روزنامه ابتكار درسرمقاله خود با عنوان " پذيرش دانشجو هم زوج و فرد شده است!؟ "به قلم سيدعلي محقق آورده است:
روزهاي داغ و تابستاني ماه مرداد، در كنار همه مناسبتهاي تقويمي و غيرتقويمياش يك مشخصه و ويژگي متمايز و خاطرهانگيز براي مقطع 18سالگي جوانهاي ديروز و امروز ايران دارد. همهساله در ماه مرداد، نتايج نهايي آزمونهاي سراسري و آزاد اعلام ميشود و در روز سرنوشتساز انتخاب رشته، آينده بيش از 70درصد از جوانان ايراني براساس سياستهاي دولت و بهدست خودشان رقم ميخورد.
امسال هم به مانند همه سالهايي كه گذشت، 18سالههاي ايراني به دنبال ماهها تلاش و برنامهريزي و پس از رؤيت كارنامه آزمون سراسري، دلواپس و اميدوار، سراغ دفترچههايي رفتند كه آيندهشان را رقم ميزد. كمااينكه سالهاي ماضي نيز در چنين روزهايي اين دفترچه، به درست يا به غلط، آينده نگارنده اين سطور و ديگر جوانان ديروز و امروز را تعيين كرده بود.
يكي در همه روزهاي تحصيل و تلاش شبانهروزياش به كامپيوتر علموصنعت ميانديشيد و ديگري به دندانپزشكي تهران. دختركي در يزد به مهندسينساجي دانشگاه شهرش قانع بود و پسران و دختران جواني در اصفهان، بيرجند، ياسوج و شايد در حوالي همين ميدان انقلاب، دانشگاه علامهطباطبايي را قطب رشتههاي علومانساني ميدانستند و به پشتوانه علاقه خود و تجربه ديگران و مشاوره معلمانشان، به چيزي غير از پذيرفتهشدن در رشتههاي حقوق، علومسياسي، روانشناسي يا شايد روزنامهنگاري اين دانشگاه فكر نميكردند.
طي همه سالهايي كه غول كنكور به اصليترين دغدغههاي جوانان ايراني مبدل شد، هرساله مسئولان وزارت علوم و سازمان سنجش و كارنامهها و اعلام نتايج، بچهها را بهگونهاي غافلگير ميكردند و يك سوژه خاص مطرح ميشد. يك سال دومرحلهاي شدن آن به كنكوريهاي جوان شوك وارد كرد و سالي ديگر طرح بوميگزيني. در دهه70 افزايش سهميههاي خاص سوژه بود و دهههاي60 و 80 مباحث تكراري تفكيك جنسيتي. اما ظاهراً امسال مأموريت خطير غافلگيركردنِ! داوطلبان را دفترچهها و رؤساي دانشگاهها بر عهده گرفتهاند.
امسال دفترچه انتخاب رشته با بچههاي علومانساني نامهربان بود. امسال براي اولينبار در اقدامي مبهم و غيرمترقبه، در دفترچههاي انتخاب رشته، روبهروي 13رشته و بيش از 30گرايش مختلف اين رشتهها، در برخي دانشگاههاي كشور خط تيره يا عنوان عدم پذيرش درج شده است. در رأس اين نامهرباني با داوطلبان جوان نيز دانشگاه مادر علومانساني، يعني علامهطباطبايي قرار دارد. دانشگاهي كه امسال فقط در 6رشته غيرمهم و كممتقاضي پذيرش دارد و در مقابل مابقي رشتهها علامت نااميدكننده عدم پذيرش (بخوانيد حذف رشته) درج شده است. ميتوان تصور كرد آن پسر و دختر اصفهاني، بيرجندي، ياسوجي، تهراني و... در لحظهاي كه با ستونهاي خالي رشتههاي ايدهآل دانشگاه علامهطباطبايي و آينده مبهم و خيالي خود مواجه گرديدند، چه حالي شدند.
ماجراي حداقليشدن پذيرش رشتههاي علومانساني برخي دانشگاهها در حالي در پروسه انتخاب رشته، خود را نشان داد كه پيشازاين هيچگونه اطلاعرساني دراينباره انجام نشده بود. از اواسط سال گذشته و پيرو بيانات رهبر انقلاب درخصوص ضرورت بازنگري در برخي رشتههاي علومانساني در دانشگاهها، وزارت علوم و پژوهشگاه علومانساني طرحي را براي بازنگري در متون رشته علومانساني و سرفصل درسي كليد زده بودند. اما هيچكس حتي فكرش را هم نميكرد كه نتيجه طرح بازنگري در رشتههاي علومانساني، راحتترين و درعينحال ناراحتكنندهترين كار ممكن، يعني پاككردن موقتي صورتمسئله و اعلام غافلگيرانه عدم پذيرش دانشجو در اين رشتهها باشد.
دراينبين درحاليكه همگان اقدام سؤالبرانگيز دانشگاه علامه را بيهيچ ترديدي در راستاي طرح بازنگري تفسير ميكردند، ناگهان اهالي وزارت علوم از بيارتباطبودن موضوع با بازنگري و بيخبري خود از اقدام مسئولان علامه سخن گفته و توپ را در زمين مسئولان دانشگاه انداختند. برخي رؤساي دانشكدههاي مختلف دانشگاه نيز در بيخبري محض از اين اتفاق تلخ بهسر ميبردند كه ناگهان رئيس دانشگاه ماجرا را به گردن گرفت و از طرحي خودساخته شبيه به زوج و فردشدن پذيرش دانشجوي اين دانشگاه سخن گفت. براساس آنچه شريعتي، رئيس دانشگاه علامه گفته است، به علت كمبود ظرفيت، اين دانشگاه امسال (سال زوج!) ظرفيت پذيرش كارشناسيارشد را اضافه كرده است و در سال آينده (سال فرد!) دوباره ظرفيت كارشناسي افزايش يافته و كارشناسيارشد كم ميشود!
رئيس دانشگاه علامه در بيخبري رؤساي دانشكدهها، در حالي از نداشتن ظرفيت براي پذيرش دانشجوي كارشناسي سخن ميگويد كه با اطمينان كامل ميتوان گفت كه حتي اگر تمامي دانشگاههاي كشور از كادر علمي مجرب و كاملي براي تدريس رشتههاي علومانساني برخوردار نباشند، حداقل دانشگاه علامه از اين نظر كمترين كاستي و كمبودي ندارد و درحالحاضر و به اعتبار سالها فعاليت اختصاصي، اين دانشگاه در حوزه علومانساني بهترين صاحبنظران و دانشمندان مجرب و استادان عالم پير و جوان علومانساني را در اختيار دارد. با راهاندازي و تكميل سايت مركزي اين دانشگاه در غرب تهران، در سالهاي گذشته نيز بهطور قطع كمبود فضا و تجهيزات آموزشي اين دانشگاه حل شده و از اين نظر و ديگر ملزومات معمول براي پذيرش دانشجو، كمبودي وجود ندارد.
با كنار هم قراردادن همه آنچه مطرح شد، ميتوان اينگونه نتيجه گرفت كه چهبسا مسئول محترم اين دانشگاه در نگاه اول، با تفاسير و تعاريف خاص خود، حذف صورتمسئله را بهترين و دمدستيترين راه حل طرح بازنگري و اصلاح علومانساني پنداشته است. برايناساس ادله بيانشده براي حذف پذيرش دانشجو در مقطع كارشناسي در اين دانشگاه، برخلاف ادعاي مطروحه، طرح برنامهريزيشدهاي نبود و صرفاً عذري بدتر از گناه است كه دود آن به چشم جواناني رفته است كه آينده خود را در اين دانشگاه جستوجو ميكردند.
آخر چگونه ميشود كه مسئولان دانشگاه مادر علومانساني كشور، بنابر سياست داخلي خود و بدون اطلاع از ديدگاه بالادستيها و بدون اطلاعرساني به پاييندستيهاي خود، يعني كنكوريها و دانشجويان، رشته كارشناسي (بيش از 30گرايش) را با استدلالي مبهم و كاملاً غيركارشناسي حذف كرده و صرفاً براساس سليقه فردي، هزاران داوطلب كنكور سراسري اميدوار به تحصيل در اين دانشگاه و اين رشتهها را سردرگم نمايد.
پذيرش دانشجو هم زوج و فرد شده است!
براساس آنچه شريعتي، رئيس دانشگاه علامه گفته است، به علت كمبود ظرفيت، اين دانشگاه امسال (سال زوج!) ظرفيت پذيرش كارشناسيارشد را اضافه كرده است و در سال آينده (سال فرد!) دوباره ظرفيت كارشناسي افزايش يافته و كارشناسيارشد كم ميشود!