۲۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۸
جابه جایی دردسر ساز یک نوزاد در بیمارستان

ماجرای تعویض دو دختر با دو میلیون تومان!

خانواده کبری به هیچ عنوان این تغییرات ظاهری را متوجه نشده و حتی حاضر به تحویل دخترک پوست روشن نبودند اما وقتی دیدند راه به جایی ندارند از خانواده نیاز به دلیل هزینه‌های درمانی که برای دخترک کردند دو میلیون تومان دریافت کرده سپس راضی به تحویل دخترک به خانواده‌ ‌واقعی‌اش شدند.
کد خبر : ۲۲۱۲۸۹
صراط: شیطنت‌های دخترک به دل پدر و مادرش نمی‌نشست، دوستش داشتند اما شکل و شمایل الناز کوچولو دنیایی از بدبینی را به دل پدر نشانده و مادر را در برابر گناهی ناکرده قرار داده بود.

هیچ‌کس نمی‌دانست دو نوزاد سرنوشتی پر رمز و راز دارند و تنها یک اشتباه دو خانواده را سرگردان یک معما کرده است. پدر و مادر الناز کوچولو پوست روشنی داشتند و هیچ‌کس در فامیل‌شان موهای فرفری نداشت و عجیب اینکه دخترک نه تنها مو فرفری بود بلکه پوستی سیاه داشت و حتی تراشیدن موهای دخترک نیز این مشکل را حل نکرد. پدر وقتی دخترک متفاوت را در آغوش می‌گرفت احساس خوبی نداشت و مادر از مسافرت به شهرشان و دید و بازدید از فامیل‌ها هراس داشت. این ماجرای عجیب وقتی در دستور کار دستگاه قضایی قرارگرفت طولی نکشید که گره کور باز و پرده از  یک تولد دردسرساز برداشته شد.

نوزاد متفاوت
اواخر سال 91 بود که زن جوان راهی بیمارستان امام علی(ع) چابهار شد تا دومین فرزندش را به دنیا آورد. همه چشم انتظار تولد دختر کوچولویی بودند که صدای گریه دخترک فضای بیمارستان را پر کرد و خنده را بر لب‌های پدر و مادرش نشاند. در این لحظات شیرین هیچ‌کس گمان نمی‌کرد سرنوشتی عجیب برای بچه‌شان رقم بخورد. با بزرگ‌تر شدن الناز، پدر و مادر وی هر روز بیشتر با تفاوت‌های دخترک با خودشان روبه‌رو می‌شدند تا جایی که نیاز نمی‌توانست این همه تفاوت را بپذیرد. موهای فرفری، سبزه‌رو یا سیاهی‌پوست همه علامت سؤال‌هایی بود که برای این پدر و مادر به وجود می‌آمد و مرد را گرفتار سوءظن و بدبینی کرده بود تا جایی که قسم خوردن همسرش هم بی‌فایده بود و بحث طلاق هر روز در خانه بیشتر پیش کشیده می‌شد. در یک بن‌بست با پیشنهاد یکی از بزرگان چابهار این پدر سردرگم تصمیم گرفت به بیمارستانی برود که دخترش آنجا متولد شده است اما هیچ یک از مسئولان پاسخگوی سؤال  ها نبودند و وی با کوله‌باری از سؤالات بی‌جواب شکایتی را علیه بیمارستان در دادگستری چابهار مطرح کرد.
 
جابه‌جایی 2 نوزاد دختر
پس از طرح شکایت نیاز در دادگستری، مأموران به بررسی و رازگشایی از این پرونده پرداختند و جابه‌جایی نوزادان در بیمارستان قوت گرفت. همزمان با پیگیری کارآگاهان، شبکه بهداشت و درمان نیز نظر کارشناسی را به مقام قضایی تحویل داد. تحقیقات نشان می‌داد روز 27 آذرماه سال 91 و از ساعت 7 تا 9 شب سه زایمان سزارین همزمان در زایشگاه بیمارستان امام علی(ع) انجام شده است و سه نوزاد دختر متولد شده‌اند. با به دست آمدن این سرنخ‌ها فرضیه جابه‌جا شدن دختران با هم قوت گرفت و کارآگاهان به بررسی محل زندگی این سه خانواده پرداختند و متوجه شدند دو خانواده در چابهار و یکی از آنان نیز در بخش دشتیاری چابهار زندگی می کنند. با انجام این تحقیقات احتمال جابه‌جایی الناز با فرزند خانواده‌ای که ساکن چابهار بودند بسیار کم به نظر رسید به همین خاطر تیمی از کارآگاهان به روستای دشتیاری رفتند و از آنجایی که این روستا محل زندگی اقوامی بود که در سال‌های دور از آفریقا و به بلوچستان کوچ کرده و همه سیاهپوست بودند، این احتمال را به وجود آورد که الناز با دختر خانواده «حیدر جدگال» جابه‌جا شده است.
 
دختری پوست روشن در طایفه سیاهپوست
«کبری» که با پدر و مادرش زندگی می‌کرد و 9 ماهه شده بود هم برخلاف پدر و مادرش، پوستی روشن و شفاف داشت که همین امر باعث شد آزمایش‌های پزشکی و دی‌ان‌ای روی این دو دختر صورت گیرد. جواب آزمایش‌‌ها به دادگستری چابهار ارسال شد و همه پی بردند الناز و کبری به خاطر اشتباه مسئولان زایشگاه در بیمارستان جابه‌جا شده‌اند. با وجود این حیدر جدگال و خانواده‌اش که کبری را دوست داشتند نمی‌پذیرفتند دختر پوست روشن متعلق به آنان نیست و باید کبری را تحویل خانواده چابهاری بدهند و الناز موفرفری را تحویل بگیرند. واحد بخش هوت درباره جزئیات این سرنوشت عجیب به شوک گفت: پدر الناز باور نمی‌کرد دخترکش جابه‌‌جا شده و با بدبینی حتی تا پای طلاق پیش رفت اما با وساطت ریش سفیدان منطقه و بزرگان بویژه پدرم از راه قانون وارد شد و بالاخره مشخص شد در روز تولد بچه‌ها به دلیل بی‌دقتی مسئولان بیمارستان جابه‌جا شده‌اند. پس از مشخص شدن این قضیه دو خانواده با هم روبه‌رو شدند تا هر کدام بچه‌هایشان را در آغوش بکشند اما جالب اینکه در این میان خانواده کبری به هیچ عنوان این تغییرات ظاهری را متوجه نشده و حتی حاضر به تحویل دخترک پوست روشن نبودند اما وقتی دیدند راه به جایی ندارند از خانواده نیاز به دلیل هزینه‌های درمانی که برای دخترک کردند دو میلیون تومان دریافت کرده سپس راضی به تحویل دخترک به خانواده‌ ‌واقعی‌اش شدند. این مرد ادامه داد: صحنه وصف‌ناپذیری بود، همه گریه می‌کردند. پدر و مادرها در حسرت در آغوش کشیدن و بوییدن دختران واقعی خودشان بودند و جالب اینکه وقتی کبری و الناز را رها کردیم هر دو بچه‌ با وجود اینکه نزد پدر و مادر واقعی خود نبودند اما به سمت آنها رفتند وهر کدام در آغوش مادر واقعی‌شان آرام گرفتند.
 
گفت‌وگو با پدر دختر مو فرفری
حیدر جدگال پدر سیاهپوست که حالا الناز را در آغوش می‌کشید به شوک گفت: اسم دختر مو فرفری‌ام همان الناز مانده است. من و همسرم نمی‌توانستیم باور کنیم که دخترمان فرزند واقعی‌مان نیست و به همین خاطر مخالف تحویل دادن کبری که همان دختر پوست روشن است بودیم اما این واقعیت داشت که بچه‌ها در بیمارستان جابه‌جا شده‌اند. از آنجایی که کبری شیر مادرش را نمی‌خورد و بیمار بود برای درمان وی هزینه‌هایی را پرداخت کردیم و به خاطر شرایط اقتصادی نامناسب مجبور شدم از پدر واقعی کبری پول بگیرم اما با وجود گذشت یک سال از این ماجرا هر دو خانواده با هم رفت و آمد خانوادگی داریم. دخترانمان با هم بازی می‌کنند و ما هم می‌توانیم فرزندی را که مثل دختر واقعی‌مان می‌دانستیم ببینیم و شاد باشیم.

منبع: ایران