اين روزها خيلي چيزها در ميان جوانان مد شده؛ چيزهايي كه در عرض مدت كوتاهي به شدت در بين جوانان گسترش پيدا كرده! از شكل پوشيدن لباس گرفته تا طرز اصلاح مو و هزار چيز ديگر كه در قالب واژهاي به نام مد گنجانده شده و به همين خاطر بعضي از جوانان به سمت آنها گرايش پيدا ميكنند، اما گويا مد فقط به طرز اصلاح و لباس و شكل محدود نيست، بلكه از اين چيزها هم فراتر رفته و بعضي رفتارها و كارها را هم دربرگرفته! به همين علت اگر به اين ليست بلند بالاي كارهايي كه مد شده نگاهي بيندازيم متوجه ميشويم كه هر روز چيزهاي جديدتري هم به آن اضافه ميشود، يكي از همين چيزهاي جديد، آواز خواندن و ساختن كليپهاي تصويري و فرستادن آن براي شبكههاي ماهوارهاي براي پخش است، به خصوص كه ديگر با پيشرفت تكنولوژي و آشنايي جوانان با نرمافزارهاي تدوين صدا و تصوير اين كار روز به روز آسانتر ميشود. از طرف ديگر اين نرمافزارها باعث شده كه حتي كساني كه صداي خواندن ندارند هم خواننده شوند چراكه به هر صورت با دادن افكت و صد جور تنظيمات، صدا قابل تحمل ميشود!
چه كسي درست ميگويد؟
در اين ميان برخي از جوانان كه اين كارها را انجام ميدهند نظرات خاصي دارند، برخي از آنها ميگويند اين كار را تنها براي تفريح انجام ميدهند و برخي هم ميخواهند با ساخت اين كليپها مشهور شوند! به ويژه كه آنها با نام بردن از فلان خواننده يا فلان هنرمند اينگونه بيان ميكنند كه با اين كار ميخواهند مثل او شوند. از سوي ديگر پدر و مادرها هم نظر خود را دارند، آنها هم بر اين باورند كه اين كارها براي جوانان نان و آب نميشود و تنها هزينه دربردارد، پس جوانان بايد سمت اين كار نروند.
اما در اين ميان چه كسي درست ميگويد؟جوانان يا پدر و مادرها! از طرف ديگر واقعاً چرا برخي جوانها به اين كار علاقه دارند و اين تب خواندن و خواننده شدن اينقدر بالا گرفته است؟
راه درســت را نشـــانم دهـيد
ميخواهم ديده شوم
دكتر مهكام، روانشناس در پاسخ به همه اين سؤالات به دوران جواني اشاره ميكند و ميگويد: جواني دوراني است كه هر فردي دوست دارد در اين دوران به بهترين نحو ممكن استعدادهاي خود را در معرض نمايش ديگران بگذارد و به نوعيخودنمايي كند. به همين علت است كه تمايل به مشهور شدن دراين دوران بيشتر از دوران ديگر براي فرد مهم است. از طرف ديگر يك جوان هميشه اين احساس را دارد كه توجه ديگران را به سمت خود جلب كند. به اعتقاد اين روانشناس اين ويژگي در جوانان بسيار عادي است و از طرف ديگر همين تمايل به ديده شدن است كه باعث ميشود جوانان تلاش كنند و به سمت شكوفا شدن حركت كنند! اما در اين ميان اينكه جوانان چه راهي را براي ديده شدن و به نوعي نمايش توانمندي خود انتخاب كنند، بحثي است كه بايد به آن توجه شود. در اين باره بايد به اين نكته توجه داشت كه جوانان اگر در راه شكوفاييهاي استعدادهاي خود درست هدايت شوند، هم به نفع جامعه است و هم به نفع خانواده و خود جوان!
حرف بسيار و عمل ناچيز
اما وظيفه فراهم كردن شرايط شكوفايي اين استعدادها و هدايت درست جوانان بر عهده كيست؟ دكتر مهكام در پاسخ به اين سؤال به اين نكته اشاره كرد كه قطعاً خود جوانان در گامهاي اوليه سهم كمي دارند چراكه اولاً آنها امكانات خاصي دراين زمينه در اختيار ندارند و ثانياً آنها بيتجربه هستند، به همين دليل در درجه اول خانواده و سپس مسئولان هستند كه بايد در اين زمينه جوانان را به بهترين نحو راهنمايي كنند. در واقع پتانسيل جواني مثل يك سرمايه عظيم براي جامعه است كه بايد در راه درست از آن استفاده شود و الا اگر اين پتانسيل در جايي غير از جاي اصلي خود به كار گرفته شود، به هدر رفته و جامعه ضرر ميبيند. از طرف ديگر در اين ميان اگر از اين پتانسيل خوب استفاده نشود، برخي سودجويان پيدا ميشوند كه از اين پتانسيل به نفع خود استفاده كنند كه در اين زمينه شبكههاي ماهوارهاي بهترين مثال هستند. به عنوان مثال آنها با پخش دائم اين كليپها تلاش ميكنند جوانان ديگر را هم به سمت چنين كاري سوق دهند، يعني در واقع آنها هم تب را بالا ميبرند و هم موجهاي جديد ايجاد ميكنند.
لطفا، براي جوان برنامهريزي كنيد
به باور مهكام بايد راه را بر اين سودجويان بست، مهمترين كار براي تحقق اين موضوع برنامهريزي است. از طرف ديگر سالهاست كه در موضوعات جوانان تأكيد بر برنامهريزي ميشود. در اين باره اين استاد دانشگاه ميگويد: بايد شرايطي فراهم كرد كه جوانان باور كنند راه معروف شدن و به نوعي نمايش استعدادها خواننده شدن و به نوعي سوپراستار شدن نيست، البته در اين باره از اين موضوع هم نبايد غافل شد كه جوانان وقتي ميبينند در هر مراسمي در تلويزيون بيش از همه يك خواننده يا فوتباليست دعوت ميشود و به نوعي آنها به شدت در معرض ديده شدن هستند به سمت اينگونه چيزها گرايش پيدا كند. از سوي ديگر چون فضاي تقدير و به نوعي بزرگ جلوه دادن نخبگان علمي در جامعه آنچنان كه بايد وجود ندارد، جوانان كارهايي مثل خوانندگي و ساختن كليپ را به پيشرفت تحصيلي ترجيح ميدهند، چراكه ميبينند اين خوانندهها يا ديگر ستارهها هستند كه مورد تقدير واقع ميشوند نه نخبگان علمي و تحصيلي!
از طرف ديگر بسياري از جوانان هم كه به درس علاقهمند هستند و به نوعي ميخواهند خود را در زمينه تحصيلي نشان دهند يا پس از تحصيل بيكار هستند يا حتي به دليل نوع گزينش رشته، رشته مورد علاقه خود را قبول نميشوند. در اين ميان والدين در اين امور تنها نصيحت ميكنند و به اصل ماجرا و ريشه آن توجهي ندارند، مسئولان هم آنچنان كه بايد به جوانان ميدان نميدهند، چراكه جوان براي شكوفايي استعدادهايش ميدان ميخواهد.
همچنين يادمان باشد كه اگر جوانان را از چيزي سلب ميكنيم بايد به آنان جايگزين بدهيم.
دكتر مهكام همچنين به اين موضوع اشاره دارد كه به هر صورت سوءاستفاده شبكههاي ماهوارهاي يك نوع تهاجم فرهنگي است، اما در اين تهاجم جوانان نقش چنداني ندارند بلكه اين بزرگترها هستند كه بايد اصل موضوع را دريابند و با برخورد صحيح جلوي آن بايستند، طبيعتاً در غير اين صورت فرصتهاي زيادي از جوانان صرف همين كارها ميشود، چراكه زمينه ديگري به آن ارائه نشده كه بخواهند خود را در آن به نمايش بگذارند و وقت خود را در آن صرف كنند.