به گزارش صراط به نقل از همشهری بهانهای رایج برای مربیان ناموفق است؛ آنهایی که در شرایط حساس با آوردن بهانههایی چون مریضی و کج بودن زمین از فشار باخت و پاسخگویی به مردم و باشگاه مورد نظر رهایی مییابند.
بهانهای رایج برای مربیان ناموفق است؛ آنهایی که در شرایط حساس با آوردن بهانههایی چون مریضی و کج بودن زمین از فشار باخت و پاسخگویی به مردم و باشگاه مورد نظر رهایی مییابند.
این روزها مد شده تا به محض عقب افتادن قسط مربیان انواع مریضیها سراغ آنها بیاید؛اکبر میثاقیان یکی از مربیانی است که برخلاف معمول در حالی که تیمش در صدر جدول آزادگان قرار دارد با ناراحتی قلبی مواجه شده؛ ناراحتی که طولی نکشید تا مجددا به تمرینات باز گردد.
با اکبر اوتی در خصوص این بهانهگیریها صحبت کردیم تا او از همصنفانش حمایت کند و آنها را با کارگران معدن مقایسه کند و در نهایت هم بگوید:«مریضی بهانه است برای...»
چرا مربیان ایرانی تازگیها بهانهگیر شدهاند؟
شما ببین در فوتبال دنیا هم بهترین مربیان دنیا بهانه میآورند؛ مورینیو و فرگوسن سر دسته آنها هستند. همین آقای خاص گفته مرا اعدام کنید تا راحت شوید. فشار روی مربیان زیاد است؛ ایران و افغانستان هم ندارد.
وقت برد همه خوب هستند غیر از مربی و به محض بروز مشکلات همه یقه ما را میگیرند. به خدا کار کردن در معدن آسانتر است تا مربیگری؛ آنجا یک بار دیوار روی سرت خراب میشود و خلاص اما اینجا به خصوص در باشگاههایی که من کار میکنم هر روز آوار روی سرم خراب میشود.
ولی پول خوبی هم در میآورید برعکس کارگران معدن؟
پولش برای بعضیها خوب است. دو سال در ابومسلم مجانی کار کردم؛ سال آخر هم زمان مدیریت بنیاسد گفتند سر تمرین دعوا کردهای دیگر نیا؛ پارسال هم شاهین بوشهر را که در رتبه 18 جدول بود در لیگ نگه داشتم آخر سر هم موقع خداحافظی گفتند بیا این 17میلیون پول را بگیر بقیهاش را هم بعدا میدهیم. از این مبلغ 5 میلیونش را دادم به امجد شکوهمقام که خانه اجاره کند که البته برگرداند.
اینجا هم که 8ماه است از پول خبری نیست؛ 15بازی است که میگویند بازی بعدی را ببرید پول میدهیم اما خبری نیست. منتظرند تا ببازیم بعد بگویند حالا که باختید دیگر از پول خبری نیست.(خنده) به جان اکبر فقط عاشق فوتبال هستم و گرنه پولش برایم مهم نیست.
چرا همکاران شما به محض باختن از زمین، داور و بازیکن ایراد میگیرند؟
مربیان زمانی که میبرند نمیگویند زمین یا داور ایراد داشته ولی بعد از باخت قبول دارم بهانهگیری میکنند که آن هم به خاطر فشاری است که از سوی مردم و باشگاه به آنها وارد میشود. به نظر من داور 20درصد میتواند تاثیرگذار باشد و 80درصد به خود مربی برمیگردد.
ولی مربی هم است مثل مظلومی که زمین شیراز را بهانه میکند؟
شما شک نکنید تیمهایی مثل ابومسلم، فجر و تراکتور مردمی هستند و مربیان آنها خاک خورده هستند و کمتوقع ولی مربی مثل مظلومی با این همه ستاره باید توجیه کند و چارهای ندارد، من که خودم قبل از بازی و بعد از بازی هیچ چیز یادم نیست و فکر میکنم امروز آخرین روز زندگیام است.
به نظر شما بهترین راه فرار یک مربی بعد از شکست چیست؟
بهترین راه برای صحبت نکردن در کنفرانس مطبوعاتی این است که نباید رفت به جلسه. من که هر وقت وضع خراب است نمیآیم و در میروم یا اینکه کمک اول را میفرستم و یا هر چی خبرنگاران بپرسند جواب نمیدهم و حرفشان را قبول نمیکنم.
این بهانهگیریهای مربی روی بازیکنان هم تاثیر میگذارد؟
مثلا در همین تیم خودم وقتی پول نمیگیریم شما بگو چه کار کنم؛ باید یک بهانهای برای فرار از این تیم جور کنم دیگر وگرنه تیم میبازد و همه کاسه کوزهها سر من خراب میشود.
و بهترین بهانه برای فرار مریضی است؟
برای اینکه هم مردم و هم باشگاه ناراحت نشوند مجبورم بگویم مریض هستم و گرنه ما مربیان سخت جانتر از این حرفها هستم و مریضی بهانه است.
حالا این بهانه مریضی را باشگاه باور میکند؟
نه بابا اگر هم مریض شویم کسی باور نمیکند. خلاصه بگویم هر کس را میخواهید نفرین کنید بگویید الهی مربی فوتبال شود.
پس مشکل اصلی مربیان مریض پول است نه ناراحتی جسمی؟
شما هم همه مسائل را حواله دادید به مریضی ما ولی اول که ما را میآورند پای میز مذاکره با کلی تعریف و تمجید میگویند شما را آوردیم تا تیم را ببرید بالا بعد که نتیجه میگیریم میگویند پول نیست و همه در میروند.
اگر هم نتیجه نگیریم که نزدیک خلیج فارس هستیم و ما را میکنند خوراک کوسه. حالا خدا را شکر که کوسهها ما را ببینند فرار میکنند(خنده)ولی باور کنید هر جا که رفتم مشکل از من نبوده. در تبریز 26هفته شهرداری نباخت که یک رکورد در فوتبال ایران به حساب میآید اما همین که پول ندادند و خودم خواستم بیرون بیایم گفتند اخراجش کردیم.
بهانهگیرترین مربی فوتبال ایران کیست؟
به بقیه کار ندارم اما خودم بهانهگیرترین مربی ایران هستم چون که قدر مرا نمیدانند. همین خلعتبری را میبینی که با مارادونا عکس میاندازد؛ من آوردمش و فوتبالیست شد و خیلیهای دیگر را همین طور اما نمیدانم چرا هر کی به ما میرسد بیپول میشود.
گویا داد زدن و بهانه آوردن در لیگ یک نسبت به لیگ برتر بهتر جواب میدهد؟
نه دیگر اینجا را اشتباه کردید. این موضوع برای سالهای قبل بود امسال داوران جوان آوردهاند و برای اینکه در لیگ برتر قضاوت کنند اکبر میثاقیان را اخراج میکنند تا به قول معروف میخشان را محکم بکوبند؛ همین هفته هم قبل اخراج شدم.
تا حالا شده در کنفرانس مطبوعاتی بهانهای بیاورید که بعدا خودتان خندهتان بگیرد؟
تمام کنفرانسهای خبری من که خندهبازار است ولی یکبار بعد از بازی راهآهن و پاس گفتم چون قهرمانی مشهدی است به ضرر تیم من میگیرد ولی بعد که با خودم فکر کردم گفتم این چه حرفی بود که من زدم.
این مریضی الان شده جدیدترین راهکار برای فرار مربیان؛ راهکار جدیدتری هم سراغ دارید؟
فعلا باید صبر کرد و دید سال بعد چه بهانهای مد میشود اما از شوخی گذشته تا حالا نشنیدم که مربی واقعا مریض شود. این مریضیها صوری است و به خاطر پول. باور کنید در تیمهای بیپول بازیکن از مربی مریضتر است؛ داریم آلومینیوم هرمزگان را قهرمان میکنیم اما هنوز پول ندادهاند شما فکر کن چطوری باید از بازیکن بازی بگیری یا سر تمرین با روحیه کار کنی. فقط باید جای مربیان باشید تا متوجه شوید چه میکشیم.
پس اکثر مریضیهای شما صوری و به خاطر پول است دیگر؟
جدا از بهانهگیریها واقعا بعضی وقتها کمر درد و پا درد و سردرد داریم. آخر سر به خاطر فوتبالی که پولی از آن نمیگیریم باید بمیریم.
نمیترسید این عادت مریض شدن صوری وجهه شما را خراب کند؟
نه بابا؛ من اگر سختترین مریضیها را هم بگیرم دو شماره خوب میشوم و سخت جانتر از این حرفها هستم.
با آلومینیوم به لیگ برتر صعود میکنید یا بهخاطر مسائل مالی موفق نمیشوید؟
اگر از گرسنگی هم بمیرم این تیم را قهرمان میکنم! دیگر عادت کردهام در تیمهای بیپول کار کنم.
خط قرمزهای اکبر اوتی
میگوید بهترین مصاحبه عمرش همان مصاحبه با مجله تماشاگر با عنوان «اگر مربی نمیشدم؛ گوسفندچران میشدم» بود. میثاقیانی که به گفته خودش با آن مصاحبه جهانی شده و از سراسر دنیا با او تماس گرفتهاند، در حاشیه مصاحبه با «تماشاگر» حرفهای دیگری هم زد: «من دیگر در مورد منشور صحبت نمیکنم و علاقهای ندارم به این بحثها ورود کنم.» وقتی از میثاقیان در خصوص توصیهای از سوی سازمان لیگ و عزیزمحمدی برای جذب بازیکن یا مسائل دیگر پرسیدیم گفت: «مرا وارد این بحثها نکنید و خط قرمزها را رعایت کنید...» میثاقیان که از بیپولی باشگاه آلومینیوم هرمزگان حسابی شاکی بود شرایط کار کردن در فوتبال را اینگونه توضیح داد: «باور کن هر چی باشگاهِ بیپول است میآید سراغ من! انگار همه میدانند من میتوانم مجانی تیم بالا بیاورم؛ من دیگر توان ندارم با این شرایط با باشگاهی کار کنم.»
از اکبرآقا در مورد برنامه90 و سوژه دلالی پرسیدیم و او جواب درست و حسابی نداد: «من به این مسائل کاری ندارم و لطف کنید در این خصوص از من سوال نکنید. این مسائل را باید دیگران جواب بدهند. من برنامه90 را اصلا نمیبینم و دوست ندارم وارد حاشیه شوم.» میثاقیان آن طوری که گفت فصل بعد به لیگ برتر برمیگردد.
رویانیان صداوسیما میخرد؟
برنامه قدیمی ورزش و مردم جمعه هفته قبل موفق شد دست به کار بزرگی بزند و با دعوت از کارلوس کیروش، مقدمات دومین حضور این مربی سرشناس در یک برنامه زنده تلویزیونی در ایران را فراهم بیاورد.
کارلوس جزو معدود میهمانان تاریخ چندده ساله ورزش و مردم بود که بهرام شفیع به او اجازه داد کمی صحبت کند(!) و ازقضا مصاحبه خوبی هم از او گرفت. از برنامه ورزش از نگاه دو هم بشنوید که اخیرا یک بخش خوب مربوط به فوتبال خارجی اضافه کرده و با آیتمهای جذابش، مخاطبان را سر ذوق میآورد.
اما حواشی مربوط به کار گزارشگران مسابقات فوتبال در شبکه سوم همچنان ادامه دارد. اندکی بعد از آنکه گزارشگر مرکز کرمان با تهدید یکی از بازیکنان روبهرو شد، مسئولان باشگاه استقلال هم برای چندمینبار در طول فصل جاری به انتقاد از عملکرد گزارشگران بازیهایشان پرداختند و اینبار به خاطر نحوه گزارش بازی با فولاد، گریبان محمدرضا احمدی را گرفتند! به این لیست حتما باید دلخوری رئالیها از مزدک میرزایی را هم اضافه کنید؛ جایی که طرفداران تیم مادریدی اعتقاد دارند مزدک خیلی بیش از حد به سمت تیم محبوبش گرایش داشته و در گزارش الکلاسیکو، از بارسا هواداری کرده است.
همچنین قهر محمد رویانیان با برنامه نود همچنان ادامه دارد. ظاهرا بعد از ماجرای «مهندس» خطاب شدن حاجرضایی توسط رویانیان و سوژه شدن این موضوع توسط عادل، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس ترجیح میدهد حتیالمقدور با نود مصاحبه نکند.
نکته جالب دیگر در مورد رویانیان این است که او بعد از خریداری برنامه رادیویی برای پرسپولیس در شبکه تهران صدای جمهوری اسلامی، حالا در صدد تهیه برنامه اختصاصی در تلویزیون هم برآمده است؛ چیزی که البته چندان روشن نیست عملی شود یا نه.
«پنجر»؟
تعدد الکلاسیکوها و نیز ساعت نامناسب برگزاری مسابقات بارسا و رئال در جامحذفی باعث شد تا همه روزنامههای ورزشی تهران قید «چاپ دو» رفتن برای این بازیها را بزنند و در خانه گرم و نرمشان، پیروزی تکراری آبیواناریها را ببینند! در هفتههای گذشته تقریبا تمام حواس مطبوعات معطوف به برگزاری فشرده مسابقات لیگ برتر بود و در همین شرایط، اتفاقات جالبی هم رخ داد.
از جمله اینکه یکی از روزنامههای ورزشی بعد از باخت پرسپولیس در مقابل نفت آبادان تیتر زد: «آقا مصطفی پنجر شد» حالا اگر سرخها پنجگل خورده بودند، میشد «جیم» جا گرفته در دل کلمه پنچر را توجیه کرد، اما بدبختی اینجاست که پرسپولیسیها چهارتا خورده بودند. جالب اینکه این روزنامه در صفحات داخلی هم همین تیتر را به صورت غلط مورد استفاده قرار داده بود.
اما بشنوید از یک روزنامه هواداری که یک صفحه فانتزی دارد و نویسندگانش در این صفحه، گاهی مطالب بسیار عجیبی به چاپ میرسانند. در یکی از شمارههای دو هفته قبل این روزنامه، در همین صفحه نویسنده مطلبی نوشته بود که عینا برایتان نقل میکنیم: «چیه؟ فکر کردید مطلب نداریم؟ من یه شیکم بزنم کل صفحات پر میشه!» شما خواننده گرامی آزاد هستید هرگونه برداشتی که دلتان میخواهد از این مطلب داشته باشید.
این را هم اضافه کنیم که بچههای این روزنامه که در انتشار یک مجله دیگر هم دخیل هستند، در مطلبی تحلیلی و علمی به تبلیغ این مجله پرداخته و نوشته بودند: «هرکی نره یه مجله(...) بخره، شاپره نیشش میزنه!» در هفته گذشته همچنین خوزه مورینیو هم پا جای پای بسیاری از مربیان سرشناس ایرانی گذاشت و مدعی شد مجله و روزنامه نمیخواند. ما که نفهمیدیم وقتی هیچکس روزنامه نمیخواند، این همه شکایت و آژانکشی و تهدید و اعتراض و پشت چشم نازک کردن از کجا میآید؟ با شما هستیم آقای مورینیو! لابد میخواهید بگویید این ستون را هم نمیخوانید؟ بله؟
آخرین اخبار و تصاویر ورزشی را در سرویس ورزشی صراط بخوانید.