۰۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۱

"هیتلر" را که دیدم 7گل به آلمان زدم!

پیرترین فاتح زنده رقابت‌های المپیک گفت: با دیدن آدولف هیتلر در المپیک برلین، 7 گل برای تیم واترپلو مجارستان مقابل آلمان به ثمر رساندم.
کد خبر : ۷۲۶۶۲
به گزارش صراط به نقل از فارس، «ساندور تاریکس» قهرمان پیشین واترپلو مجارستان با داشتن 98 سال سن‌، اکنون در سانفرانسیسکو  آمریکا زندگی می‌کند.

 
وی که به همراه تیم کشورش در رقابت‌های المپیک 1936 برلین به مقام طلای مسابقات رسید، در آستانه المپیک لندن یاد خاطرات گذشته افتاده است.


 
وی گفت‌وگویی با نشریه بیلد‌ام‌زون‌تاگ آلمان داشته که به شرح زیر است:

 
*آقای تاریکس، در مقابل شخصی 98 ساله سخت می‌توان از حال و احوالش پرسید. به عنوان اولین پرسش بگویید حال‌تان چطور است؟

 
باید اعتراف کنم با این همه سن‌و‌سال،‌ واقعا احساس خوبی دارم و با مشکل حادی مواجه نیستم. فقط مواقعی که می‌خواهم پیاده‌روی کنم، گاهی تعادلم را از دست می‌دهم. اما عصای مخصوصی دارم و الیزابت،‌ همسرم که 20 سال از من جوانتر است به من موقع راه رفتن کمک می‌کند.

 
*واقعا چگونه می‌توان در این سن و سال تا این حد سالم ماند؟

 
خب، شاید باورتان نشود تا همین سه سال پیش یعنی 95 سالگی، تنیس که ورزشی سنگین است، بازی می‌کردم. هیچ وقت در عمرم الکل و دخانیات مصرف نکرده‌ام. همیشه وقتی با هواپیما سفر کرده‌ام، بلیت درجه یک گرفته‌ام.

 


*شما در سال 1936 و المپیک برلین با مجارستان فاتح واترپلو شدید. آن موقع تنها 22 سال داشتید. آن موقع المپیک آن هم در کشور آلمان نازی چگونه بود؟

 
وقتی وارد مسابقات شدیم، اولین چیزی که نگاه‌مان را به خود جلب کرد، نیروهای پرتعداد نظامی در سطح شهر بود. هر جای شهر که می‌رفتی، مامورین ارتش نازی را می‌دیدی . همین طور علامت نازی‌ها. آن موقع هیتلر می‌خواست از آلمان قدرتی بلامنازع بسازد و در سطح جهان نمایان کند. جدا از مامورین او، مردم آلمان بسیار مهربان بودند و از نظر ورزشی نیز اوضاع به سود ما بود.  من هم بازیکن اصلی تیم واترپلو مجارستان نبودم. در بازی با مالت که 12 بر صفر پیروز شدیم، اجازه ورود به ترکیب را بدست آورم و خودم 4 گل زدم.

 
*از جشنواره ورزشی بزرگی به اسم المپیک چه چیزی دیدید؟

 
امکانات بازی‌ها مثل امروز نبود. یادم هست مربی‌مان خیلی سخت‌گیر بود و مثل سگ گله، چهارچشمی مراقب‌مان بود.  ما هم فرصتی برای اوقات فراغت نداشتیم و باید تمرین می‌کردیم تا در آمادگی باشیم. در بازی افتتاحیه در دهکده مسابقات بودیم.در برلین برای اولین بار در عمرم یک دستگاه گیرنده تلویزیونی دیدم. همچنین در ورزشگاه المپیک جسی اونز، قهرمان پرش طول را در جدال با لوتس لونگ آلمانی دیدم.

 
*‌آن موقع قهرمانان بطور صرف برای کسب مدال طلا المپیک می‌جنگیدند یا دنبال پاداش قهرمانی هم بودند؟

 
به هیچ وجه بحث مالی در بین نبود. خود ما وقتی به کشور با کسب طلا بازگشتیم، فقط یک گروه از مسئولین با ما دست دادند و تشکر کردند و بس.

 
*هیتلر را هم در آن بازی‌ها از نزدیک دیدید؟

 
من او را دو بار در خلال زندگی‌ام از نزدیک دیده‌ام. یکی در مسابقات شنا و واترپلو که برای تماشا می‌آمد. دیگری سه سال بعد از المپیک برلین در المپیک دانشگاهی در وین. وقتی او را دیدم، انگیزه‌ام برای گلزنی به ژرمن‌ها بیشتر شد. در آن بازی خود من پیش چشمانش 7 گل زدم و ما آلمان را 9 بر 2 شکست دادیم. بازی که آخرین حضورم در عرصه ورزش بین‌المللی بود.

 
*چرا؟

 
خب، کمی بعد از آن جنگ جهانی اتفاق افتاد. من در سال 1936 سرگرم تحصیلات عالیه بودم. رشته تحصیلی‌ام مهندسی معماری بود.

 
*مجبور نشدید به جنگ بروید؟

 
نه.

 
*به عنوان پرسش آخر، بازی‌های المپیک را تعقیب خواهید کرد؟

 
بله. بنا به دعوت کمیته بین المللی المپیک کشورم قرار است در محل بازی‌ها حضور داشته باشم . خوشحال می‌شوم شاهد جنب و جوش جوانان با استعداد واترپلو باشم.