۱۰ تير ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۸

یک من باشم و یک شما...

کد خبر : ۶۹۶۴۷

به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نویسنده وبلاگ سامع سوم در وبلاگ خود نگاشته است:

یک من باشم و یک شما . . .

یک من باشم و یک شما و دنیا نباشد . . .

اصلا

مگر میشود شما باشید و دنیا نباشد ؟


یک من باشم و یک شما

یک من باشم و یک شما و من هیچ نداشته باشم .

نه

مگر میشود شما باشید و من هیچ نداشته باشم ؟

یک من باشم و یک شما

همین بس است

برای اینکه

من همه ی (یک) های دنیارا داشته باشم . . .

آقای جوان ِ من . .

من یاد گرفته ام که

باید کمی شبیه شما در جوانی _آقا_شد

باید شبیه شما مطیع ولایت شد

بایددر راه اطاعت . . .شبیه شما . . .گاهی . . .خیلی تشنه شد . . .

باید شبیه شما گاهی به مولا گفت : تشنه ا م . . .استعانت طلبید . ..

. . .

راستی شما هم این ها را از یک آقای جوان آموختید . . . نه ؟

شنیده ام جانتان به جان ابالفضل(ع)بسته بوده . . .

من یاد گرفته ام . . .

باید کمی شبیه شما غُرید . . .

جنگید . . .

باید کمی شبیه شما در خون تپید . . .

باید شبیه شما آیینه شد

باید شکست

بای زمین و زمان را آیینه کاری کرد . . .

من یاد گرفته ام

شور ِ جوانی

یعنی

صوت ِ اذان ِ دلربای هاشمی

من آموخته ام

جوانی کردن

یعنی

اسماعیل شدن . . .

من فهمیدم

غرور ِ جوانی

یعنی

نگذاری تا هستی

صدای هل من ناصر ولی . . . به آسمان برسد

من فهمیدم

احساس ِ جوانی

یعنی

یک روز پسری به پدری بگوید :بی طاقتم . . .آبی هست ؟

و پدری . . . در دهان جوانش . . لعل بگذارد . . .

آقای جوان ِ من . . .

من فهمیده ام

تا یک من باشم و یک شما . . .

همه چیز هست . . .

میشود کمکم کنید . . .

یک من باشم و . . .یک شما . . .؟!

------------------------------

عیدتون خیلی مبارک... خیلی