"صراط" - مذاكرات نسبتا گرم ۵+۱ با ایران در زمستان نه چندان سرد آلماتی به اتمام رسید، اما این مذاكرات همچنان موضوع محافل سیاسی و رسانهای است.
هر چند این مذاكرات از سوی دو طرف مثبت ارزیابی شد، اما باید مراقبت كرد دچار ذوقزدگی و بزرگنمایی نشویم زیرا اول اینكه محتوای پیشنهادات تعدیل شده ۵+۱، هنوز فاصله قابل توجهی تا تامین منافع و حقوق جمهوری اسلامی ایران دارد و دیگر اینكه ۵+۱ و بخصوص برخی اعضای آن ثابت كردهاند، چندان قابل اعتماد نیستند و معلوم نیست هنگام عمل، چه تفسیری از پیشنهادهای این بار خود خواهند داشت.
ما هنوز رفتارهای كارشكنانه و وعدههای اجابت نشده تروئیكای اروپایی در آغاز ماجرای هستهای كشورمان را فراموش نكردهایم و از یاد نبردهایم تغییر موضع ناگهانی دولت آمریكا را پس از بیانیه تهران در اردیبهشت ۸۹ كه میان سه كشور ایران، تركیه و برزیل به امضا رسید و بهرغم انعطاف جمهوری اسلامی ایران در مورد تبادل سوخت و انتقال ۱۲۰۰ كیلوگرم اورانیوم كمتر غنی شده به تركیه در ازای دریافت ۱۲۰ كیلوگرم اورانیوم مورد نیاز رآكتور تهران (۲۰ درصد)، شورای امنیت سازمان ملل تحت فشار آمریكا و متحدان اروپاییاش، قطعنامه چهارم را علیهایران صادر كرد.
نكته مهم دیگر در خصوص مذاكرات آلماتی، اضافه شدن پارادایم (الگوواره) جدید به مذاكرات هستهای است.
از یك منظر میتوانیم بگوییم طی ده سال گذشته كه پروندهای به نام هستهای برای ایران درست كردند، رفتار ما در پارادایم «مقاومت» قابل تعریف و تحلیل بود.
یعنی جمهوری اسلامی ایران طی این مدت تلاش میكرد، حقوق مسلم خود را به درستی بشناسد، طرف مقابل را در خصوص احترام به این حقوق مجاب كند و تحت هیچ شرایطی از این حقوق عدول نكند. هر پارادایمی، منطق خاص خود را دارد و در پارادایم مقاومت، امتیاز دادن و گرفتن تقریبا جایی ندارد.
امروز نه اینكه ما از مقاومت خارج شدهایم و آن مراحل را به طور كامل پشت سر گذاشتهایم؛ بلكه پارادایم جدیدی به مقاومت اضافه شده است و آن «معامله» است.
در این شرایط، منطق جدیدی اضافه میشود و آن بده ـ بستان است. وقتی بحث داد و ستد پیش میآید، همسنگی داده و ستاده موضوعیت پیدا میكند و دو طرف باید بپذیرند كه بهای هر چیزی را درست و بموقع بپردازند.
تلفیق دو پارادایم «مقاومت» و «معامله» را میتوان اینگونه ترجمه كرد كه «ما اهل معاملهایم، ارزش كالای خودمان را خوب میدانیم، بر سر هرچیزی معامله نمیكنیم، تحت هیچ شرایطی حاضر به ارزانفروشی نیستیم و در صورت پرداخت بهای مناسب و بموقع، معامله را به انجام میرسانیم و ضمنا پس از انجام معامله به شروط آن پایبند میمانیم، مگر طرف مقابل شروط را زیر پا بگذارد!»
شناخت شرایط جدید هم توسط مردم و نیروهای داخلی كشور ضرورت دارد و هم از سوی طرفهای ما در 1+5.
داخل كشور باید این شرایط را درك كنند تا در صورت تحقق یك معامله منصفانه و تامینكننده منافع كشور، عدهای آن را عقبنشینی ترجمه نكنند و بیجهت به فضاسازی نپردازند كه این رفتار خوشایند دشمن هم هست و یكی از ترفندهای طرف مقابل خواهد بود كه چنین وانمود كند.
1+5 نیز باید شرایط جدید را درست بفهمد تا اول اینكه مطالباتش را منطقی كند و موضوع آن را شفاف بیان كند، چون در این بازار هر چیزی قابل معامله نیست و دوم اینكه بهای مورد نظر را معادل آنچه میخواهد و بموقع بپردازد تا مصداق معامله دّر غلطان با آبنبات چوبی نباشد! و سوم اینكه در صورت نپرداختن بموقع بهای لازم، ایران را متهم به كارشكنی نكند.
دور از ذهن نیست كه 1+5 در باغ سبزی را نشان داده باشد تا به اصطلاح حسن نیت خودش را نشان بدهد و پس از بهرهبرداریهای مورد نظر، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران، بازی را به هم بزند و ایران را به كارشكنی و لجبازی متهم كند و میوه آن را بهزعم خودش در انتخابات بچیند. رفتاری كه شاید طلیعه آن، حرفهای دیروز آمانو در شورای حكام آژانس باشد؛ بنابراین از هماكنون شفاف و صریح باید بگوییم ما اهل معاملهایم، اما به شرطها و شروطها!
هر چند این مذاكرات از سوی دو طرف مثبت ارزیابی شد، اما باید مراقبت كرد دچار ذوقزدگی و بزرگنمایی نشویم زیرا اول اینكه محتوای پیشنهادات تعدیل شده ۵+۱، هنوز فاصله قابل توجهی تا تامین منافع و حقوق جمهوری اسلامی ایران دارد و دیگر اینكه ۵+۱ و بخصوص برخی اعضای آن ثابت كردهاند، چندان قابل اعتماد نیستند و معلوم نیست هنگام عمل، چه تفسیری از پیشنهادهای این بار خود خواهند داشت.
ما هنوز رفتارهای كارشكنانه و وعدههای اجابت نشده تروئیكای اروپایی در آغاز ماجرای هستهای كشورمان را فراموش نكردهایم و از یاد نبردهایم تغییر موضع ناگهانی دولت آمریكا را پس از بیانیه تهران در اردیبهشت ۸۹ كه میان سه كشور ایران، تركیه و برزیل به امضا رسید و بهرغم انعطاف جمهوری اسلامی ایران در مورد تبادل سوخت و انتقال ۱۲۰۰ كیلوگرم اورانیوم كمتر غنی شده به تركیه در ازای دریافت ۱۲۰ كیلوگرم اورانیوم مورد نیاز رآكتور تهران (۲۰ درصد)، شورای امنیت سازمان ملل تحت فشار آمریكا و متحدان اروپاییاش، قطعنامه چهارم را علیهایران صادر كرد.
نكته مهم دیگر در خصوص مذاكرات آلماتی، اضافه شدن پارادایم (الگوواره) جدید به مذاكرات هستهای است.
از یك منظر میتوانیم بگوییم طی ده سال گذشته كه پروندهای به نام هستهای برای ایران درست كردند، رفتار ما در پارادایم «مقاومت» قابل تعریف و تحلیل بود.
یعنی جمهوری اسلامی ایران طی این مدت تلاش میكرد، حقوق مسلم خود را به درستی بشناسد، طرف مقابل را در خصوص احترام به این حقوق مجاب كند و تحت هیچ شرایطی از این حقوق عدول نكند. هر پارادایمی، منطق خاص خود را دارد و در پارادایم مقاومت، امتیاز دادن و گرفتن تقریبا جایی ندارد.
امروز نه اینكه ما از مقاومت خارج شدهایم و آن مراحل را به طور كامل پشت سر گذاشتهایم؛ بلكه پارادایم جدیدی به مقاومت اضافه شده است و آن «معامله» است.
در این شرایط، منطق جدیدی اضافه میشود و آن بده ـ بستان است. وقتی بحث داد و ستد پیش میآید، همسنگی داده و ستاده موضوعیت پیدا میكند و دو طرف باید بپذیرند كه بهای هر چیزی را درست و بموقع بپردازند.
تلفیق دو پارادایم «مقاومت» و «معامله» را میتوان اینگونه ترجمه كرد كه «ما اهل معاملهایم، ارزش كالای خودمان را خوب میدانیم، بر سر هرچیزی معامله نمیكنیم، تحت هیچ شرایطی حاضر به ارزانفروشی نیستیم و در صورت پرداخت بهای مناسب و بموقع، معامله را به انجام میرسانیم و ضمنا پس از انجام معامله به شروط آن پایبند میمانیم، مگر طرف مقابل شروط را زیر پا بگذارد!»
شناخت شرایط جدید هم توسط مردم و نیروهای داخلی كشور ضرورت دارد و هم از سوی طرفهای ما در 1+5.
داخل كشور باید این شرایط را درك كنند تا در صورت تحقق یك معامله منصفانه و تامینكننده منافع كشور، عدهای آن را عقبنشینی ترجمه نكنند و بیجهت به فضاسازی نپردازند كه این رفتار خوشایند دشمن هم هست و یكی از ترفندهای طرف مقابل خواهد بود كه چنین وانمود كند.
1+5 نیز باید شرایط جدید را درست بفهمد تا اول اینكه مطالباتش را منطقی كند و موضوع آن را شفاف بیان كند، چون در این بازار هر چیزی قابل معامله نیست و دوم اینكه بهای مورد نظر را معادل آنچه میخواهد و بموقع بپردازد تا مصداق معامله دّر غلطان با آبنبات چوبی نباشد! و سوم اینكه در صورت نپرداختن بموقع بهای لازم، ایران را متهم به كارشكنی نكند.
دور از ذهن نیست كه 1+5 در باغ سبزی را نشان داده باشد تا به اصطلاح حسن نیت خودش را نشان بدهد و پس از بهرهبرداریهای مورد نظر، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران، بازی را به هم بزند و ایران را به كارشكنی و لجبازی متهم كند و میوه آن را بهزعم خودش در انتخابات بچیند. رفتاری كه شاید طلیعه آن، حرفهای دیروز آمانو در شورای حكام آژانس باشد؛ بنابراین از هماكنون شفاف و صریح باید بگوییم ما اهل معاملهایم، اما به شرطها و شروطها!