۱۸ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۴

منبر رفتن شغل است یا وظیفه؟

من زیاد منبر نمی‌روم. من یک منبری حرفه‌ای نیستم. چون هیأت علمی هستم، تدریس دارم، کار اجرایی دارم. من الان به طور طبیعی شاید هفته‌ای یک یا دو منبر بروم.
کد خبر : ۷۸۳۰۶
به گزارش صراط، یکی از پرطرفدارترین منبری‌های این روزهای کشور است که زیاد مصاحبه نمی‌کند. کلامش مستدل، گرم و گیراست. هر کسی که پای منبرش بنشیند می‌فهمد که برای سخنرانی‌هایش زیاد مطالعه می‌کند.
 
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی، استاد دانشگاه است اما از سال‌ها قبل کار ویژه‌ای روی منبر و سخنرانی انجام داده است و نگاه تخصصی به آن دارد. ماهنامه خیمه با این منبری پر طرفدار گفت و گویی انجام داده که متن آن را در زیر می خوانید:

اگر اجازه دهید از سؤالی شروع کنیم که برای خیلی ها مطرح است و آن این است که منبر رفتن شغل هست یا نه؟

منبر یک وظیفه است. شغل یعنی چی؟ یعنی چیزی که درآمدزا است، چیزی که تأمین معاش می‌‌کند. چیزی که مثلاً زندگی ما و مخارج‌مان را پوشش می‌دهد، اگر این‌ها منظورتان است نه، به نظر من هدف اصلی منبر این نیست. منبر یک وظیفه است و نخستین مبلّغ هم خود پیغمبر اسلام بود که فرمود: بعثتُ مبلغاً. من مبلّغ مبعوث شدم و الشیطان مزیناً؛ شیطان مزین است. یعنی زشتی‌ها را زیبا جلوه می‌دهد. قرآن هم می‌فرماید که «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ» .این همان تبلیغ یا رساندن پیام است. لذا این وظیفه هر کسی است که توان رساندن پیام را دارد و طبعاً هم مراجع‌مان و هم علماء و بزرگانمان به پیروی از ائمه تبلیغ دین می‌کرده و می‌کنند. هرگز این برای آنها به عنوان یک شغل محسوب نمی‌شده است. الان هم عزیزانی که منبر می‌روند اغلب یا مدرس هستند یا نویسنده‌، یا حتی بعضاً به کارهای اجرایی مشغول هستند. یک بخشی از کارشان هم اختصاص دارد به منبر رفتن. البته طبیعتاً هر کاری که برای آن وقت گذاشته می‌شود، یک ما به ازای مالی هم می‌تواند داشته باشد. فرض کنید که بنده برای یک منبر خوب ممکن است ده ساعت وقت بگذارم. خدا رحمت کند مرحوم آقای فلسفی می‌فرمودند هشت ساعت، ده ساعت برای یک منبر مطالعه می‌کنم. خب حالا کسی که ده ساعت برای منبر مطالعه می‌کند طبیعتاً ده ساعت تدریس نمی‌کند، ده ساعت کار اجرایی نمی‌کند، ده ساعت مثلاً اگر یک مسؤولیت قضاوت دارد سر کار نمی‌رود. این ده ساعت را می‌گذارد برای منبر. طبیعتاً برای این فرصت یک ما به ازایی باید تعیین شده باشد و این از گذشته هم معمول بوده است. یعنی شما ببینید مثلاً شعرایی مثل فرزدق، مثل دعبل وقتی اشعارشان را می‌خوانند امام رضا یا امام سجاد علیهماالسلام به نحو خیلی عالی هم آنها را تشویق می‌کنند. حتی آن‌ها بعضی‌های‌شان می‌گویند آقا ما برای پول نخواندیم. امام می‌گوید می‌دانم برای پول نخواندید ولی من دوست دارم این مبلغ را به شما بدهم. تازه گاهی عذرخواهی هم می‌کنند و می‌گویند کم است. این‌ها را کنار هم که می‌گذاریم دو سه تا نتیجه می‌گیریم. اول اینکه منبر یک وظیفه است. دوم اینکه وظیفه همه کسانی است که توانش را دارند. این وظیفه نباید تعریف بشود در یک قشر خاصی. این غلط است که ما بیاییم بگوییم منبری و مثلاً غیر منبری. البته همان طور که صبغه‌ای در یک نفر پررنگ می‌شود، ممکن است منبر هم در یک کسی پررنگ بشود. کما این که مثلاً یک مدرس حوزه می‌تواند در مدرس بودن پررنگ بشود اما این مانع از این نیست که ایشان دهه محرم منبر نرود. مثل همین بحث را ما توی مدارس هم داریم. می‌گویند آیا کار تربیتی کار دبیر دینی است، کار مربی پرورشی است؟ نه. کار دبیر فیزیک هم هست. کی گفته دبیر فیزیک و شیمی نمی‌تواند کار تربیتی کند. تربیت کار همه است. حالا اگر این عنوان را دادند به مربی تربیتی و پرورشی برای این است که بیشتر بتواند این نقش را ایفا کند.
 
این جوری نگاه ما به پاکت هم باید عوض بشود؟

حتماً باید عوض بشود. نگاه به پاکت در واقع یک نگاه جنبی و عارضی باید باشد. البته با آن توضیحی که دادم آن زمانی را که یک فردی می‌گذارد برای مثلاً رفت و آمد و جدا شدن از زن و بچه، مطالعه و...طبعاً باید از سوی صاحبان مجالس یک جوری تقدیر شود. یک چیز معقول و منطقی هم باشد. خدای نکرده یک بازار رقابت و چشم و هم چشمی هم به وجود نیاید.

پس باید زمانی که برای یک منبر گذاشته می‌شود را هم در ارزش گذاری مادی لحاظ کرد.

بله دقیقا مثل یک پزشک. شما فرصت دو دقیقه‌ای که او نسخه می نویسد را نگاه نمی‌کنید. یک عقبه گسترده علمی‌اش را هم می‌بینید.

حالا این پول دادن و چقدر پول گرفتن را چطور باید نظام‌مند کرد؟

بنده بیش از 25 سال است منبر می‌روم و الله العلی العظیم تا به حال یاد ندارم یک جایی سخن از پاکت یا نرخ گفته باشم. یا اگر چیزی دادند بگویم کم است، یا اگر ندادند بعداً پیگیری کنم. اصلاً یاد ندارم چنین مسائلی را و موافق هم نیستم. از طرفی هم نباید صاحبان مجالس زرنگی کنند و کسی را دعوت کنند پنج شب، ده شب برای سخنرانی، بعد هم بگویند خدا حافظ شما. این درست نیست. طبیعتاً باید تقدیر بشود، تشکر بشود. اما تعیین نرخ، پول به حساب ریختن، رقابت و چشم و هم‌چشمی، تعطیل کردن یک مجلس به خاطر یک بانی برتر، تمام این‌ها را آفات منبر می‌دانم و با شدت با آن مخالفم.
 
چه طور شد که شما از میان این همه علاقه‌مندی منبر را انتخاب کردید. تصادفی بود یا انتخاب خودتان؟

عرض می‌کنم که اولاً منبر کار من نیست. گرچه حالا معروف به سخنرانی شده‌ام. من بیشتر کارم تدریس و تألیف است و به اصطلاح هیأت علمی هستم. بیش از پانزده سال است هیأت علمی دانشگاه و مراکز آموزش عالی هستم. من متمرکز در منبر نیستم. ولی از اول طلبگی تا امروز که حدود 30 سال شده است، مرتب منبر رفته‌ام و اعتقادم این است که منبر رسانه تأثیرگذار بر مردم است. عامه مردم در درس‌های ما حاضر نمی شوند، کتاب‌های ما را خیلی نمی‌خوانند. اعتقادم این هست که منبر عرصه تأثیر بر مردم است. نکته دوم این که اعتقاد دارم این عرصه به خصوص در سال های 60 تا 75 در حال فدا شدن بود.
 
فدای چه می‌شد؟

فدایی و قربانی جلسات صوری. البته در این دهه اخیر منبر یک اوجی پیدا کرده است. بزرگان و شخصیت ها به صحنه آمدند. اما در آن سالها اینطور نبود. لذا من بر آن شدم که منبر پژوهشی بروم. یعنی منبر علمی و آموزشی، منبری که فقط اقناع مخاطب نیست بلکه در آن آموزش هم می‌بیند. به همین جهت بود که دو جلد کتاب هم نوشتم به نام «گفتار رفیع» که عنوانش منابر پژوهشی است. منبر باید پژوهشی باشد مثل منبرهای مرحوم آقای فلسفی که در عین تأثیرگذاری فضای علمی مخاطب را بالا می برد. مخاطب پای منبر تفسیر، احکام، حدیث و کلام یاد بگیرد و اعتقاداتش هم قوی بشود. همین قدر که فقط بگوییم دروغ و غیبت بد است، کافی نیست. من با این نگاه منبر رفتم و در این دو، سه دهه هم سعی کردم این سطح را پایین نیاورم. گرچه نوسان داشته اما بنای من بر این بوده که این بُعد پژوهشی در منبر لطمه نبیند.
 
آیا شما در این روزگار با پیشرفت‌های رسانه‌ها هنوز هم منبر را دارای کارکرد گذشته می‌دانید؟

در جلسه‌ای که نخبگان حوزه خدمت مقام معظم رهبری بودند قرار شد، هر کسی 5، 6 دقیقه صحبت کند. من هم پیرامون موضوع تبلیغ صحبت کردم. در آن جا گفتم که من هم‌چنان منبر را رسانه بی‌بدیل می‌دانم. چیزی که نه تئاتر، نه فیلم و نه موارد دیگر هنوز نتوانسته جای آن را بگیرد. بعد از عرایض بنده حضرت آقا ضمن فرمایشات‌‌شان فرمودند این حرف‌هایی که ایشان گفتند درست است و بعد خود ایشان هم مکرر فرمودند منبر هنوز رسانه بی‌بدیل است. ما کجا داریم چنین چیزی را که فرض کنید شب 21 رمضان در مشهد یک میلیون جمعیت پای منبر جمع می‌شوند. با کدام نمایش و تئاتری می توانید چنین جمعیتی را در یک جا جمع کنید؟
 
پس تجمع هم در منابر موضوعیت دارد؟

بله موضوعیت دارد. تجمع خودش حفظ شعائر است. البته سخیف‌ترین و ضعیف‌ترین برنامه‌های تلویزیون هم یکی دو میلیون بیننده دارد. ممکن است یک برنامه میلیون‌ها مخاطب داشته باشد در حالی که جمع کردن مخاطب به هر قیمتی هم هنر نیست. شما ممکن است یک هنرپیشه معروف را بیاورید توی یک شهر و به هوای آن جمعیت زیادی هم بیاید اما این که صبح زود این جمعیت بیایند پای منبر و حرف دین را گوش بدهند، این خیلی ارزش دارد، لذا من این رسانه را بی‌بدیل می‌دانم. اگرچه معتقدم تبدیل شدن این فضا به فضای پرسش و پاسخ، بیشتر و بهتر می‌تواند نیاز مخاطب را تأمین ‌کند. ما نتیجه این را دیده‌ایم که مثلا اگر توی یک سخنرانی یک ربع وقت گذاشتیم برای پرسش و پاسخ نیاز مخاطب را بیشتر جواب داده است. مخاطب شناسی حرف اول را توی تبلیغ می‌زند.
 
شما خودتان چطور با مخاطب مواجه می‌شوید؟ به هر حال منبر برای هر قشری اقتضائات خودش را دارد.

ما مخاطب را انتخاب نمی‌کنیم بلکه فقط شناسایی می کنیم. ما دو جور مخاطب داریم. مخاطب عام و مخاطب خاص.سخنرانی برای مخاطب خاص راحت است. شما می‌خواهید برای دانشجوهای فنی دانشگاه تهران یا برای اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی یا یک دبیرستان دخترانه صحبت کنید. این روشن است. اما در خصوص مخاطب عام مثلا مخاطب ظهرِ مسجد اعظم قم یا مخاطب شب بیست و یکم احیای مشهد. این خیلی مشکل است. این جا به نظرم باید رفت روی آن محورهایی که مبتلابه بیشتر جمعیت است صحبت کرد. این هنر است.
 
این که مخاطب چه چیزی نیاز دارد را از کجا می‌شود تشخیص داد؟

به نظرم کار می‌خواهد. یک کسی از این منبری‌های نسبتاً مشهور می‌گفت من از زمانی که اعلام صلوات می‌کنند تا وقتی که روی منبر قرار بگیرم روی موضوع فکر می‌کنم. خوب این فایده ندارد که من در عرض چند دقیقه فکر کنم که چه می خواهم بگویم. منبر یک پشتوانه چند ساعته مطالعاتی می‌خواهد.

برگردیم به ادامه همان بحث منبر و رسانه. به نظر شما این درست است که رسانه رقیب منبر است؟

این مثل این است که شما بگویید کالای خارجی رقیب کالای ما هست یا نه؟ بله هست. اما نه به این معنا که شما تولید کالای‌تان را تعطیل کنید. بلکه به این معنا که کالای خوب دست مشتری بدهید. من رسانه را مروج منبر می‌دانم. تلویزیون باعث شده است که در شهرهای مختلف به منبری‌ها اقبال شود. رقابتی که منبر را حذف کند نیست. رقیب به این معنا هست که مثلاً‌‌ بزرگواری می‌گفت که در ماه رمضان بعد از نماز ظهر کسی پای منبر ما توی روستا نمی‌نشست همه می‌گفتند سخنران‌های تلویزیون بهتر و حرف‌هایشان علمی‌تر و منطقی‌تر است، من به ایشان گفتم پس شما باید خودتان را بالا بکشید.
 
رسانه می‌تواند جایگزین منبر بشود یا نه؟

نه نمی‌تواند. چون تجمع موضوعیت دارد.
 
شما یادتان هست اولین منبرتان را؟

بله. اولین منبرم سال 63 در مریوان برای بچه های سپاه بود. در پایگاهی به نام سرو آباد.
 
چند سال‌تان بود؟

تقریباً نوزده سال. به من گفتند برو منبر.من هم یک حدیثی را از خصال صدوق نگاه کرده بودم با این مضمون که «علامة الشقاوة اربعة» چهار چیز نشانه بدبختی است. همین را خواندم و معنا کردم آنها هم خیلی خوش‌شان آمد. خیلی‌ها بعد از منبر آمدند گفتند دوباره بگویید تا یادداشت کنیم. من دیدم منبر گرفت و این هم روال خوبی است. برای این که دسته‌بندی شده بود، ادبی بود و منظم بود. همین را پایه گذاشتم برای منبرهای بعد.
 
فرمودید نوزده سالگی. این یک دغدغه‌ای است برای طلاب جوان که بالاخره سن تبلیغ چه زمانی است؟ از پایه چندم؟

به نظرم حداقل باید رسائل و مکاسب تمام شده باشد.
 
این شرط است؟

بله. شرط است. یعنی حداقل و پایه را باید این قرار داد.
 
این را برای محتوا می‌گویید یا برای روحیه؟

این را برای محتوا می‌گویم. ممکن است کسی پنجاه سال درس خارج خوانده باشد اما روحیه منبر رفتن نداشته باشد. تمرین منبر زودتر هم می‌تواند باشد. ولی برای منبری که توی آن غلط املایی نباشد، غلط ادبیاتی نباشد حداقل اتمام رسائل و مکاسب و ورود به کفایه است. ضمن این که یکی از ضعف‌های حوزه این است که ما منبر یاد نمی‌گیریم. منبر را باید جداگانه کار کنند. ولی فکر می‌کنم این حداقل لازم است.
 
در هفته چند تا منبر می‌روید؟

من زیاد منبر نمی‌روم. من یک منبری حرفه‌ای نیستم. چون هیأت علمی هستم، تدریس دارم، کار اجرایی دارم. من الان به طور طبیعی شاید هفته‌ای یک یا دو منبر بروم. این هفته مثلاً من یک شب جمکران بودم. یک شب هم حرم. در مناسبت‌ها مثل دهه محرم هم غالباً دو منبر در روز بیشتر نمی‌روم.
 
شخص خاصی در جریان تقویت منبر شما نقش داشت؟

به طور خاص کسی را به یاد نمی‌آورم ولی به هر حال یکی از کسانی که از عمق، علمی بودن مطالب و طرز بیانش گرچه شاید تأثیر مستقیم هم نپذیرفته باشم ولی همواره می پسندیدم آقای نظری منفرد بود. بین سال‌های 63 تا هفتاد خیلی منبرهای ایشان را گوش می‌کردم. پای منبر هم زیاد رفتم. زیاد منبر دیدم. ولی در میان اهل منبر مطالب ایشان را برای پرورش و پایه قرار دادن جهت سخنرانی مطالب خوبی می‌د‌یدم.
 
از لحاظ محتوایی؟

بله. زیرا شیوه من با شیوه ایشان متفاوت است. اما محتوای ایشان را محتوای خوبی می‌دانم.
 
راهکارهایی را که برای تقویت منبر پیشنهاد می کنید چیست؟
من در مقدمه «گفتار رفیع» چهل نکته را تحت عنوان نکات تبلیغی نوشته‌ام.
 
نکات پیرامون محتواست یا شکل؟

هر دو. آموزش شکل هم جلساتی می‌خواهد. ما بیشتر روی محتوا تأکید داریم من خودم چند جلسه‌ای روی محتوا سازی صحبت کرده‌ام. فکر می‌کنم سی‌دی آن توی بازار هم باشد. محتوا سازی و شیوه القاء حتماً نیاز به دوره آموزشی دارد.
 
پس اگر لطف کنید دو سه تا از آن چهل نکته را بگویید.

نکاتی را که آن جا گفتم روی سه محور مخاطب شناسی، موضوع شناسی و محتوا است. اینها به ترتیب است یعنی اول مخاطب شناسی است. بعد موضوع آفرینی و بعد هم محتوا سازی. من اگر بدانم مخاطب من در یک شهری مبتلای به گناهان اقتصادی است نیاز است در آنجا مباحث اقتصادی مثل رشوه، ربا، لقمه حلال مورد بحث قرار بگیرد. بعد می رویم به دنبال محتوا. نحوه القاء هم خیلی مهم است. بسیاری از سخنران‌های ما نحوه القاء را بلد نیستند. یعنی شکل را نمی دانند.
 
یعنی ساده می‌گویند؟

اصلاً شکل ارائه مطلب را نمی‌داند. کجا تاریخ بگویند، کجا یک داستان بگویند، کجا یک تشر بزنند. یعنی بعضی از اهل منبر برای بلندگو صحبت می‌کنند. اصلاً مخاطب دست‌شان نیست. در صورتی که مثلاً خود بنده اگر یک نفر بلند بشود حساس هستم. نگاه به ساعتش کند یا سرش را بالا کند. می‌فهمم این مخاطب دارد از دست من خارج می‌شود.
 
اگر بخواهیم برای یک منبر موفق چند ویژگی بگوییم کدام است؟

اولاً اخلاص جزو شرایط اصلی است. قرآن کریم هم می‌فرماید که: «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّه». نکته دوم این که مطالبش مطالب استوار باشد. علامه طباطبایی ذیل آیه هفتاد سوره احزاب می‌فرماید اگر مطالب استوار باشد تمام اعمال انسان درست می‌شود. گناه‌های آدم آمرزیده می‌شود. البته ایشان از قرآن برداشت می‌کند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً * یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُم‏....» مطالب خواب و یا اینکه فلان شخص فلان جا چیزی دیده فایده ندارد. در درجه نخست از قرآن و روایات بهره بگیرد. من نمی‌گویم از تجربیات بزرگان، علما، عرفا استفاده نشود. ولی اساس و محور نشود. آیات قرآن، تفسیر قرآن و روایات اهل بیت اساس باشد. خودشان فرمودند اگر مردم محاسن کلام ما را بدانند از ما تبعیت می‌کنند. پس یک منبر دو شرط اصلی دارد: یکی اخلاص و یکی قول سدید، که قول سدید را معنا کردند به آیات، روایات، تفاسیرو مطالبی که محکم و استوار است و نکته سوم تأثیرگذاری روی مخاطب است. یک آقایی می‌گفت ده شب جایی بودیم موضوع سخنرانی شخصی این بود که ولایت حضرت زهرا بالاتر است یا ولایت حضرت علی علیه السلام. ثم ماذا؟ این چه مشکلی از جهان اسلام حل می‌کند. همه‌شان ولی‌ّ الله هستند. همه‌شان اولیاء خدا هستند. من همیشه این دغدغه را داشتم که منبرهایم روی مخاطب مؤثر واقع شده باشد.
 
برای سؤال آخر،کمی از آفاتی که در این فضا هست بفرمایید.

حتماً توصیه می‌کنم دوستان کتاب تبلیغ در قرآن و حدیث را بخوانند. آن جا یک مطلبی هست با عنوان نبایدهای تبلیغ و آسیب‌ها. افتادن منبر توی چالش‌های مالی از آسیب‌های جدی است. چشم و هم‌چشمی روی دعوت منبری‌ها و مداح‌ها از آسیب‌های طبیعتاً جدی است که نباید منبر دچار این چیزها بشود. جایگزینی مطالب سخیف به جای آیات و روایات این از آسیب‌های جدی منبر است.
 
درباره حجت الاسلام و المسلمین ناصر رفیعی

دیپلم رشته تجربی را که می‌گیرد برای ادامه تحصیل به حوزه می رود. در طول پنج سال سطح را تمام می‌کند، خدمت اساتیدی چون وجدانی فخر، اعتمادی، دوزدوزانی، پایانی، ستوده و صلواتی. بعد از اتمام سطح در درس خارج فقه و اصول آیات عظام فاضل لنکرانی، مظاهری، تبریزی، درس تفسیر آیت الله جوادی آملی، کلام آیت الله استادی، فلسفه آیت الله صالحی مازندرانی و علوم قرآن آیت الله معرفت حضور پیدا می کند.

در سال 1366 مدرک لیسانس و در سال 1373 فوق لیسانس خود را دریافت می‌کند. سال 1377 در رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه آزاد تهران موفق به دریافت مدرک دکتری می‌شود. 5 جلد کتاب (اسراف و تبذیر، تفسیر علمی قرآن، درسنامه وضع حدیث، گفتار رفیع در 2 جلد)‌ و بیش از 20 مقاله علمی و خدمت در عرصه تبلیغ داخل و خارج کشور بخشی از فعالیت‌های ایشان است. حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی یکی از منبری‌های موفقی است که در سال‌های اخیر اقبال عمومی را نسبت به سخنرانی‌های خود جلب کرده است.
نظرات بینندگان
ناشناس
|
Germany
|
۲۱:۵۲ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۱
۱
۰
هیچکدام !