"صراط" - جشن سی و چهارمین بهار انقلاب اسلامی در حالی برگزار میشود كه طی 33 سال گذشته، با چالشها و بحرانهای رنگارنگ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و امنیتی دست و پنجه نرم كردهایم و آنها را با تحمل سختیها، رنجها و شهادتها و انواع هزینهها با موفقیت، پشتسر گذاشتهایم. البته هیچگاه انتظار نداشتیم و نداریم كه نظام سلطه و مستكبران عالم برای چنین نظامی فرش قرمز بگسترانند و مسیری هموار برای تداوم آن فراهم كنند.
سی و چهارمین جشن پیروزی انقلاب اسلامی همچنین در حالی برگزار میشود كه فراتر از مشكلات ریز و درشت كه در داخل كشور با آنها روبهرو هستیم و بر آنها نیز فائق خواهیم آمد، جهان در آستانه تحولات بزرگی است كه انقلاب اسلامی ایران در شكلگیری این تحولات، یا نقش اول را دارد یا جزو بازیگران موثر است.
برخی از این تحولات را كه میتوان جزو دستاوردهای انقلاب اسلامی قلمداد كرد بهاجمال مرورمیكنیم. نخست، به هم خوردن معادلات قدرت در منطقه حساس خاورمیانه و شمال آفریقاست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریكا و متحدانش تلاش كردند از تكرار چنین رویدادی در كشورهای منطقه جلوگیری كنند.
مشابه انقلاب اسلامی ایران دیگر تكرار نشد، اما موج اسلامخواهی از خروش نیفتاد؛ حزبالله در لبنان و حماس و گروههای مبارز دیگر در فلسطین عرضاندام كردند، تركیه لائیك به دست اسلامخواهان افتاد و دیگر حكام وابسته به آمریكا در مصر و تونس به دست مردم از قدرت ساقط شدند و دیگر حكومتهای منطقه چون عربستان و بحرین و ... شبها آسوده نمیخوابند و هر لحظه در انتظار سقوط خود به سر میبرند. عراق و افغانستان نیز ماجرای شنیدنی دارند و تحلیلگران غربی این تعبیر را به كار میبرند كه آمریكا این دو كشور را دو دستی تقدیم ایران كرد!
تحول بسیار مهم دیگر وضع رژیم صهیونیستی است. صهیونیستها كه آرزوی سرزمینی از نیل تا فرات را در پرچم خود هم به نمایش گذاشتند امروز با استیصال كامل، نگران بقای حكومت حداقلی خود هستند و تحلیلگران یهودیالاصل آمریكایی هم عمری حداكثر 10 ساله برای این رژیم پیشبینی میكنند.
شرایط رژیم صهیونیستی كه حاكمان و دولتمردان آمریكا اعم از دموكرات و جمهوریخواه، امنیت و منافع ملی آن را مساوی با امنیت و منافع آمریكا میدانستند، به جایی رسیده است كه بخشی از نخبگان ذینفوذ آمریكا امروز در این اصل راهبردی تشكیك كرده و امنیت و منافع اسرائیل را الزاما مساوی امنیت و منافع آمریكا نمیدانند.
تحول مهم و قریب الوقوع دیگر، كوچ آمریكاییها از خاورمیانه به جنوب شرق آسیاست. به نظر میرسد آمریكاییها باتوجه به رشد روزافزون چین و پس از شكست پرهزینه در عراق و افغانستان و از بین رفتن یا كاهش نفوذ قدرتشان در كشورهای منطقه و همچنین وضع رو به افول رژیم صهیونیستی، به دنبال كاهش تعهدات خود در منطقه و استقرار بیشتر در اطراف مرزهای چین هستند تا این اژدهای زرد را از تبدیل به اقتصاد اول جهان و مشكلآفرینیهای بعدی بازدارند و بتوانند آن را مهار كنند.
مهمترین مشكل برای آمریكاییها در این میان «جمهوری اسلامی ایران» است كه در غیاب آنها، ابرقدرتی او در منطقه بیش از پیش نمایان میشود؛ لذا به زعم خود تلاش میكنند، كاهش تعهدات خود در منطقه را با جمهوری اسلامی ایران تضعیفشده همزمان كنند. اعمال تحریمهای سنگین، رودررو كردن مردم با نظام، مهار برنامه هستهای ایران و وادار كردن ایران به مذاكره با آمریكا از جمله اقدامات آمریكاییها برای تحقق «ایران ضعیف» است.
تحولات در اتحادیه اروپا، بازگشت اروپاییها به آفریقا و لاغر شدن طبقه متوسط و گسترش فقر در آمریكا نیز از دیگر مواردی است كه جهان را در آستانه شرایط جدید قرار داده است.
توجه به این تحولات بزرگ از یك سو عظمت انقلاب اسلامی و ضرورت صیانت از آن را نشان میدهد، از سوی دیگر جهانی متفاوت را كه مستكبران در آن ضعیفتر و بامشكلات بزرگتر و مستضعفان رو به قدرتمندتر شدن هستند، نوید میدهد و بخصوص درباره ایران اسلامی این واقعیت را نمایان میسازد كه شرایط دشوار اقتصادی كنونی طولانی مدت نخواهد بود و به شرط مقاومت ملت ایران و حضور در صحنههای مهم چون مراسم 22 بهمن و انتخابات و همدلی مردم و مسئولان بار دیگر روزگار چون شكر آید!
سی و چهارمین جشن پیروزی انقلاب اسلامی همچنین در حالی برگزار میشود كه فراتر از مشكلات ریز و درشت كه در داخل كشور با آنها روبهرو هستیم و بر آنها نیز فائق خواهیم آمد، جهان در آستانه تحولات بزرگی است كه انقلاب اسلامی ایران در شكلگیری این تحولات، یا نقش اول را دارد یا جزو بازیگران موثر است.
برخی از این تحولات را كه میتوان جزو دستاوردهای انقلاب اسلامی قلمداد كرد بهاجمال مرورمیكنیم. نخست، به هم خوردن معادلات قدرت در منطقه حساس خاورمیانه و شمال آفریقاست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریكا و متحدانش تلاش كردند از تكرار چنین رویدادی در كشورهای منطقه جلوگیری كنند.
مشابه انقلاب اسلامی ایران دیگر تكرار نشد، اما موج اسلامخواهی از خروش نیفتاد؛ حزبالله در لبنان و حماس و گروههای مبارز دیگر در فلسطین عرضاندام كردند، تركیه لائیك به دست اسلامخواهان افتاد و دیگر حكام وابسته به آمریكا در مصر و تونس به دست مردم از قدرت ساقط شدند و دیگر حكومتهای منطقه چون عربستان و بحرین و ... شبها آسوده نمیخوابند و هر لحظه در انتظار سقوط خود به سر میبرند. عراق و افغانستان نیز ماجرای شنیدنی دارند و تحلیلگران غربی این تعبیر را به كار میبرند كه آمریكا این دو كشور را دو دستی تقدیم ایران كرد!
تحول بسیار مهم دیگر وضع رژیم صهیونیستی است. صهیونیستها كه آرزوی سرزمینی از نیل تا فرات را در پرچم خود هم به نمایش گذاشتند امروز با استیصال كامل، نگران بقای حكومت حداقلی خود هستند و تحلیلگران یهودیالاصل آمریكایی هم عمری حداكثر 10 ساله برای این رژیم پیشبینی میكنند.
شرایط رژیم صهیونیستی كه حاكمان و دولتمردان آمریكا اعم از دموكرات و جمهوریخواه، امنیت و منافع ملی آن را مساوی با امنیت و منافع آمریكا میدانستند، به جایی رسیده است كه بخشی از نخبگان ذینفوذ آمریكا امروز در این اصل راهبردی تشكیك كرده و امنیت و منافع اسرائیل را الزاما مساوی امنیت و منافع آمریكا نمیدانند.
تحول مهم و قریب الوقوع دیگر، كوچ آمریكاییها از خاورمیانه به جنوب شرق آسیاست. به نظر میرسد آمریكاییها باتوجه به رشد روزافزون چین و پس از شكست پرهزینه در عراق و افغانستان و از بین رفتن یا كاهش نفوذ قدرتشان در كشورهای منطقه و همچنین وضع رو به افول رژیم صهیونیستی، به دنبال كاهش تعهدات خود در منطقه و استقرار بیشتر در اطراف مرزهای چین هستند تا این اژدهای زرد را از تبدیل به اقتصاد اول جهان و مشكلآفرینیهای بعدی بازدارند و بتوانند آن را مهار كنند.
مهمترین مشكل برای آمریكاییها در این میان «جمهوری اسلامی ایران» است كه در غیاب آنها، ابرقدرتی او در منطقه بیش از پیش نمایان میشود؛ لذا به زعم خود تلاش میكنند، كاهش تعهدات خود در منطقه را با جمهوری اسلامی ایران تضعیفشده همزمان كنند. اعمال تحریمهای سنگین، رودررو كردن مردم با نظام، مهار برنامه هستهای ایران و وادار كردن ایران به مذاكره با آمریكا از جمله اقدامات آمریكاییها برای تحقق «ایران ضعیف» است.
تحولات در اتحادیه اروپا، بازگشت اروپاییها به آفریقا و لاغر شدن طبقه متوسط و گسترش فقر در آمریكا نیز از دیگر مواردی است كه جهان را در آستانه شرایط جدید قرار داده است.
توجه به این تحولات بزرگ از یك سو عظمت انقلاب اسلامی و ضرورت صیانت از آن را نشان میدهد، از سوی دیگر جهانی متفاوت را كه مستكبران در آن ضعیفتر و بامشكلات بزرگتر و مستضعفان رو به قدرتمندتر شدن هستند، نوید میدهد و بخصوص درباره ایران اسلامی این واقعیت را نمایان میسازد كه شرایط دشوار اقتصادی كنونی طولانی مدت نخواهد بود و به شرط مقاومت ملت ایران و حضور در صحنههای مهم چون مراسم 22 بهمن و انتخابات و همدلی مردم و مسئولان بار دیگر روزگار چون شكر آید!