تاريخ گذشته امريكا مملو از جنايتهاي ريز و درشتي است كه كمتر كسي ميتواند اين جنايتها را از صفحه ذهن خودش پاك كند.
ليست بلندبالايي از حملات نظامي امريكا به مناطق مختلف جهان و دخالت در امور داخلي كشورها و نقض آشكار حقوق شهروندي كه ابتداييترين حق ملتهاست، تنها دستاورد زيادهخواهي و جنايت حاكمان مردمستيز امريكاست. لشكركشي به مناطق مختلف جهان به بهانههاي واهي و دروغ و شكستهاي پيدرپي، براي ملتهاي تحت هجوم سربازان وحشي امريكا، ويراني و آوارگي و براي مقامات كاخ سفيد لكه ننگ جنايت و آدمكشي را به ارمغان آورد. صحنه صحنه عراق و افغانستان، يادآور خاطرات تلخ وحشيگري سربازان امريكايي و قهقهه مستانه دولتمردان كاخ سفيد است. شايد روزي كه آن سرباز امريكايي پس از به رگبار بستن خانواده غيرنظامي عراقي، مغرورانه پا بر جسد بيجان پيرمرد مظلوم آن خانواده، فيگور ميگرفت و تصاوير منتشر شده او لبخند رضايت را بر لبان منحوس مقامات خونآشام امريكايي نقش ميبست، هيچگاه تصور نميكردند همان سرباز با مدالهاي تشويقي كه از جنايت در عراق كسب كرده است، در خيابان والاستريت حضور يافته و نظام ليبرالدموكراسي غرب و نظام سرمايهداري امريكا را به چالش بكشاند، شايد هم اين سرباز انتظار داشت فقط ميتوان با اسلحه بر سر مردم عراق و افغانستان كوبيد چرا كه با فرآيند دموكراسيسازي مقامات كاخسفيد در خاورميانه مخالفت ميكنند و اصلاً انتظار آن را نداشت روزي فرا رسد كه همان باتوم و اسلحه بر سر ملت خويش آن هم تنها به جهت اعتراض به يك نظام غيرعادلانه يك درصدي فرود آيد. قطعاً اين سرباز نميداند نظامي كه تا ديروز او مدافع آن بوده، مواليدي داشته كه جز سياهي و جنايت ارمغاني براي بشر نداشته است. فاشيسم و نازيسم از شناخته شدهترين مواليد نظام ليبرالدموكراسي غرب است. تاريخ گواهي ميدهد در ابتدا موسوليني توسط ليبرالهاي پارلمان ايتاليا مورد حمايت قرار گرفت چرا كه ليبرالهاي سودجوي اروپايي قصد داشتند با تغيير قوانين، حاكميت حزبي خود را استيلا بخشند. از آن روي، مطبوعات، راديو، آموزش و پرورش و توليد فيلمها، همگي فاشيسم را به عنوان دكترين قرن ۲۰ كه مكمل ليبراليسم و دموكراسي خواهد شد، معرفي ميكردند. طبعاً سيستمي كه فاشيسم و نازيسم برآمده از آن باشد، همان خوي جنايت در اشكال امروز آن در بستر احزابي همچون جمهوريخواه و دموكرات ظهور و بروز خواهد يافت.
ملت ايران و جوانان پرشور انقلابي امام عزيز (ره) در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، خواستند با تسخير لانه شيطان بساط ظلم و تبعيض نژادي امريكا را كه در زرورق دموكراسي، انجام هر جنايتي را براي خود مباح ميدانست، برچينند، بنابر اين آن چيزي كه در ۱۳ آبان رخ داد نشأت گرفته از عمق بينش و آگاهي يك ملت بود كه امروز شاهد شعلهور شدن اين انديشه در بيداري اسلامي ملتهاي منطقه هستيم.
امريكاييها با فرار به جلو و توسل به دروغ و غوغاسالاري سعي دارند دامان پاك بهترين فرزندان ملت ايران را به رفتارهاي غيرانساني آلوده كنند. اتهام ترور آن هم به جماعتي كه بيشترين قرباني ترور را از ابتداي انقلاب اسلامي تاكنون داشتهاند، آنقدر مضحك است كه هر انساني را به خنده وا ميدارد. سپاه پاسداران تروريست است يا كساني كه با تأسي به انديشههاي تروريستي اسلاف ناخلفشان هر جنايت و تروري را بر مردم روا ميدارند؟ جوخههاي ترور ابتدا از درون نظام فاشيست مورد حمايت ليبرالها بيرون آمد و امروز نيز همين تفكر در مقامات كاخ سفيد و رژيم صهيونيستي آشكارا نمايان است. منافقين تروريست مورد حمايت كدام كشور هستند؟ عاملان ترور شهداي انقلاب و فرماندهان ارشد نظامي ارتش و سپاه در لواي چه دولتي اقدام به اين رفتارهاي غيرانساني ميكردند و در نهايت امروز در كدام كشور سكني گزيدهاند؟ آيا جز آن است كه امريكا بزرگترين پناهگاه اين تروريستها بوده است؟ بنا به فرمايش امام خامنهاي عزيز، امروز يكصد سند وجود دارد كه امريكاييها در ترورها نقش اساسي داشتهاند و اگر روزي فرا رسد كه طشتي از بام فرو افتد، قطعاً اين طشت رسوايي مقامات كاخ سفيد است كه هم امكانات ترور را براي تروريستها فراهم ميكردند و هم مبلغ انديشه ترور بودند. وقتي «بارك گرچت» كارشناس سابق بخش خاورميانه در سازمان جاسوسي امريكا (سيا) و عضو بنياد «دفاع از دموكراسيها»! به صراحت تأكيد ميكند: «آنان (سپاه ايران) را نميتوان مرعوب كرد، مگراينكه يكي از آنان كشته شود» و وقيحانه از اعضاي كنگره و سرويسهاي جاسوسي ميخواهد كه «تكان بخوريد و تلاش كنيد يا فرمانده سپاه قدس ايران را دستگيرش كنيد يا بكشيدش»، كدام عقل سليم و انسان آزادهاي است كه بپذيرد ايران و سپاه طراح ترور سفير يك كشور ميتواند باشد؟
اگر امريكاييها به دنبال سناريوسازي و بازي با احساسات ملت ايران باشند، خواهند ديد در اين بازي نيز همچون سناريوهاي ديگر شكستشان حتمي است، چرا كه دست ايران در بيان مصاديق ترور و جنايت امريكا بسيار پر است. اين بار قطعاً ملت ايران اجازه نميدهند ۵۸ سال از حادثهاي بگذرد و تازه شاهد اعتراف و عذرخواهي مقامات كاخسفيد براي دخالت در كودتاي ۲۸ مردادماه ۱۳۳۲ باشند. اگر طشت رسوايي مقامات امريكايي فرو افتد، صداي آن آنچنان بلند خواهد بود كه كمترين تاوان آن بياعتباري هرچه بيشتر آنها در نزد افكار عمومي داخلي و خارجي است.
ليست بلندبالايي از حملات نظامي امريكا به مناطق مختلف جهان و دخالت در امور داخلي كشورها و نقض آشكار حقوق شهروندي كه ابتداييترين حق ملتهاست، تنها دستاورد زيادهخواهي و جنايت حاكمان مردمستيز امريكاست. لشكركشي به مناطق مختلف جهان به بهانههاي واهي و دروغ و شكستهاي پيدرپي، براي ملتهاي تحت هجوم سربازان وحشي امريكا، ويراني و آوارگي و براي مقامات كاخ سفيد لكه ننگ جنايت و آدمكشي را به ارمغان آورد. صحنه صحنه عراق و افغانستان، يادآور خاطرات تلخ وحشيگري سربازان امريكايي و قهقهه مستانه دولتمردان كاخ سفيد است. شايد روزي كه آن سرباز امريكايي پس از به رگبار بستن خانواده غيرنظامي عراقي، مغرورانه پا بر جسد بيجان پيرمرد مظلوم آن خانواده، فيگور ميگرفت و تصاوير منتشر شده او لبخند رضايت را بر لبان منحوس مقامات خونآشام امريكايي نقش ميبست، هيچگاه تصور نميكردند همان سرباز با مدالهاي تشويقي كه از جنايت در عراق كسب كرده است، در خيابان والاستريت حضور يافته و نظام ليبرالدموكراسي غرب و نظام سرمايهداري امريكا را به چالش بكشاند، شايد هم اين سرباز انتظار داشت فقط ميتوان با اسلحه بر سر مردم عراق و افغانستان كوبيد چرا كه با فرآيند دموكراسيسازي مقامات كاخسفيد در خاورميانه مخالفت ميكنند و اصلاً انتظار آن را نداشت روزي فرا رسد كه همان باتوم و اسلحه بر سر ملت خويش آن هم تنها به جهت اعتراض به يك نظام غيرعادلانه يك درصدي فرود آيد. قطعاً اين سرباز نميداند نظامي كه تا ديروز او مدافع آن بوده، مواليدي داشته كه جز سياهي و جنايت ارمغاني براي بشر نداشته است. فاشيسم و نازيسم از شناخته شدهترين مواليد نظام ليبرالدموكراسي غرب است. تاريخ گواهي ميدهد در ابتدا موسوليني توسط ليبرالهاي پارلمان ايتاليا مورد حمايت قرار گرفت چرا كه ليبرالهاي سودجوي اروپايي قصد داشتند با تغيير قوانين، حاكميت حزبي خود را استيلا بخشند. از آن روي، مطبوعات، راديو، آموزش و پرورش و توليد فيلمها، همگي فاشيسم را به عنوان دكترين قرن ۲۰ كه مكمل ليبراليسم و دموكراسي خواهد شد، معرفي ميكردند. طبعاً سيستمي كه فاشيسم و نازيسم برآمده از آن باشد، همان خوي جنايت در اشكال امروز آن در بستر احزابي همچون جمهوريخواه و دموكرات ظهور و بروز خواهد يافت.
ملت ايران و جوانان پرشور انقلابي امام عزيز (ره) در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، خواستند با تسخير لانه شيطان بساط ظلم و تبعيض نژادي امريكا را كه در زرورق دموكراسي، انجام هر جنايتي را براي خود مباح ميدانست، برچينند، بنابر اين آن چيزي كه در ۱۳ آبان رخ داد نشأت گرفته از عمق بينش و آگاهي يك ملت بود كه امروز شاهد شعلهور شدن اين انديشه در بيداري اسلامي ملتهاي منطقه هستيم.
امريكاييها با فرار به جلو و توسل به دروغ و غوغاسالاري سعي دارند دامان پاك بهترين فرزندان ملت ايران را به رفتارهاي غيرانساني آلوده كنند. اتهام ترور آن هم به جماعتي كه بيشترين قرباني ترور را از ابتداي انقلاب اسلامي تاكنون داشتهاند، آنقدر مضحك است كه هر انساني را به خنده وا ميدارد. سپاه پاسداران تروريست است يا كساني كه با تأسي به انديشههاي تروريستي اسلاف ناخلفشان هر جنايت و تروري را بر مردم روا ميدارند؟ جوخههاي ترور ابتدا از درون نظام فاشيست مورد حمايت ليبرالها بيرون آمد و امروز نيز همين تفكر در مقامات كاخ سفيد و رژيم صهيونيستي آشكارا نمايان است. منافقين تروريست مورد حمايت كدام كشور هستند؟ عاملان ترور شهداي انقلاب و فرماندهان ارشد نظامي ارتش و سپاه در لواي چه دولتي اقدام به اين رفتارهاي غيرانساني ميكردند و در نهايت امروز در كدام كشور سكني گزيدهاند؟ آيا جز آن است كه امريكا بزرگترين پناهگاه اين تروريستها بوده است؟ بنا به فرمايش امام خامنهاي عزيز، امروز يكصد سند وجود دارد كه امريكاييها در ترورها نقش اساسي داشتهاند و اگر روزي فرا رسد كه طشتي از بام فرو افتد، قطعاً اين طشت رسوايي مقامات كاخ سفيد است كه هم امكانات ترور را براي تروريستها فراهم ميكردند و هم مبلغ انديشه ترور بودند. وقتي «بارك گرچت» كارشناس سابق بخش خاورميانه در سازمان جاسوسي امريكا (سيا) و عضو بنياد «دفاع از دموكراسيها»! به صراحت تأكيد ميكند: «آنان (سپاه ايران) را نميتوان مرعوب كرد، مگراينكه يكي از آنان كشته شود» و وقيحانه از اعضاي كنگره و سرويسهاي جاسوسي ميخواهد كه «تكان بخوريد و تلاش كنيد يا فرمانده سپاه قدس ايران را دستگيرش كنيد يا بكشيدش»، كدام عقل سليم و انسان آزادهاي است كه بپذيرد ايران و سپاه طراح ترور سفير يك كشور ميتواند باشد؟
اگر امريكاييها به دنبال سناريوسازي و بازي با احساسات ملت ايران باشند، خواهند ديد در اين بازي نيز همچون سناريوهاي ديگر شكستشان حتمي است، چرا كه دست ايران در بيان مصاديق ترور و جنايت امريكا بسيار پر است. اين بار قطعاً ملت ايران اجازه نميدهند ۵۸ سال از حادثهاي بگذرد و تازه شاهد اعتراف و عذرخواهي مقامات كاخسفيد براي دخالت در كودتاي ۲۸ مردادماه ۱۳۳۲ باشند. اگر طشت رسوايي مقامات امريكايي فرو افتد، صداي آن آنچنان بلند خواهد بود كه كمترين تاوان آن بياعتباري هرچه بيشتر آنها در نزد افكار عمومي داخلي و خارجي است.