به امثال آقای دکتر عارف در فضای سیاسی برخوردارند. آیا این عده به این مساله فکر کردهاند که اگر برخی از اصلاحطلبان در این زمینه تمایل به همگرایی از خود نشان بدهند از طرف مقابل واگرایی صورت میگیرد. من به این دوستان توصیه میکنم تحلیل خود را عمیقتر کنند؛ چرا که معتقدم با اینگونه تحلیلهای سطحینگرانه نمیتوان برنامههای استراتژیک تدوین کرد. این یک تحلیل سطحی است که بر آن یک اقدام استراتژیک سوار شده است. این ایده حتی از سطح تحلیل نیز فراتر نرفته است.