"صراط" دکتر احمد اسفندیاری* شاید برای خیلیها که او را از زمان سرپرستی بهزیستی به یاد دارند نامی آشنا باشد. به نظر میرسد او که خود پزشک عمومی و دانش اموخته دانشگاه جندی شاپور است میتواند یکی از کسانی باشد که درباره دغدغههای پزشکان و وظایف سازمان نظام پزشکی صحبت کند. دکتر اسفندیار در یادداشتی که برای خوانندگان اقلیم شفا نوشته است با تاکید بر لزوم توجه نظام پزشکی به حقوق مادی و معنوی پزشکان، سیاسی کاری را یکی از مخربترین ضعفهای نظام پزشکی در دورههای گذشته میداند:
«سازمان نظام پزشکی یکی از سازمانهای مهم و تاثیرگذار در حوزه اجتماعی کشور است. با توجه به اینکه این سازمان بزرگترین نهاد صنفی است که بیشترین اعضا و یکی از مهمترین قشرهای یعنی پزشکان را که یکی از پنج قشر مرجع هستند دربر دارد دارای پتانسیلها و قابلیتهای زیادی است.
علی رغم برخی کارها و فعالیتهای صورت گرفته تا به امروز، مطالبات جامانده در جامعه پزشکی کشور بسیار است. جامعه پزشکی، پرستاران، ماماها، دندانپزشکان و داروسازان و به خصوص پزشکان عمومی مطالبات به جامانده زیادی دارند و توقع دارند که نظام پزشکی با توجه به تواناییها و کانون خوبی که از آن برخوردار است از ظرفیتهای خود استفاده کرده و به این مطالبات بر زمین مانده رسیدگی کند. حتی اگر اعضا و افراد زیر مجموعه نظام پزشکی را در نظر نگیریم این سازمان از پتانسیل ها و تواناییهای قانونی بسیار خوبی برخوردار است که از آنها به خوبی استفاده نشده است.
متاسفانه در این سالها شاهد آن بودهایم که نظام پزشکی حضور جدی و موثری به عنوان سیاست گذار و ناظر بر ارائه خدمات نداشته است و این باز میگردد به نافذ بودن و تاثیر گذار بودن مسئولان این سازمان در امور صنفی که تا به امروز دیده نشده است. وقتی صحبت از توان بالقوه و پتانسیل سازمان نظام پزشکی صحبت میکنیم باید به یاد داشته باشیم که آن را سازمانی جدا از سایر پزشکان نبینیم، اتفاقا امتیازی که نظام پزشکی از آن برخوردار است همین است که تمام پزشکان، از بدنه نظام سلامت گرفته تا شخص وزیر و رؤسای دانشگاهها و معانان همگی عضو این سازمان محسوب میشوند. شاید این بزرگترین امتیاز سازمان نظام پزشکی باشد. اما آنچه مشخص است این است که کسانی در راس نظام پزشکی قرار گرفتند و در این سازمان مسئولیت بر عهده دارند که به عنوان یک نماینده نتوانستهاند از این ظرفیتها به خوبی استفاده کنند.
حالا باید دلیل یابی کرد که چرا سازمان نظام پزشکی در کمتر دورهای توانسته به وظایف اصلی و صنفیاش به خوبی عمل کند، شاید یک دلیلش مشارکت پایین خود پزشکان باشد. شاید بد نباشد که بدانید در انتخابات دور قبل این سازمان در تهران کمتر از ۱۵ درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند. البته دلیل این موضوع هم میتواند عملکرد نامناسب دورههای قبل از آن باشد که نتوانسته انگیزه مشارکت را در پزشکان ایجاد کند.
نکته دیگری که حتما باید در انتخابات این دوره لحاظ شود این است که بدانیم حقوق صنفی همیشه مالی نیست چون زمانی که بحث صنف مطرح میشود برخی فکر میکنند که الزاما بحث مالی و رفاهی مطرح است. درست است که بحث مالی و رفاهی نیز مهم است و ما در جامعه پزشکی میبینیم که برخی از پزشکان حتی ببیمه تامین اجتماعی ندارند و پزشکی که خود به نوعی مسئول سلامت جامعه است از بیمه درمانی بیبهره است و یا بسیاری از پزشکان عمومی در فقر زندگی میکنند، اینها مشکلات بزرگی است اما مهمتر این است که حقوق معنوی پزشک که هم با جسم مردم سر و کار دارد و هم با دل مردم، در نظر گرفته شود. مشکلی که ما داریم این است که در حال حاضر حقوق معنوی جامعه پزشکی مانند حقوق مادیاش مورد توجه قرار نمیگیرد. این موضوع هم برمیگردد به رفتارها، بیدقتیها و عدم پیگیریهایی که توسط خود کسانی که در نظام پزشکی مسئول هستند انجام شده است.
گر چه ما به انتقاد و طنز اعتقاد داریم ولی این باعث نمیشود که اجازه دهیم با طنز جایگاه پزشکی را تنزل دهند. موارد بسیاری وجود دارد که در محیط بیمارستان به دلایل واهی به پزشک توهین شده است، در رسانهها، فیلمها هم همین اتفاق تکرار میشود بدون اینکه کسی به فکر پزشکی باشد که بیشتر ازهمه رشتهها وبهترین سالهای عمرش را درس خوانده است. حتی دیده شده است که به پزشک عمومی به چشم کارشناس یا کارشناس ارشد نگاه شده است در حالی که یک پزشک دارای دکترای حرفهای است و این در قانون آمده، اما توهین ادامه دارد در حالی که دفاع از حقوق مادی و معنوی پزشکان به عهده نظام پزشکی است و متاسفانه تا کنون برای هیچ یک کار درخوری انجام نشده است و حتی در زمینه کار کوچکی مثل تعامل با شهرداری برای روشن شدن تکلیف تابلوهای پزشکان نتیجهای حاصل نشده چه رسد به تعاملات و فعالیتهای مهمتر.
در کمال تاسف در بحث قانون گذاری که یکی دیگر از وظایف نظام پزشکی است اوضاع به همین نحو است. به عنوان مثال در بحث پزشک خانواده که یکی از عناصر اصلی آن نظام پزشکی است ما حضور پررنگی از سوی این نهاد نمیبینیم. وظیفه نظام پزشکی درمورد پزشک خانواده این است که با ورود موثر خود بتواند از پزشکان این طرح و کلیت اجرای درست آن دفاع کند.
وظیفه نظام پزشکی این است که از اعضای خودش مراقبت کند و ظرفیت این کار را هم دارد در واقع قانون این اجازه را به او داده است. بعضا مشاهده شده که برخی از این پزشکان عمومی برای گذرداندن زندگی مشاغل دیگری هم انجام دهند. این موضوع مربوط به پزشک نیست بلکه نظام پزشکی باید پاسخگو باشد.
به نظر بنده راه حل مشکلات نظام پزشکی برقراری رابطه بهتری با پزشکان و داشتن دغدغه حل مشکلات آنها است. به عنوان مثال شورای شهر تهران ۱۵ عضو دارد که دائما با مردم در ارتباط هستند و باسایر نهادها و نمایندههای آنها تعمال دارند تا مشکلات شهری برطرف شود اما ما این موضوع را در مورد اعضای ۱۷نفره نظام پزشکی تهران نمیبینیم، یک بار نشده است که اعلام کنند جلسه عمومی دارند و تعدادی از پزشکان و یا نمایندههای آنها بیایند و درباره مشکلاتشان بگویند.
به هر حال هر کس که در حال حاضر دغدغه معیشت، بیمه و مسائل مالی و معنوی پزشکان را ندارد وازطرفی با آنها ارتباط بر قرار نمیکند و برایش مهم نیست که مثلا فلان پزشک در فلان منطقه چه مشکلاتی دارد نباید به نظام پزشکی وارد شود.
نکته دیگر که بسیار قابل ملاحظه است این است که در حال حاضر نظام پزشکی حیات خلوت کارهای سیاسی و جناحهای سیاسی شده است. نیت برخی افراد از حضور در نظام پزشکی این است که در فلان موضوع سیاسی هم بتواند از این سمت استفاده کند و یا بتوانند در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری تاثیر بگذارند این طرز تفکر یعنی دور شدن از اهداف اصلی و بنیادین این سازمان صنفی که مهمترین هدفش رسیدگی به دغدغههای پزشکان است.
به عنوان مثال نامه نوشتن به بشار اسد در کجای وظایف نظام پزشکی نوشته شده است؟ کسانی که این نامه را نوشتند چطور از پزشکان نظر خواهی کردند؟ اگر برای بشار اسد نامه نوشتهاند و ۱۰۰ نفر امضا کردهاند در مقابلش هزاران پزشک برای دفاع از پزشکان بحرینی نامه نوشتند. اعتقاد ما این است که باید از صنف و قداست پزشکی دفاع قاطع شود اما نباید بهانههای سیاسی و سیاسی کاریهای خودمان را در نظام پزشکی انجام دهیم. هر کسی بخواهد از جایگاه نظام پزشکی در جهت حزب و گروه سیاسی خود استفاده کند در حقیقت به حق همکاران خودش و پزشکان خیانت کرده است. البته یک پزشک هم مثل سایر مردم دارای عقاید و نظرات سیاسی است اما جایگاه اعمال این نظرات نظام پزشکی نیست. نکته مهم درباره این موضوع حضور پر رنگ پزشکان در انتخابات است. اگر پزشکان وارد عمل شوند و به کسی که دغدغه مسائل صنفی دارد رای بدهند عدهای با جنجالهای سیاسی و رای اندک وارد این سازمان مهم صنفی نمیشوند. به عنوان مثال در حال حاضر عدهای با جنجالهای سیاسی درباره رد صلاحیتها به دنبال همین هدف هستند در حالی که به نظر من رد صلاحیتها با توجه به اینکه از همه طیفها و جناحها صورت گرفته سیاسی نیست و دلایل منطقی دارد.
باید توجه داشته باشیم که ارتقای جایگاه پزشکان و رفع مشکلات آنها در واقع رفع مشکلات خود مردم است و هر چقدر به دغدغههای این قشر شریف پرداخته شود به نفع مردم و مملکت خواهد بود زیرا ارتباط پزشک و بیمار ورای ارتباطی اقتصادی یا خدماتی صرف است. از طرفی پزشکی که روزانه حداقل ده بیمار را میبیند و لا به لای حرفهایش میتواند مفاهیم بسیاری را منتقل کند پتانسیل و ظرفیت کلانی برای نظام و ارزشها محسوب می شود.
* سرپرست سابق سازمان بهزیستی و مدرس دانشگاه