۰۶ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۷

اظهارات عجیب وزیر خارجه ترکیه

"احمد داود اوغلو" وزير امور خارجه تركيه یکی از این دیپلمات هاست که متاسفانه از دین برای اهداف سیاسی بهره گرفته است.
کد خبر : ۳۰۲۷۹

العالم به نقل از منابع خبری، افکارعمومي شايد انتظار هر سخني را از يك ديپلمات داشته باشد جز اينکه بخواهد از دين براي اهداف ديپلماتيك و سياسي‌اش بهره بگیرد.

"احمد داود اوغلو" وزير امور خارجه تركيه یکی از این دیپلمات هاست که متاسفانه از دین برای اهداف سیاسی بهره گرفته است.

وی تصرف شهر طرابلس بدست انقلابيون و مخالفان قذافي را كه با حمايت مستقيم و بي واسطه سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که تاريخ مصرف ديکتاتوري چون قذافي براي سران آن پايان يافته است ، به " فتح مكه " تشبيه كرده است.

اوغلو در گفت وگو با شبكه تلويزيوني "ان.تي.وي"، گفت: در ديداري سرزده به بندر بنغازي رفتم و با رهبران شوراي ملی انتقالي ليبي ديدار كردم، تصرف طرابلس به دست مخالفان را به ورود پيامبر اسلام (ص) به مكه تشبيه كردم و از آنها خواستم تا مانند پيامبر رفتار كرده و همه را ببخشند.

اين تشبيه توسط اوغلو، در حالي صورت مي‌گيرد كه پيش از اين، "كلود گيان" وزير امور خارجه اسبق فرانسه گفته بود، " حضور ناتو در ليبي تداوم جنگ‌هاي صليبي است".

در همين باره ، "محمد نورالدين" در يادداشتي كه امروز شنبه در روزنامه لبنانی "السفير" منتشر شده، با اشاره به اين رويداد نوشته است: بي‌گمان، آنچه در ليبي روي داد، جنگ اسلام و شرك نبود، بلكه نبردي بود ميان ساكنان صحراي ليبي و با حمايت كشورهاي عضو ناتو ـ با هدف غارت ثروت‌هاي اين كشور ـ و همه به خوبي بر اين نكته آگاهند كه كشورهاي عضو اين سازمان، چه نقشه‌هايي براي اين كشور در سر دارند و هنوز قذافي پيدا نشده، براي ماترك او به رايزني و برگزاري نشست و كنفرانس آشكار و پنهان روي آورده‌اند.

" براي اينكه به درستي و نادرستي سخنان داود اوغلو پي ببريم، بهتر است نگاهي داشته باشيم به موضع تركيه در اسفند و فروردين گذشته كه انقلاب مردم ليبي آغاز شد".

" در آن زمان كه مبارك در اثر اعتراضات مسالمت‌آميز مردم اين كشور، ناچار به ترك قدرت شد و اردوغان به عنوان نخست وزير تركيه، اين كناره‌گيري را پيروزي براي دولت خود ـ با توجه به رنگ و رو گرفتن اخوان المسلمين مصر پس از 6 دهه سركوب و خفقان ـ تعبير كرد، حركت انقلابي مردم ليبي، كاملاً ترك‌ها را در موضع انفعال قرار داد و مروري بر اخبار آن روزها، نشان مي‌دهد كه سران آنكارا چقدر تلاش كردند تا مانع از به نتيجه رسيدن حركت اعتراضي مردم ليبي شوند".

" البته براي اين نارضايتي ترك‌ها، مي‌توان دلايل متعددي برشمرد كه شايد مهمترين آنها به شرح زير باشد:

1 ـ تركيه منافع اقتصادي گسترده‌اي در ليبي داشته و دارد و اين برايش مهمتر از هر انقلابي است؛ هر كس كه اين منافع را تامين كند، بي‌گمان تحت حمايت آنان خواهد بود.

2 ـ اردوغان روابط بسيار ويژه و دوستانه‌اي با قذافي داشت و اينكه داود اوغلو مي‌گويد مانند پيامبر رفتار و همه را عفو كنيد، به اين دليل است كه مي‌خواهد دوست قديمي‌اش محاكمه نشود.

3 ـ تركيه و فرانسه، روابط متوسطي در اروپا با هم دارند؛ بنابراين، اقدام فرانسه در به رسميت شناختن شوراي انتقالي ليبي، باعث شد تا ترك‌ها در موضعي انفعالي، از شناسايي اين شورا خودداري كنند و جان مردم ليبي را كه امروز اين همه داد حمايت از آن را سر مي‌دهند، در قالب رقابت ‌هاي سياسي اروپايي خود بياورند.

از سويي، تا هنگامي كه آمريكا و برخي از كشورهاي عربي ـ كه بازار پرسود تركيه در آن قرار دارد ـ آنكارا را در فشار نگذارده بودند، آنها در راستاي شناسايي شوراي انتقالي کاري نكردند و اين هم هنگامي بود كه قطعنامه‌هاي شماره 1970 و1973 شوراي امنيت عليه دولت قذافي صادر و تركيه هم ناچار به همراهي با اين قطعنامه شد؛ بنابراين، ترك‌ها به همان اندازه كه با پا پس مي‌زدند، با دست پيش كشيدند و به سرعت وارد مرحله مداخله نظامي در ليبي شده، ميزبان كنفرانس‌ها و نشست‌هاي مخالفان قذافي و جامعه بين‌المللي شدند و سرانجام فرصت‌طلبي آنها هنگام سفر تير ماه داود اوغلو به بنغازي خود را نشان داد.

نكته تأسف‌برانگيز در سوء‌استفاده وزير خارجه تركيه از باورهاي ديني مردم منطقه به ويژه ليبي، در حالي خود را نشان مي‌دهد كه شخص وي پس از ورود ناتو به عرصه نظامي در ليبي، حكم سخنگويي اين سازمان را در بعد سياسي دريافت كرد و هم اکنون هم كه طرابلس تصرف شده، اوغلو در نشست گروه تماس ليبي در استانبول، خواستار تداوم اين حضور نظامي شده است و اين چيزي جز چراغ سبز براي حضور نظاميان اروپايي پس از چند دهه در سواحل جنوبي مديترانه نيست.

كسي منكر ضرورت سرنگوني ديكتاتوري مانند قذافي نيست، اما نكته اينجاست كه ميان فتح مكه و فتح طرابلس چقدر راه است كه متر و فكر رييس دستگاه ديپلماسي تركيه نتوانسته آن را اندازه بگيرد و يا حدود آن را تعيين كند؛ مسأله‌اي كه در آينده‌اي نه چندان دور، پاسخ آن روشن خواهد شد!