۰۸ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۹

قتل شوهر دوم‌ام كار من نبود

دادستان كل كشور درخواست اعاده دادرسي زن نوجواني را كه به اتهام قتل شوهرش به قصاص محكوم شده است، مورد بررسي قرار مي‌دهد.
کد خبر : ۵۱۶۰۵

به گزارش صراط به نقل از شرق لاله زني كه متهم است در 17‌سالگي شوهر دومش را به قتل رسانده، چندي قبل به قصاص محكوم شد و اين حكم به تاييد ديوان‌عالي كشور نيز رسيد.

اين پرونده صبح روز 30 فروردين دو‌سال قبل با تماس تلفني پيش‌نماز يك مسجد با پليس شهر شيراز تشكيل شد. اين مرد به ماموران گفت يكي از كارمندان كانون مسجد، جانش را از دست داده و از آنجايي كه صورتش كبود است به نظر مي‌رسد مرگ وي طبيعي نيست.

با توجه به اين گزارش ماموران پليس در محل حاضر شدند و تحقيقات خود را آغاز كردند. اطلاعات اوليه به دست آمده نشان مي‌داد متوفي بهنام نام دارد و آخرين بار توسط نگهبان و پيش‌نماز مسجد به همراه همسرش لاله ديده‌ شده ‌است. با دستور بازپرس جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و ماموران براي اينكه بدانند شب قبل چه اتفاقي افتاده و لاله، همسر بهنام چه چیزی در اين مورد مي‌داند به خانه پدري لاله رفتند. در آنجا بود كه ماموران متوجه شدند لاله و پدرومادرش در منزل نيستند.

يك ساعت بعد پدر لاله با ماموران تماس گرفت و گفت دخترش به مدرسه نرفته و او ساعت هفت صبح از اين موضوع مطلع شده‌است. او گفت: «ناهيد دوست دخترم با خانه ما تماس گرفت و گفت لاله به مدرسه نرفته من هم نگران شدم و جست‌وجو را براي پيدا كردن دخترم شروع كردم بعد هم فهميدم ماموران به خانه من آمده‌اند.»

ساعاتي بعد از اين تماس لاله به خانه برگشت و يك روز بعد هم توسط ماموران بازداشت شد. اين دختر در حالي‌كه به شدت ترسيده‌بود و اضطراب داشت براي ماموران توضيح داد شوهرش را كشته و تا صبح بالاي سر جسد او نشسته‌ و صبح از كانون مسجد بيرون آمده و براي ساعاتي در شهر پرسه زده‌است.

لاله گفت: چند ماهي بود با بهنام عقد كرده ‌بودم. او از اقوام مادرم بود و بعد از جدايي از همسر اولم با او ازدواج كردم. مشكل من و بهنام زماني آغاز شد كه من از عابربانك او مبلغي پول برداشتم و به شوهرم نگفتم. بهنام عصباني شد و گفت اين كار دزدي است. او مي‌خواست از من شكايت كند و من از ترس نقشه قتلش را كشيدم. لاله ادامه داد: «من بهنام را دوست نداشتم و مجبور بودم او را تحمل كنم. من مي‌خواستم درس بخوانم اما بهنام مرا اذيت مي‌كرد.»

پليس در شاخه ديگري از تحقيقات خود شاهدان ماجرا را بازجويي كرد. ناهيد، همكلاسي لاله اولين كسي بود كه تحت بازجويي قرار گرفت. او گفت: من با لاله دوست بودم اما خيلي در مورد زندگي خصوصي‌اش با من حرف نمي‌زد البته مي‌دانستم عقد كرده و شوهرش را دوست ندارد. او مي‌گفت مي‌خواهد شوهرش را بكشد و يك روز قبل از اينكه بهنام بميرد چند عدد قرص خريد و گفت مي‌خواهد آنها را پودر كند و به شوهرش بدهد. من فكر نمي‌كردم لاله چنين كاري بكند و جرات آدم كشتن داشته‌ باشد به همين دليل هم سكوت كردم.

پيش‌نماز مسجد هم به ماموران گفت: مي‌دانستم بهنام و زنش با هم مشكل دارند و مي‌خواهند از هم جدا شوند. روز حادثه وقتي آنها را با هم ديدم خوشحال شدم و فكر كردم، آشتي كرده‌اند چون غذا خريده‌ بودند و به سمت كانون مي‌رفتند كه غذا بخورند به نظر مي‌رسيد كه رابطه خوبي با هم دارند. بعد از آن هم ديگر آنها را نديدم و فكر مي‌كردم در دفتر كانون هستند تا اينكه فرداي آن روز متوجه شدم در كانون باز است. وارد شدم و جسد بهنام را ديدم كه يك پتو روي آن كشيده شده بود. اول فكر كردم خودكشي كرده اما بعد متوجه شدم او را كشته‌اند.

با به دست آمدن اين اطلاعات، پرونده اتهامي لاله به دادسرا فرستاده شد. اين زن 17‌ساله گفت: من و بهنام سه ماه بود كه به عقد هم درآمده‌ بوديم. من او را دوست نداشتم و به علت اينكه پدر و مادرم اذيتم نكنند به روي خودم نمي‌آوردم تا اينكه ماجراي برداشت پول از حسابش پيش آمد. بهنام مي‌گفت اين موضوع را به مادرم مي‌گويد و از من شكايت مي‌كند. اين كار شرايط را خيلي بد مي‌كرد و نه مي‌توانستم در خانه پدرم جايي داشته‌باشم و نه در خانه شوهر. به همين دليل هم تصميم به قتل بهنام گرفتم. پنج عدد قرص دردكليه را كه دكتر به من داده‌بود پودر كردم و داخل يك قوطي ‌آبميوه ريختم با مادرم به كانون رفتيم و او من را تحويل بهنام داد. بعد با بهنام ناهار خريديم. من ‌آبميوه را به شوهرم دادم و او همراه غذا خورد. خيلي تغييري نكرد. تا ساعت حدود هفت شب كه كمي گيج شد گفتم به داروخانه مي‌روم و برايت دارويي مي‌گيرم. به داروخانه رفتم گفتم مادربزرگم خيلي غر مي‌زند و من مي‌خواهم درس بخوانم از آنها خواستم دارويي بدهند كه آرام شود.

متهم ادامه‌داد: آنها به من قرصي دادند و آن را داخل شير حل كردم و دو ليوان شير به بهنام دادم و او هم خورد. بعد سرنگي را كه از قبل آماده كرده‌بودم از كيفم بيرون آوردم و سه آمپول هوا به يك دستش و دو آمپول هوا به دست ديگرش زدم و همه را در رگ تزريق كردم. باز نمي‌مرد و هنوز زنده ‌بود. كمي درس داشتم رفتم و درس خواندم. چون امتحان زيست داشتم و چند صفحه‌اي از كتاب مانده ‌بود. وقتي برگشتم بهنام زنده ‌بود، بايد كار را تمام مي‌كردم سيم‌شارژ لپ‌تاپ كنار تخت بهنام بود آن را برداشتم و دور گردنش پيچيدم و او را خفه كردم. تا صبح بالاي سر جسد نشستم و بعد از كانون بيرون رفتم و بعد هم بازداشت شدم.

بازپرس پرونده در ادامه لاله را به پزشكي قانوني معرفي كرد و از اين سازمان خواست تا در مورد علت دقيق مرگ بهنام هم اظهار نظر كند. پزشكان قانوني در مورد علت مرگ بهنام گفتند اين جوان بر اثر فشار بر عناصر حياتي گردنش جان خود را از دست داده و در واقع خفه شده است اما ادعاي لاله در مورد آمپول هوا و خوراندن قرص‌هاي متنوع به اين جوان مورد بررسي قرار نگرفت. آنها همچنين در مورد وضعيت رواني لاله گفتند اين نوجوان دچار جنون نيست و مسوول اعمال خودش است اما دچار افسردگي شديد است و ميل شديدي به خودكشي دارد.

بعد از تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست عليه زن 17‌ساله پرونده براي رسيدگي به شعبه پنجم دادگاه كيفري‌استان فارس رفت. وقتي زمان رسيدگي به پرونده به لاله و وكيل مدافعش ابلاغ شد، اين دختر نامه‌اي به قضات دادگاه نوشت و ادعا كرد در قتل شوهرش تنها نبوده و سه همدست داشته است. او خطاب به قضات نوشت: «يك زن بلندقد و دو مرد كه آنها را نمي‌شناسم شوهرم را كشتند البته من قبول دارم همدستي كردم اما عامل اصلي قتل نبودم.»

لاله در جلسه دادگاهش هم اين ادعا را مطرح كرد و گفت: زماني كه در اداره آگاهي بودم از ترس، هرچه به من مي‌گفتند، قبول مي‌كردم و در بازسازي صحنه هم افسر پرونده‌ام من را فريب داد و گفت صحنه را بازسازي كن من كمكت مي‌كنم. من هم هرچه گفته‌بودم را بازسازي كردم.

او در مورد اينكه چرا موضوع را به بازپرس اطلاع نداده بود گفت: من فرق بازپرس و افسر پرونده‌ام را نمي‌دانستم و فكر مي‌كردم بازپرس هم در اداره آگاهي است. زماني كه نوبت به وكيل مدافع متهم رسيد او از دادگاه خواست تا جلسه‌اي تشكيل دهند و ادعاي لاله را بررسي كنند اما اين درخواست مورد قبول واقع نشد و در نهايت هيات قضات شعبه پنجم دادگاه كيفري‌استان فارس لاله را به اتهام قتل همسرش و با درخواست اولياي‌دم به قصاص محكوم كرد.

لاله و وكيل مدافعش به راي صادره اعتراض كردند و درخواست تجديدنظرخواهي دادند اما حكم در ديوان‌عالي كشور تاييد شد و اكنون وكيل مدافع لاله خواستار اعاده دادرسي شده است. اين درخواست بايد توسط دادستان كل كشور بررسي شود و چنانچه مورد قبول قرار بگيرد زن 17‌ساله بار ديگر محاكمه خواهد شد.

 

آخرین اخبار و تصاویر اجتماعی  را در سرویس جامعه صراط بخوانید.

برچسب ها: قتل شوهر