۰۵ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۹:۳۳

قجر،پهلوي،بعد هم نوبت اصلاح طلبان!

به گزارش صراط ، روزنامه کیهان در ستون ویژه خود نوشت:
کد خبر : ۹۴۲۰۸
آقاي بي بي سي! تو چه غلطي كرده اي كه ربع پهلوي بكند
محتواي مصاحبه شبكه دولتي انگليسي با رضا ربع پهلوي موجب اعتراض يكي از كاربران شبكه بالاترين شد.

اين شبكه در نوشته اي متذكر شد: به نظر مي رسد آقاي عنايت فاني[مجري بي بي سي] يا شخصي كه سؤالات را براي او تنظيم كرده بود، هنوز در آن روزهاي پرالتهاب خرداد 88 به سر مي برد و يا مي خواهد به بيننده القا كند كه هنوز همان التهاب و جو غالب اصلاح طلبان بر همه جا حاكم است.

 آنچه عنايت فاني نگفت رويگردان شدن مردم از آنچه خيزش سال 88 و جنبش سبز مي دانيم و بازگشت به زندگي عادي و تلاش براي انطباق با آن است. آقاي فاني جوري مي خواست القا كند كه هم اكنون همه در صف هايي متحد پشت سر موسوي و كروبي گوش به فرمان آنها ايستاده اند. حبس خانگي اين دو به زودي دوساله مي شود و آب از آب هم تكان نخورده پس اين همه پيروان كجا هستند؟

بالاترين افزود: آقاي فاني اصرار داشت تلاش هاي به عمل آمده براي شوراي ملي [ گروهك تك نفره ربع پهلوي] را ناديده و ناچيز و بي اهميت انگارد. مثلاً در اين 34 سال كدام تشكل يا شورايي عليه جمهوري اسلامي در پيشبرد راهش عليه جمهوري اسلامي موفق بوده است كه مثلاً بايد از شوراي ملي انتظار زيادي داشته باشيم؟

بالاترين نوشت: به نظر مي رسد آقاي فاني به گونه اي نگران از آسيب خوردن به اپوزيسيون اصلاح طلب بودند و دائم سعي داشتند به بيننده القا كنند هنوز فقط اصلاح طلبان همه كاره هستند و شوراي ملي هيچ اهميتي ندارد. شما كه اين مطلب را مي خواني به من بگو اصلاح طلبان الان در كجاي كار ايستاده اند به جز همين رخنه در چند رسانه خارج از كشور و چند سايت در فضاي مجازي؟ عنايت فاني با همه احترامي كه برايش داشته و دارم براي من با اين مصاحبه به شدت يكطرفه به معني واقعي كلمه فاني شد.
 
 ايران همكاري با آژانس را منوط به كسب نتيجه مي داند
ايران در برابر غرب استراتژي 2 گام به جلو و يك گام به عقب را در پيش گرفته است.
خبرگزاري رويترز با انتشار اين تحليل نوشت: ايران احتمالا از روند همكاري با آژانس دست مي كشد تا از آن به عنوان اهرمي ترغيب كننده در جهت لغو تحريم ها يا دريافت ديگر امتيازها در چارچوب مذاكرات گسترده تر با قدرت هاي جهاني استفاده كند.

 به اين ترتيب مي توان درك كرد كه چرا بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي از سفر اخير خود به تهران دست خالي بازگشتند. ايران بارها در گذشته اعلام كرده است كه در مقابل همكاري با آژانس انتظار نوعي پاداش دارد. به گفته يك مقام غربي، ايران اين را مي خواهد و نشانه اي از عقب نشيني در اين زمينه وجود ندارد.

رويترز مي نويسد: در صورتي كه اين نگرش تهران باشد، تلاش يكساله آژانس براي دسترسي به سايت پارچين در جنوب شرق تهران تا زماني كه ديپلماسي بين ايران و گروه 1+5 (آمريكا، انگليس، فرانسه، چين، روسيه و آلمان) در بن بست باشد، راه به جايي نمي برد.

يك ديپلمات غربي روند مذاكرات آژانس بين المللي انرژي اتمي با ايران را يك بازي از قبل پيش بيني شده از سوي تهران مي داند كه دو گام رو به جلو و يك گام رو به عقب است. به نتيجه نرسيدن مذاكرات اخير در تهران، شكست ديگري بود براي روند طولاني مذاكره بر سر برنامه هاي هسته اي ايران كه هدف آن تعديل نگراني هاي بين المللي در اين زمينه است. هم ايران و هم گروه 1+5 مي گويند پس از 7 ماه آماده از سرگيري مذاكره هستند، اما اولويت هاي دو طرف متفاوت است.

 غرب خواستار محدوديت بخشي حساس از برنامه هاي هسته اي ايران است كه مي تواند كارايي نظامي داشته باشد و در مقابل ايران، تعليق تحريم ها و به رسميت شناخته شدن حقوق هسته اي را اولويت مذاكره مي داند.

دريل كيمبال، از انجمن كنترل تسليحاتي در آمريكا مي گويد، ايران آشكارا به دنبال تعليق همكاري خود با آژانس است تا اهرم هاي خود را در مقابل 1+5 افزايش دهد.

به گزارش ديپلماسي ايراني يك مقام غربي در گفت و گو با رويترز تصريح مي كند كه هيچ تمايلي در بين قدرت هاي غربي براي پاداش دادن به تهران وجود ندارد. حتي در صورتي كه ايران با آژانس همكاري كند نيز، 1+5 امتيازي به ايران نخواهد داد چرا كه به نظر آمريكا و متحدانش، موضوع ايران و آژانس جدا از روند مذاكرات تهران و گروه 1+5 است.(!)كليف كاپچان، تحليلگر سياسي در اين زمينه مي گويد اكنون ايرانيان به پيشنهادهاي غرب علاقه ندارند و در مقابل مي كوشند از اهرم آژانس استفاده كنند.

نيويورك تايمز: ايران دشمن ماست اما مجبوريم ديپلماسي پيشه كنيم!
«دوران جنگ هاي بزرگ سپري شده و پيشرفت ديپلماسي آمريكا هم با دوستان امكانپذير نيست. آمريكا بايد ديپلماسي را با آيت الله ها و حماس محقق كند.»

اين مطلب را روزنامه نيويورك تايمز عنوان كرد. به اعتقاد نيويورك تايمز «ارزش هاي ديپلماتيك آمريكا امروز به باد فنا رفته و جاي خود را به بي صبري، بي حوصلگي، پرحرفي هاي بي حاصل و بي ميلي نسبت به گفت و گو با دشمنان سپرده است. سوريه و الجزاير، مظاهر آشكار مرگ ديپلماسي اند، صحبت و گفت و گو كردن در اين دو بحران، نوعي وقت تلف كردن به حساب مي آيد.»

اين روزنامه تأكيد كرد: امروز علل و انگيزه هايي فراوان براي مرگ ديپلماسي وجود دارد؛ آمريكا جايگاه مسلط و مستولي خود را بر جهان از دست داده و هنوز هيچ كشوري كه بتواند جاي آن را بگيرد، ظهور نكرده است. اين جهان، جهان هيچ كس نيست. اين جهان مكاني است كه آمريكا در آن نقشي بسيار محتاطانه ايفا مي نمايد اما در عين حال از آن هراس دارد كه مبادا اقتدار و آقايي خود را در آن از دست بدهد.

اين روزنامه آمريكايي همچنين نوشت: ديپلماسي مرده بايد در دوره دوم دولت اوباما احيا شود و مانع از كوبيدن ميخ بر تابوت ديپلماسي آمريكا شود. دوران جنگ هاي بزرگ سپري شده و فرماندهان نظامي، فضايي براي مطرح شدن ديپلمات ها عرضه مي دارند. پيشرفت ديپلماسي با دوستان امكان پذير نيست. موفقيت ديپلماسي با افرادي همچون آيت الله ها و حماس محقق شدني است.

 در ديپلماسي بايد پذيرفت «اگر چيزي مي خواهي بايد چيزي بدهي». سؤال محوري اين است؛ من از دشمنم چه مي خواهم و براي به دست آوردن آن چه بايد بدهم؟ بايد روش نيكسون در جلب رضايت و تفاهم با چين سرمشق قرار گيرد.

نيكسون معتقد بود «ما چه مي خواهيم؟ آنها چه مي خواهند؟ ما و آنها هر دو چه مي خواهيم؟» اوباما در دوره نخست كاري گروه هاي ديپلماتيك متعددي را روانه نقاط مختلف جهان كرد اما هيچ يك ثمربخش نبود. او بايد در دوره دوم كاري اش، پيرامون دو موضوع ايران و اسرائيل- فلسطينيان قدرت و نيروي بالقوه و بالفعل بيشتري به وزير خارجه اش واگذار كند تا اين وزير بتواند وزنه هاي سنگين تري را در اين دو عرصه از زمين بلند كند.
 
مشروعيت انتخابات را بايد زير سوال برد منتها پشت سر جريان داخلي!
«اپوزيسيون خارج بايد تمهيدي بيانديشد كه مشروعيت انتخابات را زير سؤال ببرد منتها بايد پشت سر جريان داخلي حركت كند تا بهانه دست حاكميت ندهد اما در دقايق آخر مي تواند جلو بيفتد».

اين عبارات، توصيه رضا عليجاني از اعضاي متواري و پاريس نشين گروهك نهضت آزادي است. وي در مصاحبه با سايت روز آنلاين درباره مدعاي «انتخابات آزاد» گفته است: اين تعبير منشوري چند وجهي است كه هر كس از ظن خود آن را معنا مي كند اما حملاتي كه اخيرا به اين عبارت شده، منظور انتخاباتي است كه در چارچوب نيروهاي داخل نظام مطرح شده. يعني پس از آن كه نيروهايي چون هاشمي رفسنجاني، خاتمي و احمدي نژاد آن را مطرح كردند؛ معناي چنين عبارتي آن است كه انتخابات گذشته، آزاد نبوده است.

وي در بخش ديگري از اظهاراتش در پاسخ اين سؤال كه «آيا مطرح شدن انتخابات آزاد از سوي نيروهاي مختلف و اشتراك لفظي آنان بر سر چنين واژه اي، آيا مي تواند موجب تغيير رفتار حاكميت شود؟ تصريح كرد: امكانش به نظر من خيلي كم و در حد صفر است. حكومت در حال حاضر يك تحليل دارد مبني بر اينكه موفق شده فضاسازي را به دست بگيرد. در مقابل غرب اميدوار است به جاي حمله نظامي تحركي در داخل رخ دهد و غرب آن را بزرگ كند و به بنيان هاي حكومت ضربه بزند. بدل حكومت در مقابل اين ايده، يكدست كردن حاكميت است و اينكه هيچ فضايي در داخل حاكميت نبايد باشد كه غرب از آن استفاده كند.

وي درباره طيف هايي كه پيش از اين درباره انتخابات آزاد سخن گفته اند، اظهار داشت: برخي از نيروهاي اپوزيسيون، انتخابات آزاد را با حضور همه نيروهاي سياسي مي دانند. اما وقتي آقاي احمدي نژاد حرف از انتخابات آزاد مي زند، منظور آزادي خود وي است و نه همه. اما در مجموع اين را مثبت مي دانم.

 اگر تعبير انتخابات آزاد جا بيفتد، ممكن است حول آن مفهوم سازي شود. در حال حاضر شايد چيزي از آن درنيايد، بلكه يك شعار مشترك است براي ايجاد صفي طولاني از نيروهايي كه انتخابات را آزاد نمي دانند و مي تواند از نظر سلبي آن ها را در يك جبهه قرار دهد. اما مي تواند بستري باشد براي ائتلاف نيروهاي سياسي.»

عليجاني درباره اين سؤال كه «مطرح شدن بحث انتخابات آزاد از سوي طيف هاي مختلف داخل كشور، مي تواند امكان استفاده تاكتيكي آن ها براي به كرسي نشاندن برخي مطالبات شان را مهيا كند؟ پاسخ مي دهد: «نه بايست تنور اقتدارگرايان را داغ كرد و نه چاقوي آن ها را تيز كرد. در حال حاضر حاكميت تصميم ندارد امتيازي دهد و در اين شرايط، وارد شدن در اين صحنه كه ميدان بازي وجود ندارد، ورود به ميدان بازي حاكميت است.

 از طرف ديگر سكوت كردن هم مي تواند نوع ديگري بازي در همان صحنه باشد. وقتي آنها بيت مي خواهند يك انتخابات امن و با كمترين هزينه سياسي برگزار كند، موضع سكوت هم كمك به همين بازي است. وقتي فضا از آن سمت بسته مي شود، دو موضع درباره انتخابات وجود دارد. يكي اين است ما كانديدا نداريم كه كمي محافظه كارانه است و ديگري كه كمي شفاف تر است، عدم شركت در انتخابات است.

 اما آيا عدم حضور در انتخابات، كمكي به پروژه برگزار شدن انتخابات در فضاي امن نمي كند؟ بنابراين بايستي تمهيداتي انديشيد كه بتواند مشروعيت انتخابات را زير سؤال ببرد. خارج از كشور مي تواند ابتدا پشت سر جريان داخلي حركت كند تا ابزاري به دست حاكميت براي برخورد با منتقدان داخلي ندهد. اما در دقايق آخر، مي تواند مواضع جلوتر و روشن تري بگيرد. اما هم سو و مكمل داخل و حرف هايي كه در داخل امكان زده شدن ندارد مطرح شود و مشروعيت انتخابات را زير سؤال ببرند.»

اول قجر... دوم پهلوي بعداً نوبت اصلاح طلبان!
پس از «سازمان منافقين» و «سلطنت طلبان» نوبت نمايندگان فتنه سبز در خارج كشور شد تا با يكي از كميسيون هاي فرعي شوراي اروپا ملاقات كنند.

پيش از اين مريم قجر عضدانلو ابريشم چي (معروف به رجوي) به ملاقات برخي اعضاي پارلمان اروپا رفته بود. پس از آن نيز نوبت عنصر ورشكسته و سرخورده ديگري به نام رضا پهلوي رسيد تا با برخي از اعضاي اين نهاد ملاقات كند. روز دوشنبه نيز 4 نفر از اعضاي جريان نفاق جديد -كه در قالب شوراي هماهنگي سبز فعاليت مي كنند- به «كميسيون امور سياسي و دموكراسي مجمع پارلماني شوراي اروپا» رفتند و با برخي اعضاي اين كميسيون ملاقات كردند. تركيب اين نيز جالب است؛ دو تن از اعضاي گروهك ملي-مذهبي (به نام هاي تقي رحماني و مرتضي-ك) به همراه رجب مزروعي و اردشير امير ارجمند.

نوبت بندي طرف اروپايي براي پذيرفتن اين 3 گروه در نوع خود جالب توجه است هر چند كه هر 3 طيف در فتنه سبز همراه و همداستان بودند و به قول رضا ربع پهلوي در يك تقاطع (آشوب در بستر شعار تقلب) به هم رسيده بودند. اردشير امير ارجمند در مقالات اخير مدعي شده «جنبش سبز مسالمت آميز است و خط قرمز خود در اعلام همكاري و همراهي با مجاهدين خلق و سلطنت طلبان مي داند» حال آن كه وي به همراه 3 ملاقات كننده ديگر طي يك سال اخير در انواع جلسات پنهان و آشكار سلطنت طلبان شركت داشته اند و اكنون نيز موضع مشتركي در مخالفت با جمهوري اسلامي و قانون اساسي دارند.

تقي رحماني در ملاقات مذكور خواستار حمايت براي آزادي بازداشت شدگان فتنه سال 88 و با التماس براي حمايت اروپا مدعي شده «فراموش نكنيد كمك به رشد جريان دموكراتيك در ايران به امنيت اروپا هم كمك خواهد كرد. سران جنبش سبز دموكراسي خواه هستند و اگر در ايران قدرتمند شوند مشكل امنيت در منطقه و جهان هم حل خواهد شد».

وي مي گويد: ما از شوراي اروپا خواستيم در كنار مسئله هسته اي، معضل حقوق بشر را فراموش نكند بدون آزادي و حقوق بشر در ايران، دنيا رنگ آرامش نخواهد ديد.اين منافق مدعي ملي گرايي جرأت نكرده به طرف اروپايي بگويد كه بانيان 6 جنگ در چهارگوشه خاورميانه طي 12 سال گذشته آمريكا و انگليس و اسرائيل - و برخي كشورهاي اروپايي- همسو بوده اند و نه ايران.

رجب مزروعي هم در ملاقات مذكور گفته است: درباره موضوع پرونده هسته اي، موافقت با سياست خارجي جاري نظام حاكم بر ايران نداريم و با سياست خارجي تنش زدايي كه دوران خاتمي پي گرفته شد موافقت داريم.

اين ملاقات آخرين پالس فتنه گران داخلي- به واسطه نمايندگان آنها در خارج كشور- براي نوكري قدرت هاي غربي در ايران است و بايد ديد مدعيان اصلاح طلبي در واكنش به اين خوش رقصي ها چه موضعي اتخاذ مي كنند؟ديداركنندگان خواستار تشديد فشار سياسي به ايران در كنار فشار اقتصادي شده اند. طرف اروپايي نيز قول داده در حمايت از عناصر بازداشتي فشار بر ايران را زياد كند.
نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۰ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۱
۷
۱
هر چي بودن از شماها بهترند كه به اسم دين و اسلام پدر مردم رو دراوردين
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
هر چی هستن از فتنه گران بهترند،که خون به دل رهبری کنن