۱۶ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۹
مسافر کربلاء

حکایت سرخ

حزب الله ساکت نیست بلکه بیدار و هوشیار بر تمام اتفاقات دنیاست.. راست بود که ان سید شهیدان اهل قلم اقا مرتضی فرمود... ولی سنگر عشق قبله اش رو بسوی حرم پیر خراسانی است ..
کد خبر : ۷۴۳۱۷

به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛نویسنده وبلاگ مسافر کربلاء در آخرین به روزرسانی وبلاگ خود نوشته است:


بسم رب...

حکایت سرخ

(یا رب الحسین....)

باید روزی از جایی عبور کرد وکاش از جلوی کاروان ا بی عبدالله عبور میکردیم..

تا کربلا یی می شدیم و طعم سرخ سلام عشق را می فهمیدیم...

اینجا سرزمین مقاومت است که مردمانشان نشان لیاقت از دست مادر سادات گرفته اند ..

وحال سر منشاء تمام تحولات دنیانیند و راست بود وعده الهی(و شرف المکان بالمکین...)

 و حکایت دل رو به سوی حرم ارباب است..

 این بار قلم سرخ مسافر کنایه زیاد دارد که هرکه فهمید ونفهمید هم باید تلاش کند که بفهمد ..

حزب الله ساکت نیست بلکه بیدار و هوشیار بر تمام اتفاقات دنیاست..

راست بود که ان سید شهیدان اهل قلم اقا مرتضی فرمود...

( در این دنیا همه ازادند الهی بچه حزب الهی..)

که باید گفت: اقا مرتضی ما ایستادیم و مردانه ام ایستاده ایم..

 ولی سنگر عشق قبله اش رو بسوی حرم پیر خراسانی است ..

که او هر چه بگوید {سمعنا و طاعتاو جانا و مالنا...}

حال که ساکتین همچون زمانه بعد پیغمبر سکوت می کنند..

 ما فریاد خواهیم زد که عدالت در مسیر ازادی دلها است و نه در مسیر دنیا طلبی

ونه تقسیم یارانه شیاطین...

راستی باید گفت هر که برای نجات اسلام قدم بردارد همچون سلمان و مقداد بدار می اویزند ..

عیبی ندارد میشوم میثم تمار مردید بیاید که جانم فدای یار ..

همان یاری که در این 8 سال مظلوم تر از جدش علی(ع) بود فریاد زد ..

و حال که در بدر و خیبریم شبیه (باکری و همت و میر افضلی ها) مقاومت خواهیم کرد..

 که حفظ خط ولایت حفظ اسلام است ..

و مسا فر نمی گذارد که دوباره صفینی تکرار شود و قرانی در مقابل قران ناطق بر روی نیزه شود..

که در ان موقع همچون حسین(ع)در کربلاءفریاد خواهم زد(هیهات من الذله...)

تا تکرار نشود معنی (یا مذل المومنین..)...

اری من یا بطور کلی قلم مسافر در شرف انقطاع عشق است..

 همان عشقی که تا گناه کند بگوید یا زهراء که حسابش با مادر سادات است ..

و جوابش با امیر امومنین علی بن ابیطالب...

اری اقا مرتضی مارا از مردن می ترسانند و فریاد می زنند (هرکه شهید نشود لاجرم خواهد مرد...)

 ولی باید بگویم بچه شیعه شهید خواهد شد .....

مگر می شود کسی که داغ پهلو شکسته مدینه به سینه دارد شهید نشود..

 یا که نه کسی داغ غصب ولایت امیر المومنین را در سینه دارد شهید نشود..

 و یانه کسی داغ فرازهای ناحیه مقدسه را در سینه دارد شهید نشود..

 اری مارا از مردن باکی نیست زیرا ما را در پای روضه بی سر کربلاء شیر داده اند..

که لازمه جرات مردن بی واسطه است...

و حال ای مردمان هفت رنگ که بر مسند حکومتی نشسته اید..

 که بقول خودتان عدالت محور است بکدام عدالت خواهید گفت همانی که ادعای مهدویت میکند .

و یا جریانی براه می اندازد که خسر الدنیا والاخره شوید..

شما ها که پشت به سالار شهیدان کرده اید ...

حسابتان با همان شهید رجایی ها و بهشتی ها و با هنر ها ست .

بتر سید از خشم شهیدان که ناظر بر اعمالتان هست که این وعده الهی است...

(ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا و عند ربهم یرزقون...)...

و حال بدانید که ما مردانه پای عهدی که با ولی زمانه بستیم ایستاده ایم ...
 
تا می توانید بچه حزب الهی را بگیرید و در زندان کنید...

 که روزی خواهد رسید که باید به صاحب اصلی کار که همان(مهدی فاطمه س) جواب بد هید...

و ان روز دیر نیست که ( وعدالله الحق)...

و حال در اخر فراز های حکایتم باید بگویم ...

زندگی از ان انسانهایی است که در راه خدا کار میکنند و ما مردانه ایستا ده اییم...

آخرین خط وصایای دل من این است //که کنار شهداء خاک نمایید بدنم را

                                        یا زهرا(س).... مسافر کربلاء