۱۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۴
واکنش به تفسیر غربگرایانه زیباکلام از اهداف انقلاب اسلامی

سیاست "اسراییل به ما چه!" زیباکلام، صدای اصلاح‌طلبان را هم درآورد!

کسی حق ندارد اسلامیت، آزادی و استقلال این مردم را تفسیر شخصی کند، چه امام جمعه موقت تهران باشد، چه استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصلاح‌طلب. بهتر است همه طرف‌ها سلایق شخصی خود را به نام خود در تریبون‌ها اعلام کنند، نه به نام انقلاب ملت ایران.
کد خبر : ۲۷۷۸۲۰
صراط: سایت اصلاح طلب انتخاب، در واکنش به تفسیر غربگرایانه صادق زیباکلام از اهداف انقلاب اسلامی، نوشت: دکتر صادق زیباکلام بارها این پرسش را مطرح نموده‌اند که هدف اصلی انقلاب ملت ایران چه بود؟ مبارزه با آمریکا و نابودی اسرائیل و یا آزادی بیان، لغو سانسور، انتخابات آزاد، نبود زندانی سیاسی و حاکمیت قانون؟ و بعد پاسخ می‌دهند: انقلابی که به نام خدا و برای تحقق دمکراسی بود و نه به دنبال صدور انقلاب بود، نه درصدد خونریزی و انتقام و نه خواهان مرگ و نیستی و نابودی کشور و ملت دیگری بود و شیوه مبارزات مسالمت‌آمیز و پرهیز از اقدامات خشونت‌آمیز و تلافی‌جویانه آن توجه و احترام جهانی را برانگیخته بود.

ایشان معتقد است اهداف انقلاب از سوی مردم با مراجعه به مصاحبه‌های امام خمینی (ره )و بیانیه‌ها و قطعنامه‌های مردم نشان می‌دهد که اهداف انقلاب، آزادی بیان، لغو سانسور، انتخابات آزاد، نبود زندانی سیاسی و حاکمیت قانون بود و نه مسائل دیگر.

متأسفانه آقای زیباکلام هم، راه دوستان تندرو در درون جریان اصولگرا، در مصادره به مطلوب و نگاه بخشی به انقلاب ملت مسلمان ایران را دنبال می‌کند. ایشان به شدت به بُعد و مدل غربی انقلاب که تحقق دمکراسی و آزادی بیان و لغو سانسور و... است تاکید می‌کند، درحالیکه واقعیت انقلاب و کلام امام راحل تنها چنین نیست و شواهدی که ایشان ارائه می‌دهند دقیقا در نفی ادعای ایشان است.
در همان روزنامه نیم صفحه‌ای که دکتر زیباکلام در کانال تلگرامی خود برای اثبات مدعی خویش (اولین مصاحبه امام با خبرنگاران ایرانی) منتشر نموده است، امام راحل بر دونکته دیگر هم اصرار دارند: یکی مبارزه با اسرائیل و دیگری عدم آزادی مطلق.

امام در همان مصاحبه در پاسخ به این سوال که در مورد آزادی بیان و عقیده شما چه حدودی را در نظر دارید و آیا معتقدید باید محدودیت‌هایی قائل شد، می‌فرمایند: اگر چنانچه مضر به حال ملت نباشد، بیان همه چیز آزاد است؛ چیزهایی آزاد نیست که مضر به حال ملیت ما باشد. اگر به حال ملت مضر باشد جلوگیری می‌شود و اگر نباشد و فقط ابراز عقیده باشد مانعی ندارد. و در جواب سوال سوم از آزادی، بازهم همین را تکرار می‌کنند.

ميشل فوکو، فيلسوف، تاريخ‌دان و متفکر معاصر فرانسوي، دو بار در کوران انقلاب، يعني در شهريور و آبان سال 1357ش، به ايران سفر مي‌کند؛ وی در مورد مشاهدات مستقيم خود در ايران مي‌گويد: «هزاران تظاهر کننده، دست خالي جلوي سربازان مسلّح در خيابان‌هاي تهران رژه مي‌رفتند و فرياد مي‌زدند: «اسلام، اسلام»، «برادر ارتشي چرا برادر‌کشي؟ براي حفظ قرآن، ارتش به ما بپيوند»

يرواند آبراهاميان نويسندۀ چپ‌گراي ارمني، در کتاب ايران بين دو انقلاب خود بيان مي‌کند که در 16 شهريور سال 1357در تهران، بيش از نيم ميليون نفر از مردم اجتماع کردند و اين بزرگ‌ترين اجتماعي بود که در ايران ترتيب مي‌يافت، و شعار دادند «استقلال، آزادي، جمهوري‌اسلامي» وي مي‌گويد: «بدين ترتيب درخواست راديکال جمهوري‌اسلامي، تقاضاي معتدل اجراي قانون اساسي مشروطه را تحت‌الشعاء قرار داده بود». پس هدف اصلی مردم ایران استقلال و آزادی در پرتو اسلامیت بود که امام راحل به عنوان ولی فقیه پرچمدار آن بود.

از تمام این سخنان که بگذریم، مردم ایران پس از انقلاب به قانون اساسی رای دادند و معیار خواست مردم ایران در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صورت مشخص آمده است. قانون اساسی که مشروح مذاکرات مجلس قانون‌گذاریش، به صورت مستقیم از رادیو پخش، و در مطبوعات انعکاس می‌یافت و مردمی که تب سیاسی‌شان بخاطر انقلاب به شدت داغ بود، با دقت آن را رصد می‌نمودند و در نهایت هم قبل از رأی گیری توسط شهیدبهشتی در تلوزیون توضیح داده شد و بعد از طی این مراحل اکثریت قاطع ملت ایران به آن رای داده‌اند.

در بند 16 از اصل سوم آمده است: دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم ، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد... 16- تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان جهان.

همچنین در اصل یازدهم آمده است: به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.

عمل به قانون، این مسائل را هم شامل می‌شود و البته اگر بحث و مناقشه‌ای در مورد قانون اساسی و اصلاح آن باشد مطلب دیگری است و فعلا معیار ما قانون اساسی فعلی است.
پس در واقع هدف اکثریت ملت ایران در ایجاد و در ادامه انقلاب ایران عمل به اسلام ناب، آزادی صحیح اسلامی و استقلال در برابر ابرقدرت‌ها و زورگویان عالم بود که امروز در رأس آن امریکاست، تحریم‌های ظالمانه و ددمنشانه ابرقدرت‌ها خصوصا امریکا برای شکستن ایران بخاطر دروغ دوازده ساله‌ای که تیم انقلابی و عزیز مذاکره‌کننده ما برملا نمود، نمونه این تعدی و تهاجم به استقلال است که باید با آن مبارزه نمود و اجازه نداد چهرۀ پلید امریکا از یادها برود چراکه آمریکا  وایادی‌اش هنوز به استقلال ما دست‌اندازی می‌کنند و تا زمانیکه همچون عربستان و اردن و دیگران، اسلام‌مان را تبدیل به اسلام امریکایی یعنی اسلامی که در آن کاری به مسلمان مظلوم نداریم و در ظلم کفار و ظالمان شریک شویم و به هیچ وجه حتی برای منافع ملی‌مان مزاحم منافع آنها در خاورمیانه نباشیم، امریکا دست از دشمنی و تعرض‌اش برنمی‌دارد.

مردم ایران مسلمانند و مسلمانی به مرزها محصور نیست. یعنی قرار نیست مسلمانی در آسایش و امنیت باشد و بی اعتنایی پیشه کند و مسلمان دیگر، زن و فرزندان خود را زیر چکمه‌های کفار ذبح شده ببیند که " مَنْ اَصْبَحَ و لم یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ" .

پس کسی حق ندارد اسلامیت، آزادی و استقلال این مردم را تفسیر شخصی کند، چه امام جمعه موقت تهران باشد، چه استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصلاح‌طلب. بهتر است همه طرف‌ها سلایق شخصی خود را به نام خود در تریبون‌ها اعلام کنند، نه به نام انقلاب ملت ایران.