۰۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۰

طنز/ دفاعیات منتشر نشده رحیمی!

اعلام خبر مربوط به صدور حکم محمدرضا رحیمی - معاون اول رئیس‌جمهور در دولت دهم - بهانه انتشار مطلب طنزی از سوی یکی از روزنامه‌های امروز کشور شده است.
کد خبر : ۲۲۲۷۹۱
صراط: اعلام خبر مربوط به صدور حکم محمدرضا رحیمی - معاون اول رئیس‌جمهور در دولت دهم - بهانه انتشار مطلب طنزی از سوی یکی از روزنامه‌های امروز کشور شده است.
 
محمدرضا رحیمی ریاست سابق «ستاد مبارزه با فساد اقتصادی» به تحمل پنج سال و 91 روز حبس و پرداخت 3 میلیارد و 850 میلیون تومان محکوم شد!
 
اکنون با هم بخش‌هایی منتشر نشده از آخرین دفاعیات وی را می‌خوانیم:
 
جناب قاضی، بنده به شکل تابلویی بی‌گناهم! یادم می‌آید زمانی که آن جمع‌کننده دولت و ملت، آن لوله‌کننده مستکبرین و حال‌دهنده به مستضعفین، دکتر احمدی‌نژاد، به من گفت: "برو خودت تکی فساد اقتصادی رو جمع کن بیا" فرمایشش را به دیده منت نهادم و رفتم تمام فساد اقتصادی را جمع کردم. شما نمی‌دانید چه زحمتی داشت جمع کردن این همه فساد اقتصادی که بخش زیادی از آن در سوراخ سنبه‌ها گیر کرده یا به دست افراد غیر اینکاره افتاده بود. باور نمی‌کنید، ولی جاهایی بود که حتی جاروبرقی نمی‌رفت، بنده دست خودم را تا اینجا! فرو می‌کردم داخل و تا ریال آخرش را می‌کشیدم بیرون. نبودید ببینید خورده‌ریزهای فساد اقتصادی را که مجبور بودیم با نان تمیز کنیم تا خدای ناکرده اسراف نشود.
 
آقای قاضی! شاید شما یادتان نیاید، ولی آن زمان مثل الان نبود که مجلس با دولت تعامل کند. پوست ما را می‌کندند. یک بار می‌گفتند وزیر مدرک دانشگاهی ندارد بیاید برای استیضاح. یک بار می‌گفتند وزیر کشورتان از دانشگاه آکسفورد مدرک جعلی دارد بیاید مجلس. حتی موردی داشتیم که وزیر را به بهانه مدرک دانشگاهی عزل کردند! خلاصه یک پایمان پاستور بود یک پایمان بهارستان. در چنین وضعیت 180 درجه و پرفشاری، نهادهای ذی‌ربط و بی‌ربط هم بر دولت فشار وارد می‌کردند، طوری که دولت مدام فشرده‌تر و کوچک‌تر می‌شد و جایی برای دپو کردن این فسادهای اقتصادی جمع شده نمانده بود. از هرکدام از عزیزان کابینه می‌پرسیدم اینها را کجا باید ریخت، می‌گفت: همینجا، همینجا! اما بنده روی بیت‌المال خیلی حساسم و می‌خواستم آن را خودم به دست صاحب اصلی‌اش برسانم. به همین خاطر، از سر اجبار و در راستای صیانت از حقوق ملت، این فداکاری را انجام دادم و آنها را در جیب خودم نگه داشتم. اما افسوس که عمر دولت قد نداد و نتوانستیم خدمتمان را کامل کنیم. در آخر اعلام می‌کنم که من در ازای این همه خدمت صادقانه، چیزی از شما نمی‌خواهم. بنده کمترین را حتی اگر می‌خواهید مجازات هم بکنید. تنها خواهشم این است که برای مدتی، سلولم را در مجاورت آقای ب.ز. قرار دهید تا درباره طرح‌های اقتصادی‌مان به جمع‌بندی برسیم. این کشور بعد از این 5 سال هم به عمران و آبادانی نیاز دارد.
منبع: قانون