۲۲ مهر ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۱

2 دختر که خود را گروگان گرفتند / فرار دانشجو از صحنه قتل هم‌دانشگاهی / دوستي با مردان، شگرد دو زن سارق

روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم.
کد خبر : ۸۳۱۶۲
"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم.
 

سارقي كه كتاب نفيس مي‌دزديد

 روز هفدهم مهر امسال زني با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تهران تماس گرفت و از دستگيري سارقي جوان كه در كتابفروشي‌اش در شمال تهران دستگير شده بود، خبرداد.

در پي اين تماس، ماموران كلانتري 103 گاندي با عزيمت به محل سرقت متوجه شدند صاحب كتابفروشي با كمك كاركنانش، مانع فرار مرد سارق شده‌اند.صاحب كتابفروشي، همراه مرد متهم براي تحقيقات به كلانتري 103 گاندي تهران منتقل شد.

ابتدا زن شاكي (صاحب كتابفروشي) به پليس گفت: طي چند روز گذشته متوجه شدم تعدادي از كتاب‌هاي نفيس چند جلدي، به طرز مرموزي از قفسه‌هاي كتابفروشي سرقت شده است بنابراين من و همكارانم درصدد بوديم تا بدانيم چه كسي اين كتاب‌هاي گرانقيمت را سرقت مي‌كند.

وي اضافه كرد: روز حادثه در حال ارائه خدمات به مشتريان بوديم كه متوجه شديم مردي كه ظاهري نامناسب دارد ساك به دست ميان قفسه‌ها سرك مي‌كشد.

بنابراين وي را تحت نظر گرفتيم و پي برديم مرد مشتري با نزديك شدن به قفسه كتاب‌هاي نفيس تعدادي از آنها را سرقت كرده و درون ساك دستي‌اش مي‌گذارد. شاكي يادآور شد: مرد سارق با ديدن ما، ساك را به كناري انداخت و قصد فرار داشت كه به كمك كاركنانم، مانع فرار وي شديم.

در پي اظهارات شاكي، متهم بازجويي شد و به سرقت‌هاي سريالي از كتابفروشي زن شاكي اعتراف كرد.

متهم با اشاره به نحوه سرقت‌هايش گفت: ماده مخدر ـ شيشه ـ مصرف مي‌كنم. براي تامين هزينه مواد پس از مدتي تصميم گرفتم با سرقت از كتابفروشي‌ها پول به‌دست بياورم بنابراين ابتدا به چند كتابفروشي رفتم؛ اما ناكام ماندم.

متهم اضافه كرد: با حضور در كتابفروشي زن شاكي تصميم گرفتم نقشه‌ام را عملي كنم.متهم اضافه كرد: روزهاي اول به عنوان مشتري وارد كتابفروشي مي‌شدم و در ميان شلوغي جمعيت كتاب‌هاي چند جلدي نفيس سرقت مي‌كردم.

روز بعد كتاب‌ها را در ميدان انقلاب به مردم رهگذر مي‌فروختم و با پول آن مواد مخدر (شيشه) مي‌خريدم؛ اما در ادامه اين سرقت‌ها كاركنان و مسئول كتابفروشي متوجه من شدند و مرا تحويل ماموران دادند.

بنا بر اين گزارش، متهم با قرار قانوني روانه زندان شد. تحقيقات تكميلي از او براي مشخص شدن ديگر جرايمش و كشف اموال به سرقت رفته ادامه دارد.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

اعدام 4 عضو شبکه شیاطین در زندان تبریز

گردانندگان باند شیاطین در تبریز که به بهانه مسافرکشی، 20 زن و دختر را به تاریکی کشانده بودند، در زندان مرکزی تبریز اعدام شدند. این 4 پسر در حالی که یکی از آنان چادر به سر می‌کرد، سوار بر پیکان به پرسه‌های مخوف دست می‌زدند.

دادگستری آذربایجان‌شرقی در اطلاعیه‌ای با اعلام این خبر آورده است: نحوه عمل محکومان به این صورت بوده که سوار بر یک دستگاه خودروی پیکان شده و یکی از آنان با پوشیدن لباس زنانه، خود را به شکل زنان درمی‌آورد تا زنان و دخترانی که منتظر تاکسی بودند به خاطر وجود مسافر زن در خودرو اعتماد کرده و سوار شوند. سپس با سرعت زیاد حرکت کرده و مسافر را با زور و کتک مجبور می‌کردند سرش را زیر صندلی خودرو ببرد.

پس از آن طعمه خود را به بیرون شهر در اطراف مرند می‌بردند و در بیراهه‌ها به صورت گروهی مورد تعرض قرار می‌دادند. بعد در میدان آذربایجان تبریز یا دیگر میادین شهر در حالی که پاسی از شب گذشته بود، رها می‌کردند.

محکومان در اعترافات خود بیان کرده‌اند از اواسط سال 90 مدام مرتکب این عمل شده و نزدیک به 15 تا 20 بار اقدام به آدم‌ربایی و تعرض کرده‌اند. تعدادی از زنان و دختران به‌خاطر ترس از آبروریزی از اعلام شکایت خودداری کرده‌اند اما چند تن از آنان با اعلام شکایت تقاضای مجازات محکومان را کرده‌اند که با تلاش‌های شبانه‌روزی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز و با همکاری پلیس مجریان دستگیر شدند و توسط زنان و دختران مورد شناسایی قرار گرفتند.

این افراد در جریان تحقیقات به ارتکاب اقدامات شیطانی اقرار کردند و جزئیات را به صورت دقیق بیان کردند. آنان اعتراف کردند از اواسط سال گذشته با پرسه‌زدن در خیابان‌های تبریز زنان و دخترانی را که منتظر خودرو بودند سوار می‌کردند و به طرز هولناکی به بیرون شهر می‌بردند و به زور مورد تعرض قرار می‌دادند سپس در تاریکی شب در یکی از میادین شهر رها می‌کردند.

حکم محکومیت این 4 شیطان به اتهام تعرض و آدم‌ربایی توسط شعبه دوم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی صادر و توسط شعبه 11 دیوانعالی کشور تایید شد. رئیس قوه قضائیه نیز اجرای حکم را بلامانع اعلام کرد و به این ترتیب متهمان سحرگاه چهارشنبه در زندان تبریز اعدام شدند.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

2 دختر یک تاجر خود را به گروگان گرفتند

آخرین روز تیرماه سال‌جاری مردی آشفته با مراجعه به کلانتری مرکزی ارومیه از ناپدید شدن مرموز دختران 20 و 22 ساله‌اش خبر داد.
 
این مرد به پلیس گفت: امروز صبح دخترانم همراه یکدیگر برای انجام کاری از خانه بیرون رفتند و قرار بود پیش از ظهر به خانه بازگردند ولی ساعت 8 شب است و هیچ خبری از آنها نیست، موبایل‌هایشان را نیز جواب نمی‌دهند.
 
با ادعای پدر نگران، تیمی از ماموران برای یافتن ردی از 2 دختر وارد عمل شدند. در روز نخست تحقیقات، پلیس موفق نشد سرنخی از آنها به دست آورد.
 
پلیس همچنان در حال تلاش برای رازگشایی از این پرونده بود که پدر 2 دختر با مراجعه به آنها ادعا کرد پیامکی از سوی یکی از دخترانش به وی ارسال شده که محتوای آن نشان می‌دهد آنها توسط مردی ربوده شده‌اند و آدم‌ربا در ازای دریافت 50 میلیون تومان حاضر به آزادی آنهاست.
 
بدین ترتیب رسیدگی به این پرونده در شرایط ویژه‌ای قرار گرفت و کارآگاهان با ردیابی تلفن همراه 2 گروگان متوجه شدند آنها در یکی از شهرهای مهاباد هستند. در حالی که تیمی از پلیس برای آزادی آنها به مهاباد رفت، تیمی دیگر پدر 2 دختر ربوده شده را تحت بازجویی‌ها قرار داد که وی گفت: سال پیش دخترانم به دلیل مشکلاتی که با من و مادرشان داشتند چند روزی از خانه فرار کرده و بدون اطلاع ما به تهران رفتند که با کمک پلیس تهران موفق شدیم آنها را به خانه بازگردانیم ولی این بار مشکل یا اتفاقی بین ما نیفتاده و احتمال می‌دهم کسی آنها را دزدیده باشد، از سویی من نیز با کسی مشکلی ندارم.
 
تیم ویژه کارآگاهان که به شهر مهاباد رفته بود با انجام عملیات ویژه موفق شد رد آدم‌ربا را در یکی از مسافرخانه‌های شهر مهاباد به دست آورد. ماموران با انجام تعقیب و مراقبت‌های شبانه‌روزی با تعجب متوجه شدند اثری از آدم‌ربا نیست و 2 دختر جوان چندین روز است یکی از اتاق‌های مسافرخانه را اجاره کرده‌اند.
 
در ادامه کارآگاهان با مراحعه به اتاق 2 دختر و با بازرسی از اتاق آنها و بازجویی از مدیر مسافرخانه متوجه شدند هیچ آدم‌ربایی در کار نبوده و خواهران فریبکار قصد کلاهبرداری از پدرشان را داشته‌اند.
 
2 دختر جوان که فکر نمی‌کردند به این زودی دستگیر شوند در بازجویی‌ها عنوان کردند پدرشان از وضع مالی بسیار خوبی برخوردار است ولی هیچ پولی به آنان نمی‌دهد و به اين دلیل که همیشه از سوی دوستان و اقوامشان مورد تمسخر قرار گرفته‌اند، با مسافرت چند روزه به شهر مهاباد و با جلوه دادن اینکه توسط مردی گروگان گرفته شده‌اند قصد اخاذی 50 میلیونی از پدرشان را داشتند و می‌خواستند با گرفتن پول و بازگشتن نزد خانواده‌ به تدریج پول‌ها را خرج کنند و خوش بگذرانند.
 
با ادعاهای بچگانه و باور نکردنی دختران فریبکار، پلیس آنان را نزد خانواده‌شان بازگرداند و در حالی که پدرشان از شدت خشم قادر به کنترل خود نبود از پلیس خواست دخترانش را به خاطر فریب وی و گمراه کردن پلیس در مسیر تحقیقات بازداشت کند. هنوز این ماجرا به پایان نرسیده بود که پدر عصبانی دوباره درخواست خود را مطرح کرد و خواهان بازداشت دخترانش شد. وی گفت: من در دنیا همین
2 دختر را دارم و هر چیزی که خواسته‌اند در اختیارشان گذاشته‌ام، آنها فکر می‌کنند هرچه می‌خواهند باید در اختیارشان باشد. آنها می‌دانستند من و مادرشان تحمل دوری‌شان را نداریم، سال پیش فرار کردند و پس از بازگردانده شدنشان پول بیشتری در اختیارشان گذاشتم ولی از یک ماه پیش بهانه گرفتند که برای مسافرت خارجی 20 میلیون می‌خواهند، آنقدر اصرار کردند تا اینکه از هفته پیش دیگر با آنان حرف نزدم و چند روز پیش مادرشان زنگ زد و گفت آنها به خانه نیامده‌اند، ابتدا فکر کردم شاید دوباره فرار کرده‌اند ولی وقتی شما گفتید دخترانم برای اخاذی از من به دروغ گفته‌اند دزدیده شده‌اند، می‌خواهم از آنان شکایت کنم تا چوب دروغ گفتن و آزار و اذیت من و مادرشان را بخورند.
 
بر اساس این گزارش، 2 خواهر فریبکار با شکایت پدرشان یک شب در بازداشت ماندند و مادرشان با سپردن وثیقه آنها را تا منصرف شدن پدرشان از شکایت آزاد کرد.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

فرار دانشجوی خشمگین از صحنه قتل هم‌دانشگاهی

دانشجوی خشمگین که از صحنه قتل هم‌دانشگاهی گریخته با گذشت 2 سال هنوز تحت تعقیب پلیس پایتخت است. قربانی جنایت می‌خواست میانجیگری کند که خود گرفتار کینه قاتل شد.

ساعت 19 غروب اسفندماه سال 88 ماموران کلانتری 147 گلبرگ در جریان مرگ پسری 18 ساله در یکی از مراکز پزشکی تهرانپارس قرار گرفتند که با ضربه‌ای شدید به گردنش از پای درآمده بود. با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند جوان 18 ساله «حامد» نام دارد و دانشجوی ترم اول رشته مهندسی یکی از مراکز دانشگاهی تهران بوده که در مسیر بازگشت از دانشگاه و در دعوا با یکی از هم‌دانشگاهی‌های خود به قتل رسیده است. با شناسایی گروهی از دانشجویان و دوستان عاملان درگیری مرگبار، کارآگاهان پی‌بردند قاتل «احسان» نام دارد.

این تجسس‌ها نشان داد قاتل و یکی از همکلاسی‌هایش به خاطر درگیری با هم در کلاس دانشگاه و در مسیر بازگشت به خانه و در سه‌راه تهرانپارس باز درگیر شده و در کشاکش همین درگیری، حامد برای میانجیگری میان آن دو دخالت و احسان به سمت وی حمله کرده است. با شناسایی احسان، کارآگاهان به تحقیق از دانشگاه و محل زندگی‌اش در یکی از میادین منطقه نارمک پرداختند اما در این تحقیقات اطلاع پیدا کردند وی پس از مراجعه به خانه با برداشتن وسایل و لوازم شخصی‌اش پا به فرار گذاشته است.

بنا بر این گزارش، با توجه به فراری بودن احسان و در ادامه تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه یا محل‌های تردد احتمالی وی، بازپرس روشن با تقاضای انتشار عکس دانشجوی جنایتکار از کسانی که موفق به شناسایی مخفیگاه وی شده‌اند، خواست در صورت داشتن اطلاعات با شماره 51055425 تماس بگیرند.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

ويزاهاي تقلبي در جيب مسافران اروپا

اولين شكايت را مدير يك آژانس مسافرتي مطرح كرد. او به كارآگاهان پايگاه دوم پليس آگاهي گفت: ۱۳ خردادماه امسال مردي به شركت خدماتي مسافرتي من آمد و خودش را كارمند سازمان گردشگري معرفي و ادعا كرد مي‌تواند به راحتي ويزاي امريكا و اروپا را براي مسافران آژانس تهيه كند.

من به آن مرد كه نامش مرتضي ـ ح بود، اعتماد و با او قراردادي هم امضا كردم و بابت كاري كه قرار شد انجام دهد،۶۰ ميليون تومان به او پرداخت كردم. تا‌اينكه چند روز بعد يكي از بستگانم به نام مجيد كه عازم كشور آلمان بود، خواست برايش ويزاي آلمان تهيه كنم. من هم از طريق مرتضي ويزاي شينگن تهيه كردم و مجيد راهي تركيه شد تا از آنجا به آلمان برود اما مأموران پليس در آنجا مجيد را بازداشت كردند؛ چراكه ويزاي او تقلبي بود.

مجيد مدتي را در آنجا در حبس ماند و سپس به پليس ايران تحويل داده شد. بعد از طرح اين شكايت، مأموران به تحقيق درباره مرتضي پرداختند اما در حالي كه بررسي‌ها ادامه داشت، چند شكايت مشابه مطرح شد كه مرتضي به همين شيوه از مسافران اروپايي كلاهبرداري كرده بود. تحقيقات نشان داد مرتضي به همين شيوه با پرسه زدن اطراف سفارت ايتاليا و آلمان از مسافران كلاهبرداري كرده است.

يكي از شاكيان پنجم شهريور امسال به پليس گفت:يك ماه قبل به يك آژانس مسافرتي رفتم و داشتم براي سفر به اروپا با مدير آژانس حرف مي‌زدم كه در آنجا با مرتضي آشنا شدم. مرتضي به من گفت حاضر است در قبال گرفتن۴۰ ميليون تومان برايم ويزا تهيه كند.

 مدير آژانس هم به من گفت مرتضي از كارمندان او است و من هم به حرف هر دو اعتماد كردم. بعد هم ۲۰ ميليون تومان به حساب مرتضي و ۱۰ ميليون و ۶۰۰ هزار تومان هم به حساب مدير آژانس واريز نمودم اما وقتي براي سفر به فرودگاه رفتم، فهميدم كه ويزا قلابي است.

بعد از انجام تحقيقات، كارآگاهان سرانجام موفق شدند ۲۷ شهريور امسال مرتضي- ۳۱ ساله را در ميدان فردوسي شناسايي و دستگير كنند. متهم در اولين بازجويي‌ها اتهام كلاهبرداري را انكار كرد اما وقتي با مالباختگان روبه‌رو شد، به جرم خودش اقرار كرد. بررسي‌ها نشان داد مرتضي دو سال قبل از يك سازمان گردشگري اخراج شده و دست به كلاهبر‌داري زده است.

سرهنگ كارآگاه مهرداد يگانه، رئيس پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: «با توجه به اعتراف‌هاي متهم و انجام تحقيقات، ده‌ها مالباخته كه از سوي متهم مورد كلاهبرداري قرار گرفته بودند، شناسايي شده‌اند. بنابراين از كساني كه به اين شيوه از آنها كلاهبرداري شده است، تقاضا مي‌شود تا براي شناسايي متهم و طرح شكايت به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ در خيابان آزادي- خيابان زنجان شمالي مراجعه كنند.»

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

۵۷سال زندان براي آدم ربايان مسلح در مشهد

شعبه ششم دادگاه تجديدنظر استان خراسان رضوي احکام قطعي آدم ربايان مسلحي که دکتر داروساز را در مشهد ربوده بودند، صادر کرد. به گزارش خراسان، حدود ساعت ۲۳بيستم اسفندماه سال ۸۴ بود که دکترداروساز معروف مشهد با خودرو مقابل منزلش توقف کرد. در اين هنگام يکي از سرنشينان يک دستگاه پژو که او را تحت نظر داشتند نزد دکتر رفت و گفت: آقاي دکتر دنبال دارويي براي فرزند بيمارم مي گردم اما گيرم نمي آيد.

دکتر از روي انسان دوستي و دلسوزي از او خواست نسخه دارو را به او نشان بدهد شايد بتواند به فرزند بيمار آن جوان کمکي بکند وقتي او به بهانه پيدا کردن نسخه دست در جيب هايش کرده بود ناگهان در تاريکي شب لوله اسلحه نقابداران مسلح روي سر دکتر قرار گرفت. «تکان نخور و گرنه کشته مي شوي!»اين جملات وحشت دکتر را افزون کرد.

او که نمي دانست بايد چه کار کند با سرعت به طرف زنگ منزلش دويد و آن را فشار داد اما نقابداران مسلح، به طرفش هجوم بردند.دکتر به طرف شمشادهاي مقابل خانه اش دويد اما پايش به شاخه هاي درختان گير کرد و به زمين خورد و عينک او به گوشه اي پرت شد اما آدم ربايان او را به زور در صندلي عقب پژو انداختند و با سرعت متواري شدند. همسر دکتر که با صداي زنگ و فرياد همسرش بيرون دويده بود فقط در تاريکي شب چراغ هاي خطر خودرو سواري را ديد که از مقابل چشمانش ناپديد شدند.

وقتي عينک همسرش را ديد متوجه ماجرا شد. لحظات به کندي سپري مي شد، نگراني و اضطراب، همه وجود اعضاي خانواده دکتر را فرا گرفته بود، آن ها با پليس تماس گرفتند و ماجرا را اطلاع دادند.

از سوي ديگر آدم ربايان خشن با زدن ضربات مهلکي بر سر دکتر سر او را لاي دو صندلي فشار مي دادند.مرد ۵۸ساله حتي جرات نفس کشيدن نداشت. آدم ربايان پس از عبور از چند خيابان فرعي به شهرک لادن مشهد رفتند و دکتر را داخل يک واحد آپارتمان بردند.

گروگان  به آن ها التماس مي کرد من قلبم را عمل کرده ام بايد دارو بخورم!  شما چرا مرا ربوده ايد؟ اما کسي به سوالات او پاسخ نمي داد. پاسخ اصرار دکتر فقط ضربه هايي بود که بر نقاط مختلف بدنش وارد مي آمد. ۲شب از اين ماجرا گذشت و دکتر با چشماني بسته در آپارتمان زنداني شده بود تا اين که نيمه هاي شب آن ها ليواني را که داخل آن مايع آبي رنگي بود به دکتر دادند تا بنوشد.

وقتي دکتر از نوشيدن مايع امتناع کرد يکي از آن ها دوباره لوله اسلحه را به سمتش گرفت و گفت: مي خوري يا خلاصت کنم! ترس و وحشت بر وجودش غلبه کرده بود چاره اي جز خوردن مايع آبي رنگ نداشت وقتي آن مايع را نوشيد ديگر چيزي نفهميد.

آدم ربايان او را دوباره سوار خودرو کردند. دکتر نمي دانست چند ساعت بيهوش بوده اما وقتي چشم باز کرد خود را در بيابان هاي مرز ايران و افغانستان يافت. آن ها او را به داخل اتاقکي که فقط يک چراغ در آن روشن بود، بردند. دکتر که تازه به هوش آمده بود، گفت: اين جا کجاست؟ بالاخره شما چه مي خواهيد؟ يکي از آن ها فرياد زد فقط دلار!!آدم رباي ديگر تلفن همراه ماهواره اي را روشن کرد شماره منزل دکتر را گرفت و گفت: فقط به خانواده ات بگو دلار آماده کنند!

وقتي دکتر با خانواده اش صحبت کرد پول ها با هر زحمتي بود فراهم شد و رابطان آدم ربايان پول ها را گرفتند اما آن ها پول بيشتري مي خواستند به همين دليل دوباره دکتر را سوار خودرو کردند و به مرز پاکستان بردند تا بقيه پول ها را بگيرند. پس از گذشت بيش از ۲ماه از ماجراي آدم ربايي، گروگانگيران نقابدار بالاخره گروگان خود را ارديبهشت ماه سال ۸۵ در مرز ميرجاوه و در حالي که لباس افغاني به وي پوشانده بودند، زخمي و خون آلود رها کردند. با رهايي دکتر از چنگ گروگانگيران عمليات کارآگاهان پليس آگاهي براي رديابي نقابداران مسلح آغاز شد و آنان توانستند در يک عمليات غافلگير کننده يکي از متهمان اصلي اين پرونده را دستگير و به مراجع قضايي معرفي کنند.

«م. ص» متهم دستگير شده در شعبه ۱۱۴ دادگاه عمومي و جزايي مشهد محاکمه و به تحمل ۱۵سال زندان به خاطر شرکت در آدم ربايي، ۳سال زندان به دليل نگهداري اسلحه شکاري و به جرم ورود و خروج غيرقانوني از مرز به تحمل يک سال زندان و به دليل تهديد به ۷۴ضربه شلاق محکوم شد که پس از تاييد اين راي در شعبه ششم دادگاه تجديد نظر استان خراسان رضوي، وي براي تحمل کيفر روانه زندان شد. اين گزارش حاکي است، در همين حال تلاش پليس با دستورات قضايي براي دستگيري ۲ متهم ديگر اين پرونده ادامه داشت تا اين که چندي قبل ديگر متهمان پرونده گروگانگيري مسلحانه نيز دستگير و در شعبه ۱۱۴دادگاه عمومي و جزايي مشهد محکوم شدند.
در اين پرونده متهم (ح. ش) معروف به ميراحمد و (الف. هـ) معروف به نوراحمد به خاطر شرکت در آدم ربايي به ۱۰سال زندان، نگهداري اسلحه به ۳سال زندان و عبور و مرور غيرمجاز از مرز ايران به يک سال زندان محکوم شدند. اين در حالي بود که ميراحمد به خاطر فحاشي نيز به پرداخت يک ميليون ريال جزاي نقدي محکوم شد.

 بنابر اين گزارش، ۲ متهم اين پرونده که در زندان بودند پس از ابلاغ راي دادگاه به راي صادره اعتراض کردند اما اعتراض آنان در حالي بود که شاکي پرونده و مدعي العموم نيز به راي صادره از دادگاه معترض بودند بنابراين پرونده مذکور براي رسيدگي دقيق به شعبه ششم دادگاه تجديدنظر استان خراسان رضوي ارسال شد و تحت رسيدگي قرار گرفت. در جلسه دادگاه که به رياست قاضي محمد شمس گيلاني (رئيس) و قاضي رسول ربيع زاده (مستشار دادگاه) تشکيل شد، قضات باتجربه به بررسي دقيق محتويات پرونده و اقارير متهمان پرداختند. آنان پس از برگزاري چندين جلسه دادگاه تشخيص دادند که راي صادره درباره متهمان بايد افزايش يابد و اعتراض متهمان را وارد ندانستند.
 
در راي صادره از سوي قضات شعبه ششم دادگاه تجديدنظر استان خراسان رضوي آمده است: تجديدنظرخواهي شاکي و ايراد معاون دادستان از راي مرحله نخستين درباره محکوميت ۲متهم مذکور به جرم مشارکت در آدم ربايي وارد به نظر مي رسد زيرا ارتکاب جرم آ ن ها در اين حادثه فجيع به نحوي بوده که هم آسيب جسمي و حيثيتي به شاکي وارد شده است که گواهي پزشکي قانوني و غيره مويد اين موضوع است و ديگر اين که آدم ربايي با وسيله نقليه صورت گرفته است بنابراين اعتراض شاکي و مدعي العموم به راي صادره منطقي است.

لذا با استناد به تبصره ۳ ماده ۲۲ قانون و در مقام تشديد مجازات در اين شرايط، حبس هر دو متهم در مورد مشارکت در آدم ربايي از ۱۰سال به ۱۵سال افزايش مي يابد. گزارش خراسان حاکي است، قاضي شمس گيلاني و مستشاران دادگاه همچنين مجازات متهمان درباره نگهداري اسلحه، فحاشي و عبور و مرور غيرمجاز از مرز را نيز تاييد کردند. در اين راي متهم رديف دوم به پرداخت ديه نيز محکوم شده است که اعتراض متهم در اين بخش از راي نيز وارد تشخيص داده نشد و راي صادره از دادگاه بدوي تاييد شد.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

دوستي با مردان، شگرد دو زن براي سرقت

دو زن شياد که بعد از دوستي با مردهاي جوان آن ها را بيهوش و اموالشان را سرقت مي کردند پاي ميز محاکمه قرار گرفتند.به گزارش خراسان، چندي قبل مردي نزد پليس رفت و گفت دو زن که به بهانه فروش دارو به خانه او رفته بودند بعد از بيهوش کردنش پول هايش را دزديده اند.

وي در اين باره گفت: چند روز قبل براي تهيه يک داروي کمياب به داروخانه اي رفتم اما نتوانستم داروي مورد نظر را پيدا کنم. همان روز با زني آشنا شدم که مي گفت به داروهاي کمياب دسترسي دارد. او شماره تلفنم را گرفت و فرداي آن روز همراه زن ديگري به خانه ام آمد.از آن ها پذيرايي کردم و برايشان شربت آوردم. چند لحظه بعد زن جوان يکي از شربت هايي که آورده بودم را به خودم تعارف کرد و من هم آن را نوشيدم.

بعد از آن ديگر متوجه هيچ چيز نشدم و وقتي به هوش آمدم خانه ام کاملاً به هم ريخته بود. وقتي وسايلم را کنترل کردم فهميدم مبلغ يک ميليون تومان از کشوي ميزم سرقت شده است.تحقيقات براي دستگيري دو زن شياد آغاز شد و مدتي بعد ماموران به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي داد يکي از سارقان زني ۳۲ ساله است. به اين ترتيب وي همراه همدستش دستگير شد.

در جريان تحقيقات معلوم شد دو متهم از ۱۱ نفر با اين شيوه سرقت کرده اند. به اين ترتيب پرونده اتهامي شان به مجتمع قضايي بعثت ارسال شد و آن ها روز چهارشنبه پاي ميز محاکمه نشستند و قرار است به زودي درباره اتهام شان تصميم گيري شود.