۰۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۲
پول «بنز» مى گيرند، ماليات «پيكان» را مى دهند!

حكايت‌دريافت‌هاى‌نجومى‎‌بازيكنان‌فوتبال

از همان روزهاى اولى كه ليگ فوتبال ايران، لقب حرفه اى را با خود يدك كشيد و پول بى حساب و كتاب وارد اين فوتبال گشت، مى شد اين روزها را هم پيش بينى كرد.
کد خبر : ۷۲۳۲۸
به گزارش صراط به نقل از ابرار ورزشی: حكايت عجيبى است حكايت فوتباليست هاى كشورمان. آنهايى كه بعضاً از ندارى شب را گرسنه به صبح مى رسانند و خيلى هاى ديگرى كه از داشتن پول زياد نمى دانند كه چگونه بايد از قراردادهاى ميلياردى خود دفاع كنند.

 از همان روزهاى اولى كه ليگ فوتبال ايران، لقب حرفه اى را با خود يدك كشيد و پول بى حساب و كتاب وارد اين فوتبال گشت، مى شد اين روزها را هم پيش بينى كرد. روزهايى كه بازيكنان فوتبال به دليل درآمدهاى ميلياردى خود، شعور مردم را به بازى گرفته و حرف هايى را به زبان آوردند كه حتى ساده لوح ترين آدم ها نيز نمى توانستند آنها را باور كنند۱۰،۱۲. سالى است كه بازيكنان فوتبال خودشان براى خودشان قيمت تعيين مى كنند اما به هنگام حساب و كتاب به نوعى از زير آن در رفته و چنان وانمود مى كنند كه انگار نه انگار كه در اين كشور چيزى به نام ماليات هم وجود دارد.

 قانون سقف قرارداد يكى ديگر از معضلاتى بود كه به نابه سامانى هاى فوتبال افزود و دروغ را وارد اين فوتبال بحران زده كرد. فوتبالى كه آنقدر آلودگى داشته و دارد كه اندك اندك ديگر غيرقابل تحمل به نظر مى رسد.
البته در راه دروغگويى بازيكنان فوتبال، مديران فوتبالى نيز چندان بى گناه نيستند، آنهايى كه به كمك بازيكنان آمده و به نوعى بر دروغ هاى بازيكنان خود مهر تأييد مى زنند. بازيكنان فوتبال طى ساليان گذشته دريافت هاى ميلياردى از باشگاه هاى خود داشته اند اما بر روى كاغذ مبلغ سقف قرارداد را حك كرده اند تا به نوعى شعور مردم را به سخره گرفته باشند.

در روزگارى كه يك معلم، يك پزشك، يك كارمند، يك كارگر و ... ماليات درآمد اندك خود را با جان و دل پرداخت مى كنند، فوتباليست هاى ما از زير پرداخت به حق ماليات فرار مى كنند و متأسفانه اين واقعيتى است كه همه آن را مى بينند اما در اين بين آنهايى كه بايد ببينند گويا تمايلى به اين كار نداشته و چشم هاى خود را بر روى واقعيت هاى موجود مى بندند. در اين فوتبال به ظاهر حرفه اى چند بازيكن وجود دارد كه دريافت هاى ميلياردى از باشگاه هاى خود داشته اند اما زير قراردادهاى ميليونى را امضا كرده اند.

آنهايى كه بعضاً به جاى پول مغازه و ماشين و دفتر كار گرفته اند و اعتقادشان هم اين است كه اين موارد را به عنوان پاداش از مديران فوتبالى امروز دريافت داشته اند. در اين فوتبالى كه همه چيز آن وارونه جلوه گر است، فدراسيون فوتبالش هم نمى خواهد باور كند كه بحث سقف قراردادها تنها بهانه اى براى فرار از زير بار سقف ماليات و مسايل اين چنينى است. سازمان ليگ فوتبال هم يكى ديگر از به ظاهر حاميان فوتباليست ها كه متأسفانه تابه حال يك مورد خلاف سقف قرارداد هم در اين فوتبال مشاهده نكرده است.

 مديران باشگاه ها هم كه ديگر حسابشان مشخص است آنها بايد از بازيكنان و سقف قراردادهاى تخيلى دفاع كنند و مدعى شوند كه در پرداخت ها سقف را رعايت كرده اند اما با تمامى اين اوضاع و احوال چنين به نظر مى رسد كه مسئولان مالياتى كشور عزم خود را جزم كرده اند تا با توجه به مستندات و حقايق موجود از بازيكنان فوتبال به اندازه درآمد واقعى شان ماليات دريافت كنند. آنها بدون توجه به بحث سقف قراردادها براى برخى از بازيكنان فوتبال گويا از قوانين خاص خود مى خواهند استفاده كنند تا خدايى ناكرده حقى را ضايع نكرده باشند.

چنين به نظر مى رسد كه در اوضاع و احوال كنونى كه تمامى اقشار جامعه ماليات بر درآمدشان را مى پردازند، قرار است چنين اتفاقى هم براى بازيكنان فوتبال بيفتد. آنهايى كه ميلياردى درآمد داشته اما براساس آنچه بر روى كاغذ قراردادها ثبت شده است ماليات مبالغ چندصدميليونى را مى پردازند. آنهايى كه به تعبير خيلى ها پول بنز مى گيرند اما دلشان مى خواهد كه ماليات پيكان را به مسئولان مالياتى كشور بپردازند.