۱۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۷

چاوز قرباني ديگر تروريسم سيا

يک استاد دانشگاه و تحليل‌گر سياسي آمريکايي معتقد است هوگو چاوز رئيس جمهور فقير ونزوئلا قرباني طرح‌هاي تروريستي سيا و به دست عوامل سيا به سرطان مبتلا شده است.
کد خبر : ۹۹۴۳۵
به گزارش صراط،به نقل از  "پرس‌تي‌وي"، کوين برت استاد دانشگاه و تحليل‌گر سياسي در مقاله‌اي تحت عنوان "چاوز: قرباني ديگر تروريسم سيا" مرگ هوگو چاوز را دست مايه مقاله خود قرار داده  و طي تحليلي چنين نتيجه‌گيري کرده که سيا يا عوامل منتسب به سيا براي از ميان بردن افراد و سران کشورهايي که در برابر خواست آمريکا تسليم نشوند به انواع شيوه‌هاي تروريستي از جمله سرطاني کردن آنها متوسل مي‌شوند و مبتلا شدن چاوز و ديگر مقام کشورهاي آمريکايي لاتين به سرطان را مي‌توان در همين راستا دانست. در نتيجه سيا عامل مرگ رئيس جمهور تازه در گذشته ونزوئلا است.

کوين برت مي‌نويسد: رئيس جمهور ونزوئلا قبل از مرگش با صداي بلند گفته بود نمي‌داند آيا دولت آمريکا يا مالکان بانک‌ها که صاحب اصلي دولت آمريکا هستند به او ديگر سران کشورهاي آمريکاي لاتين که دشمن آمريکا هستند، سرطان تزريق کرده‌اند.
يک سال قبل، چاوز به راديو ملي ونزوئلا رفت و گفت: من نمي‌دانم اما بسيار عجيب است که ما مي‌بينيم لوگو ( رئيس جمهور پاراگوئه ) به سرطان مبتلا شده، ديلما روسف (رئيس جمهور برزيل) وقتي نامزد انتخابات بود به سرطان مبتلا شد، من در سال انتخاباتي سرطاني شدم، سال‌هاي نه چندان دور لولا داسيلوا و کريستينا (سرطاني شدند). توضيح اين مسئله بسيار سخت است، حتي با قانون احتمالات، چه اتفاقي براي بعضي از رهبران آمريکاي لاتين در حال افتادن است، حداقل اين مسئله بسيار عجيب است.
اين استاد دانشگاه سان فرانسيسکو پس از اين نقل و قول مي‌نويسد، واقعا مسئله عجيبي است. آنقدر عجيب است که اگر شما فکر کنيد هوگو چاوز و نزوئلا، ديلما روسف رئيس جمهور برزيل، فرناندو لوگو رئيس جمهور پارگوئه و رئيس جمهور سابق برزيل لولا داسيلوا، سران ارشد آمريکاي لاتين و مخالف امپرياليست آمريکا، همگي به طور اتفاقي در يک زمان مبتلا به سرطان شده‌اند، شما حتما نوعي نظريه پرداز ديوانه هستيد.
آيا من صد در صد مطمئن هستم که سيا هوگو چاوز را کشته است؟ قطعا جواب منفي است. ممکن است کار تروريست‌هاي غير دولتي باشد که براي بانکداران کار مي‌کنند. اما هر نوع که موضوع را مورد بررسي قرار دهيم، عوامل امپراطوري آمريکا بدون شک مسئول دارن سرطان به چاوز و ديگر سران کشورهاي آمريکا لاتين هستند. ما چطور اين مسئله را نمي‌دانيم؟ 
فقط کافي است سابقه امپرياليست (آمريکا) را مورد بررسي و مطالعه قرار دهيد.
يکي از محافظان فيدل کاسترو مي‌گويد سيا 638 بار براي کشتن رئيس جمهور کوبا تلاش کرده است. روش‌هاي کار سيا شامل، انفجار سيگار، عوامل زيستي (بيولوژيکي) نقاشي شده روي لباس شيرجه کاسترو، قرص‌هاي کشنده، تزريق باکتري در قهوه، انفجار تريبون سخنراني، استفاده از تک تيرانداز و کار گذاشتن مواد منفجره زير دريايي بوده است.
تلاش‌هاي بي‌پايان سيا براي ترور کاسترو اسناد و دلايل فراواني را به دست مي‌دهد که مقامات آمريکا براي به قتل رساندن دشمنان خود در آمريکاي لاتين تلاش‌هاي خود را متوقف نخواهند کرد.
جان پرکنيز در کتاب پر فروش خود، اعترافات يک آدم‌کش اقتصادي، شواهد بيشتري را ارائه مي‌کند که بانکداران که مالک دولت آمريکا هستند، با استفاده از تروريست‌هاي خصوصي و نيز آدم‌کش‌هاي سيا، به طور عادي و روتين سران کشورها را به قتل مي‌رسانند.
پرکينز، در طول فعاليت خود به عنوان يک آدم‌کش اقتصادي اطلاعات دست اولي در مورد اين که بانکداران بين‌المللي چگونه امپراطوري خود را در آمريکاي لاتين و ديگر جاها حفظ مي‌کنند، به دست آورد. شغل پرکينز، ملاقات با سران کشورهاي خارجي و متقاعد کردن آنها براي پذيرش وام‌هايي بود که ممکن بود هرگز باز پرداخت نشوند. اما چرا؟ بانکداران مي‌خواستند اين کشورها را مجبور به "بردگي برهي" کنند. وقتي کشوري ورشکسته مي‌شود، اين صاحبان بانک‌ها منابع طيبعي آن کشور را تصاحب کرده و کنترل کامل دولت و اقتصاد آن را در دست مي‌گيرد.
پرکينز با رهبر يا مقام کشور هدف ديدار مي‌کرد و مي‌گفت: من براي شما در يک دست يک مشت اسکناس صد دلاري دارم و در دست ديگر فشنگ، کدام يک را مي‌خواهيد؟ اگر رهبر ان کشور وام‌ها را مي‌پذيرفت، به اين ترتيب کشورش را  به بردگي مي‌کشاند و رشوه مي‌گرفت. اگر او با عصبانيت پرکينز را از دفترش بيرون مي‌کرد، بانکداران "شهاب‌هاي آسماني" را براي ترور کردن اين رئيس دولت فرامي‌خواند.
"شهاب‌هاي آسماني" گرانترين و سازمان يافته‌ترين آدم‌کش‌هاي حرفه‌اي جهان هستند. آنها براساس قرارداد کار مي‌کنند. گاهي اوقات براي سيا، گاهي اوقات براي بانکداران و گاهي ائقات هم براي افراد ثروتمند، گرچه تخصص آنها ساقط کردن هواپيما‌ها است آنها قادرند با شيوه‌هاي مختلف ديگر نيز افراد، از جمله سران کشورها را بکشند.
اين فقط حدس و گمان نيست، جان پرکينز، بعضي از اين قاتلان حرفه‌اي مربط با سيا را شخصا مي‌شناسد، و او در مورد قتل سران آمريکاي لاتين توسط اين افراد شهادت داده است.
کتاب اعترافات يک آدم‌کش اقتصادي به دوستان مقتول پرکينز، ژنرال توريخوس رهبر پاناما و جمي رولدوز رئيس جمهور اکوادور تقديم شده است.
هر دو اين مقامات آمريکاي لاتين در سقوط مهندسي شده هواپيما توسط شهاب‌هاي آسماني مرتبط با سيا جان باختند.
برت سپس مي پرسد: آيا آدم‌کش‌هاي منتسب به سيا گاهي اوقات سرطان را به قربانيان خود تزريق مي‌کنند؟
ظاهرا آنها اين کار را مي‌کنند. يکي از قربانيان سرشناس گانگستر جک رابي بود که خود يک آدم‌کش‌حرفه‌اي بود و آخرين شکار او لي هاروي اوسلوار که گفته مي‌شد، عامل ترور جان اف کندي بوده است، در پايگاه پليس والاس بورابي اصرار داشت که به واشنگتن منتقل شود، داستان واقعي قتل جان اف کندي را بگويد، اما قبل از آن که بتواند آنچه را که مي‌داند افشا کند در زندان بر اثر ابتلا به سرطان ناگهاني و مرموز جان باخت.
کوين برت سپس اين سوال را مطرح مي‌کند، که آيا "شهاب‌هاي" منتسب به سيا و بانکداران آيا تاکنون براي کشتن سران کشورهاي آمريکاي لاتين به وسيله سرطان اقدام کرده‌اند؟ و خود پاسخ داد: جواب يک بله روشن و صريح است.
کتاب ادوارد هسلم تحت عنوان "ميمون آقاي ماري" اثبات مي‌کند که دادستان رسيدگي به پرونده ترور جان اف کندي بيشتر گفته بود، ديويد فري عامل سيا و يکي از قاتلان جان اف کندي آزمايشات گسترده اي را با ويروس‌هاي سرطاني‌زا براي سيا در آزمايشگاه خانه بزرگ خود انجام داده بود. هدف: تزريق سرطان به فيدل کاسترو و ديگر رهبران آمريکاي لاتين بود.
جالب آن که فري قبل از شهادت دادن در داگاه در خصوص نقش خود در ترور جان اف کنري توسط سيا به قتل رسيد.
کوين برت در پايان، مقاله خود را اين‌طور خلاصه کرده است: ما مي‌دانيم که بانکداراني که صاحب دولت آمريکا هستند به طور روزمره سعي دارند هر يک از رهبران آمريکاي لاتين را که از بازيچه آمريکا شدن خودداري مي‌کنند بکشند. ما مي‌دانيم که آنها هزاران بار براي ترور سران کشورهاي آمريکاي لاتين لاش کرده‌اند، از جمله بيش از 600 بار اقدام براي کشتن فيدل کاسترو، ما مي‌دانيم که آنها در سال 1960 آزمايشاتي را با ويروس‌هاي سرطاني و کشتن افراد با سرطان انجام داده‌اند.
اين اسلام شناس و منتقد سرشناس جنگ عليه ترور، در پايان بار ديگر در مورد مرگ طبيعي هوگو چاوز ابراز ترديد کرده است.