۲۴ دی ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۶

روایت یک زن از شب حکومت نظامی+عکس

محرمعلی هرج‌پور نخستین شهید دوران انقلاب شهرستان نوشهر و چالوس بود که در محرم 32 طلوع کرد و در محرم 57 به آسمان‌ها پر کشید.
کد خبر : ۲۸۰۷۴۹

صراط: باید سلامی برسانیم بر نیلوفران عشق و قامت‌یافتگان ایمان، بر زنان مسلمان که شمیم دل‌انگیز و د‌‌ل‌نواز واقعیت حقیقی «زن» را بر جان‌ها روان ساختند، اسطوره‌های ایمانی که سرود بلند ایثار سر دادند و با طریق حق و ترسیم خط سرخ شهادت درس‌ها آموختند و شور و حماسه حضورشان سرفصل رویش‌ها شد.

سمبل‌هایی که تب‌دار عشق و عاشق معرفت و احیاکننده ارزش‌ها و آغاز زیستن و تمنای واقعی و حقیقی اصالت و رسالت زن شدند.

آنهایی که ساربان قافله عزم و دفاع در صحنه‌های مختلف پیکار بودند، امیدوارانی که دل‌های خسته را امید، روح‌های گسسته را پیوند، پاهای از رمق افتاده را حرکت و به قامت‌های خمیده استقامت آموختند.

خواهران مسلمانی که با حضور انقلابی‌شان ستاره عشق آسمان حقیقت و ایمان شدند، به‌گونه‌ای که حضور آنها رعب و وحشت بر دل دشمنان می‌انداخت، هنگامی که سینه‌ها ملتهب و زمانه سنگین و مضطرب از گذر می‌شد و دیده‌ها به تاری می‌گرائید، او با خلق حماسه دیگری از حضور، نشانه‌های رسالت مکتب را هویدا می‌ساخت و قلب‌ها را به آرامش و افق دیدگان را وسعت دیگری می‌بخشید و با عشق خدایی به قلعه‌های رفیع ایمان صعود می‌کرد، او چون آبشاری روان لبریز از ایمان و اعتقاد بود، مطلع به حقیقت دین و مذهب و به بهره‌گیری از این نعمت‌های خدادادی، اعتقادی رایج داشت.

او رسالت‌داری مانند زینب کبری (س) در نگهداری مکتب حسین (ع) و پاسدار حرمت خون شهیدان کربلا بود؛ او حمایت از ولایت حق را از زهرای اطهر (س) آموخته و در این حمایت بود که به ستیز ظلمت و افکار و اوهام متحجرانه می‌رفت.

* هم‌گام با محرمعلی

یکی از این رهروان مکتب حقی که در اعتلای نام‌شان، احیای کرامت‌شان، ثبت حماسه‌های سترگ‌شان و قداست راه‌شان باید به قیام ایستاد، خانم خدیجه هرج‌پور است که با حضور شرافتمندانه خود و با عزم جزم در دفاع از دستاوردها و در حفظ آنچه دشمنان بدان چشم طمع دوخته بودند، می‌پرداخت و همسر، برادر و اعضای خانواده را  در همه زمان آماده دفاع از این آرمان‌ها می‌کرد.

خدیجه هرج‌پور یکی از بانوان راوی دفاع مقدس با اشاره به اینکه از سن 13 سالگی پا به پای برادرش شهید محرمعلی هرج‌پور مبارزات با رژیم شاهنشاهی را آغاز کردم، اظهار کرد: از آنجایی‌که برادرم در تهران تحصیل می‌کرد و مبارزات را از آنجا شروع کرده بود، افکار و عقاید خویش را به‌ما نیز منتقل کرد و چون زمینه دینی و مذهبی در ما وجود داشت ما نیز با او هم‌گام شدیم.

وی همراهی با شهید محرمعلی را از مهم‌ترین اهداف خویش خواند و بیان کرد: با توجه به اینکه مسئول پخش اعلامیه‌های ضدشاه در استان‌های گیلان و مازندران بر عهده برادرم بود، ما نیز در کار چاپ اعلامیه، نام‌گذاری برای اعلامیه‌ها جهت توزیع در شهرها و مناطق خاص ایشان را یاری می‌کردیم.

این راوی دوران انقلاب و دفاع مقدس تصریح کرد: هر شب فعالیت‌های سیاسی و جلسات خصوصی در منزل ما برپا بود و سعی داشتیم تا بدون اینکه برای خانواده و والدین دلهره ایجاد کنیم، نقش اساسی در این روزها داشته باشیم.

وی با اشاره به اینکه یک‌سال پس از شهادت برادرم جنگ تحمیلی آغاز شد، خاطرنشان کرد: شهید محرمعلی در 7 محرم سال 1331 به‌دنیا آمد و در اول محرم سال 57 مورد اصابت گلوله قرار گرفت و سرانجام در 17 محرم همان سال به شهادت رسید.

 روایت یک زن از شب حکومت نظامی+عکس 

زنده‌یاد جهاندار ـ همسر خانم هرج‌پور 

* چهار ماه بی‌خبری از همسر و پدر خانواده

همسر جانباز سرافراز اسلام زنده‌یاد محمد‌قلی جهاندار‌لاشکی در ادامه با بیان اینکه جنگ تحمیلی پس از ازدواج من و آن مرحوم شروع شد و فرزند نخست خود را هم‌زمان با آغازین روزهای جنگ به‎دنیا آوردم، ادامه داد: با وجود شرایط خاصی که داشتم اما چون یک فرد انقلابی بودم و در راه انقلاب شهید داده بودیم، برای پاسداری از خون تمام شهدا بر خود وظیفه می‌دانستم که از جان و دل مایه بگذارم و با صحبت‌های همسرم تصمیم گرفتم تا جایی‌که بتوانم در این زمینه همکاری کنم.

وی اضافه کرد: همسرم در 31 شهریور سال 59 برای جنگ عازم کردستان شد و در حقیقت از آن روز خاموشی‌ها آغاز شد و ما نیز تا چهار ماه نام و نشانی از او نداشتیم.

هرج‌پور با اشاره به اینکه همسرش در  مدت هشت سال دفاع مقدس در بیشتر مبارزات حضور داشت، اظهار کرد: همسرم در طول دوران دفاع مقدس آسیب‌های زیادی دید و به‌دلیل اینکه در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفت سلامتی خود را از دست داد، به‌طوری که تا سال 88 بیماری بر او چیره شد و از آنجایی که عمر شریفش را در خدمت به اسلام و انقلاب سپری کرد، در  خرداد ماه امسال و هم‌زمان با ایام ارتحال امام خمینی(ره) به کاروان امام و شهیدان پیوست.

* شهادت در چهره  برادرم هویدا بود

وی در ادامه با اشاره به شیوه شهادت برادرش شهید محرمعلی هرج‌پور، یادآور شد: شهادت از ابتدا در چهره برادرم موج می‌زد و حکایت از این داشت که ماندن در این دنیای فانی و آلوده متعلق به او نبوده و ما نیز با دیدن اخلاق و رفتارش می‌دانستیم که شهید محرمعلی دیری نمی‌پاید که به معبود حقیقی خویش می‌رسد و بر اساس همین شواهد هر لحظه آماده شنیدن خبر شهادتش بودیم.

* صدها نفر با ریختن خون من به‌پا می‌خیزند

این روای دوران انقلاب و دفاع مقدس تصریح کرد: شهید محرمعلی برای د‌لداری دادن به مادرمان که هر لحظه احساس از دست دادن گل نوشکفته‌اش روحش را آزار می‌داد، می‌گفت: «مادر جان! اجازه بدهید تا مبارزه را شروع کنم چون قول می‌دهم تا مراسم چهلم مرا نگرفتید، شاه خائن از وطن فرار می‌کند و صدها نفر با ریختن خون من به پا می‌خیزند.» که این موضوع شاید در باور افراد نگنجد اما برای ما الهامی از سوی غیب بود که محرمعلی در 31 آذرماه 57 به شهادت رسید و تاریخ 18 دی ماه یعنی 19 روز پس از شهادتش شاه از کشور فرار کرد.

وی با بیان اینکه برادرم به شهادتش آگاه شده بود، افزود: روز اول محرم سال 57 محرمعلی به منزل دوستش رفت و گفت امروز می‌خواهم غسل شهادت انجام دهم، تأکید داشت که چون امشب ساعت 9 حکومت نظامی شروع می‌شود، ما نباید در خانه بمانیم زیرا کوتاه آمدن ما مصادف با موفقیت آنها است و به این ترتیب بود که در ساعتی که حکومت نظامی اعلام شد، به میدان امام حسین (ع) آمد و شعار «مرگ بر شاه» سر داد که در این هنگام نیروهای ساواک نیز بیکار ننشسته و او را مورد اصابت گلوله قرار داد.

* قساوت بی‌حد و حصر ساواکی‌ها

هرج‌پور ادامه داد: به اذعان دوستانش شهید محرمعلی پس از اینکه مورد اصابت تیر ساواکی‌ها قرار گرفت، بلافاصله او را به حیاط منزلی انتقال دادند و در همان حالت بلافاصله نماز شکرانه‌ای به نیت شهادتش به‌جای آورد و سپس از حال رفت، از آنجایی که کسی اجازه همراهی او را به بیمارستان نداشت، نیروهای نظامی آن‌وقت او را داخل پتو پیچیده و به‌سوی بیمارستان بردند، پس از اینکه فهمیدند او در مبارزه با رژیم شاه گلوله خورده، حتی جسم نیمه‌جانش را به باد کتک گرفتند.

* هر لحظه آماده شنیدن خبر شهادت محرمعلی بودم

وی با اشاره به اینکه هر لحظه آماده شنیدن خبر شهادت برادرم بودم، اظهار کرد: ظهر فردای آن روز دل‌شوره‌ای عجیب بر من مستولی شد و گویی هر لحظه منتظر شنیدن صدای زنگ تلفن و خبری ناگوار از برادرم بودم، به‌طوری‌که پنج بار اقامه نماز ظهر کردم و ناخودآگاه آن را شکستم که برای آخرین‌بار با صدای شنیدن تلفن، ما را به بیمارستان جوجانی تهران احضار کرده و به دروغ گفته بودند که ایشان گاز اشک‌آور خورد، در حالی‌که به‌گونه‌ای تیر خورده بود که دستگاه گوارشش از پهلویش به بیرون ریخته بود.

 روایت یک زن از شب حکومت نظامی+عکس

خواهر شهید محرمعلی هرج‌پور به ترس و دلهره‌ای که نیروهای ساواک در دل خانواده‌ها ایجاد می‌کردند اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه محرمعلی مدرک تحصیلی دیپلم داشت و به‌دلیل فعالیت سیاسی از کار اخراج شد اما ما مجبور بودیم به دروغ بگوییم که ایشان بی‌سواد است که البته موضوعی که سبب شد تا ساواک را مشکوک کند این بود که برادر شهید ما در موقع به‌هوش آمدن آیات قرآن را تلاوت می‌کرد و همگان را به تعجب وا می‌داشت.

* حمایت اصناف تهران در مداوای شهید

وی با اشاره به تأثیرگذاری فعالیت‌های شهید محرمعلی در سطح شهر و بازار، اظهار کرد: برادرم به‌مدت 17 روز در بیمارستان بستری بود و در این مدت اصناف و بازاریان تهران به این اتفاق نظر رسیدند که هرطور شده او باید زنده بماند و اعلام کردند حتی اگر نیاز باشد با هزینه خود او را به خارج برای مداوا می‌بریم و اینگونه بود که رئیس وقت بیمارستان جوجانی نیز احساس مسئولیت کرده و خودش به‌مدت پنج شب بالای سر این بیمار ماند تا شاید حال بیمار بهبود یابد اما گویا تقدیر الهی بر این بود که این جسم و روح پاک باید هرچه زودتر به‌سوی خالق خویش بازگردد و به این ترتیب با وجود پنج عمل سخت در مدت 17 روز روحش برای همیشه به سمت صاحب اصلی خویش پرواز کرد.

وی همراهی با برادر را در تمام فعالیت‌ها از جمله عوامل ایجاد روحیه و ناامید نشدن از شهادت شهید محرمعلی عنوان کرد و ادامه داد: در ابتدا مردم فکر می‌کردند که شاه ملعون تنها افراد ناباب را به قتل می‌رساند و این باور حتی در ذهن ما نیز ریشه دوانده بود اما با شهادت برادرم و شناختی که از روحیه و اعتقادات وی داشتیم، همگان شاهد بودیم روزی که پیکر مطهر برادرم را به شهرستان چالوس آوردند، مردم به این اعتقاد رسیدند که شاه فرد خائنی بیش نیست و این امر موجب شد تا حضور بی‌نظیر و حداکثری مردم منطقه را در مراسم تشییع و خاک‌سپاری این شهید شاهد باشیم.

* آموختن عزت و اعتماد به‌نفس

وی با اشاره به شجاعت و دلیری این مرد خدایی، خاطرنشان کرد: شهید محرمعلی با وجود فشارهایی که از سوی رژیم شاه به افراد وارد می‌شد همواره با جسارت خاصی در اماکن عمومی شروع به حرف زدن علیه شاه می‌کرد و حتی مواقعی که جانش در خطر بود نیز بی‌محابا مخالفت خود را رژیم منحوس شاه اعلام می‌کرد.

هرج‌پور بیداری مردم را پس از پیروزی انقلاب اسلامی از مهم‌ترین وظایف خویش دانست و تصریح کرد: حتی در این برهه از تاریخ نیز برخود وظیفه می‌دانیم که در مقابل فتنه‌گرانی که سعی دارند تا انقلاب ما را لکه‌دار کرده و خون شهدای ما را پایمال کنند تا پای جان ایستادگی می‌کنیم، چرا که آنها باید بدانند که همین شهدا قدرت اعتماد به نفس و مقاومت در برابر استکبار جهانی را به ما آموختند.

وی عزت و اقتدار امروز کشور ما را مرهون پای‌مردی‌ها و جان‌فشانی‌های شهدا دانست و تاکید کرد: متاسفانه شاهد هستیم که دشمن در حال فتنه‌انگیزی و کار کردن روی مردم ما است و برخی از افراد به‎جای اینکه خود را فدای رهبر کنند، رهبری را فدای خود کرده و تنها اهل شعار هستند در حالیکه دفاع از خون شهدا و آرمان‌های آنها که همان ولایت‌پذیری مطلق بود، وظیفه عمومی است و همه ما باید به شکلی پای‌فشاری کنیم تا نگذاریم میدان برای فتنه‌گران علیه نظام و انقلاب ما باز شود.

* حضور در روزهای تاریخی از واجبات است

خواهر شهید محرمعلی هرج‌پور در پایان حضور حماسی در روزهای تاریخی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در این برهه از تاریخ از واجبات خواند و گفت: با توجه به اتفاقاتی که در طول هشت سال دفاع مقدس رخ داد و پیروزی‌هایی که در آن روزها جلوه‌های زیبایی به کشور ما می‌بخشید، باید کاری کنیم تا نسل‌های جدید که در جریان این رخدادها نیستند با استفاده از تجارب ما بیدار شده و در حقیقت ما به‎عنوان وارثان انقلاب این امانت را به‌دست صاحبانش برسانیم تا انقلاب ما برای همیشه پیروز و سربلند باقی بماند.

به گزارش فارس، در دامان این زنان است که مردان پرورش یافته‌اند و از این بانوان آموخته‌اند که در مقابل ظلم و ستم سر خم نکرده و تا آخرین قطره خون‌شان بجنگند و تسلیم نشوند و شجاعانه از خاک‌شان پاسداری کرده و بیگانگان را بیرون رانند و اجازه ندهند که سرنوشت‌شان را دیگران رقم زنند.

آری مردان سرزمین من دانش آموخته مکتب این زنان هستند که این‌گونه بی‌پروا مبارزه کردند و از زندان و شکنجه نهراسیدند تا توانستند بذر انقلابی که در سالیان دراز کاشته شده و 15 خرداد 42 نهالی نورس شده بود، در بهمن 57 به درختی تنومند تبدیل کنند و برای همیشه کشورشان را از لوث وجود اجانب پاک کنند.

آری؛ پایداری و استقامت این زنان مسلمان ایران در راه حفظ ارزش‌ها، باورها و حراست از اعتقادات ستودنی است، چراکه زنان در طول تاریخ اثبات کرده‌اند که در تمام میدان‌ها اعم از نظامی و فرهنگی کمتر از مردان نبوده‌اند و دلیل بارز بر این ادعا نقش زنان و حضور گسترده آنها در طول 8 سال دفاع مقدس و پشتیبانی آنها از نظام و ولایت فقیه در تمام عرصه‌هاست.

منبع: فارس