۱۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۱

ترس نتانیاهو از چیست؟

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل حفظ توانمندی های هسته ای ایران را خطرناک تر از داعش و در عین حال حماس و داعش را دو روی یک سکه و ثمره یک درخت سمی ارزیابی کرد.
کد خبر : ۲۰۱۳۹۰
صراط: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل حفظ توانمندی های هسته ای ایران را خطرناک تر از داعش و در عین حال حماس و داعش را دو روی یک سکه و ثمره یک درخت سمی ارزیابی کرد.
 
علت اینکه وی برای القای آنچه که « خطر هسته ای ایران می خواند » به شبیه سازی با داعش متوسل شد این است که پروژه ایران هراسی (که بر محور تهدید هسته ای ایران طراحی شده بود) مدتی است که کارایی خود را از دست داده است و به خصوص پس از امضای موافقتنامه میان ایران و گروه 1+5 برای حل مسالمت آمیز موضوع هسته ای ایران (که باب گفت وگوهای فراگیر را در هر دو عرصه سیاسی و حقوقی باز کرده و اینک به مرحله نهایی نزدیک می شود) دیگر کسی به اتهامات و ادعاهای رژیم صهیونیستی در خصوص تهدید آمیز بودن ماهیت صلح آمیز فعالیت های هسته ای ایران بها نمی دهد اما در مقابل تهدیدها و خطر داعش برای جامعه جهانی و افکار عمومی بین المللی در پرتو جنایاتی که از سوی این گروه انعکاس یافته ملموس تر شده و در چنین وضعیتی نتانیاهو برای احیای پروژه ایران هراسی به شبیه سازی خطر هسته ای ایران و داعش متوسل شده است حال آنکه به لحاظ منطقی هیچ ارتباط معنایی و شکلی نمی توان بین این دو موضوع پیدا کرد.
 
البته نباید از این واقعیت هم غافل شد که رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو با توجه به نزدیک شدن مذاکرات هسته ای ایران به مرحله نهایی از این نگران است که با بسته شدن پرونده هسته ای ایران، پرونده سلاح های کشتار جمعی این رژیم اعم از هسته ای و شیمیایی در سیبل توجه جامعه جهانی و نهادهای مسئول بین المللی قرار گیرد و فشارهای بین المللی و منطقه ای را روی نابودی تسلیحات اتمی و شیمیایی آن متمرکز سازد. اما در خصوص اینکه چرا نتانیاهو در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل به القای این همانی حماس و داعش متوسل شد، چند موضوع را می توان دخیل دانست.
 
نخست اینکه حماس به شریک جدید فتح در تشکیل دولت وفاق ملی تبدیل شده است که این مسئله از یکسو به استفاده های ابزاری این رژیم از اختلافات داخلی فلسطینی ها از جمله فتح و حماس پایان می دهد و از دیگر سو امکان پیگرد قضایی جنایات جنگی این رژیم، به خصوص در جنگ اخیر غزه را برای فلسطینی ها امکان پذیر می سازد، زیرا با وجود اینکه فلسطینی ها از حدود دو سال در پی ارتقای موقعیت عضویت فلسطین در سازمان ملل امکان عضویت در نهادهای بین المللی از جمله دیوان کیفری بین المللی را پیدا کرده اند اما تاکنون وجود اختلاف و شکاف بین فتح و حماس مانع از این شده بود که فلسطینی ها بتوانند از این فرصت طلایی استفاده کنند اما اکنون با تشکیل دولت وفاق ملی بین فتح و حماس و شکست مذاکرات سازش بین فتح و رژیم صهیونیستی تمایل جناح فتح و تشکیلات خودگردان به استفاده از این فرصت افزایش یافته است و در صورتی که محمود عباس در مواضع اخیر خود در مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر لزوم پیگرد قضایی جنایات اسرائیل در جنگ غزه باقی بماند در این صورت می توان چالش های جدی را برای این رژیم پیش بینی کرد.
 
دوم اینکه پیش از این برخی از کشورهای عربی عضو ائتلاف به اصطلاح ضد داعش و در راس آن عربستان و مصر از تمایل خود برای نابودی اخوان المسلمین در پوشش این ائتلاف پرده برداشته بودند که به نظر می رسد این موضوع رژیم صهیونیستی و دولت نتانیاهو را به وسوسه انداخته است که از این فرصت برای ضربه زدن به گروه های مقاومت و به خصوص حماس (با توجه به پیوندهای دینی و سیاسی آن با اخوان المسلمین )استفاده کند و حتی در صورت امکان بتواند با کوچ دادن اعراب ساکن اراضی اشغالی سال 1948 موسوم به اسرائیل پروژه تشکیل دولت خالص یهودی را چند گام به پیش ببرد. با در نظر گرفتن این نکات می توان بار دیگر به این نتیجه رسید که داعش چگونه به پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی و امنیتی و حتی تبلیغاتی رژیم صهیونیستی کمک می کند و با قاطعیت می توان گفت که اگر تحرکات چند ماه اخیر داعش نمی بود پیگرد قضایی جنایات جنگ غزه و تشکیل دولت مستقل فلسطینی به یکی از دستور کارهای اصلی مجمع عمومی سازمان ملل تبدیل می شد و از حاشیه به متن می آمد اما خط داعش موجب شد مسئله فلسطین از متن به حاشیه رود و در عین حال نتانیاهو بتواند از آن در سخنان خود نیز استفاده کند هر چند که دقت در این سخنان نشان می دهد که این سخنان پیش از اینکه نشانه ابتکار باشد نشانه انفعال بوده و از نگرانی های این رژیم از روندهای جدیدی که درباره موضوع هسته ای ایران و فلسطین شکل گرفته، پرده برمی دارد.

منبع: روزنامه جوان